یادداشتهای یک سردبیر محترم (۲)/ وزیر توام نه بادمجان
بدست پزشكان گيل • 16 آوریل 2010 • دسته: آ با كلاهحکایت میکنند که در زمانهای قدیم یک رییس جمهوری در سفرهای استانی هوس بادمجان کرد. وزیر رفاه که همراه سایر اعضای کابینه در التزام رکاب بود، اول کلی از خواص بادمجان تعریف کرد و بعد تندی دوید و یک کیلو بادمجان خرید و برای رییس جمهور میرزاقاسمی پخت. رییس جمهور هم که خیلی سادهزیست بود و وقت کافی برای خواب و خوراک نداشت، تندی میرزاقاسمی را خورد و نفخ کرد… باقی داستان را که خودتان میدانید، فقط آخرش وزیر رفاه به رییس جمهور گفت: من وزیر توام نه بادمجان.
البته این حکایت ربطی به وزیر رفاه محترم فعلی (که شش ماه است پول بیمهی ما را نداده) ندارد. ایشان انصافاً آدم کارآمدی است که قابلیتهایش را هم در رفاه خودش و هم در مدیریت انتخابات ریاست جمهوری (مهندسی نگفتم ها) نشان داده است. وقتی ایشان میگوید «کشور در راستای شعار همت و کار مضاعف به جمعیت بیشتری نیاز دارد» حتماً نظرات کارشناسی مجموعهی وزارت رفاه را جمع کرده است و از خودش و برای خوش آمدن رییس جمهور که این حرف را نمیزند.
من ابله اگر وزیر رفاه بودم (چرا میخندید؟) و مهندس موسوی رییس جمهور بود و چنین حرفی زده بود، لابد میگفتم البته نظر رییس جمهور برای خودشان محترم است ولی نظرات کارشناسی مجموعهی وزارت رفاه چنین است که وقتی ما پول نداریم شش ماه طلب پزشکان را بدهیم، فعلاً بهتر است از تولید مثل بیشتر صرفنظر کنیم.
تفاوت کارآمدی و قابلیتها را میبینید؟ این است که ایشان مرفه و وزیر رفاه میشوند و بنده با اینهمه فضل و کمال یک دکتر روزنامهنگار یکلاقبایی میمانم. این EQ که میگویند از IQ بهتر است حتماً باید همین باشد.پ. ن: از تکتک دوستانی که برای پست قبلی کامنت گذاشتند و تشویقم کردند متشکرم. میخواستم به هر کامنت جداگانه پاسخ بدهم، گفتم شاید خیلی رسم نباشد. (نه که تازهکارم!) انشاءالله عروسی بچههایتان جبران میکنم.
پ. ن. ۲: این وبلاگ اصلاً سیاسی نیست ها! یک وقت برادران نریزند ما که با ۱۰۰ کیلو وزن فیل هستیم، فیل ترمان بکنند. این موضوع هم چون به تخصص خودم (زاد و ولد را نمیگویم، منظورم پزشکی است) ربط داشت، جسارت کردم.
پ. ن. ۳: میگویند بهترین طرح زودبازده همین است: هر ۹ ماه یک میلیون تومان. نظر شما چیست؟
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
کمی خطرناک می نویسید.
ولی قشنگ بود. خسته نباشید. 🙂
دکتر . همچین از راه نرسیده داری کولاک می کنی! ببین قلمت خیلی قشنگه ؛ امیدوارم مرتب بنویسی!
بسی لذت بردیم از مطلبتان دکتر جان
khaste nabashid Aghaye Jowzy :),
man avalin bare miam inja,
hamishe enghad jazzab matlab mineVCn?!
moshtarie paro pa ghors mishaVmmm ;),
…یک طنز نویس ترک در یکی از داستان هایش نوشته بود حالا که یک زن و شوهر در ۹ ماه بچه دار می شوند، اگر دو زن و دو مرد با هم ازدواج کنند(!) در ۴/۵ ماه بچه شان به دنیا می آید، و همینطور الی آخر، و اگر تعداد بقدر کافی زیاد باشد می شود:ازدواج در یک ثانیه، بچه در دو ثانیه! زنده باد وزیر رفاه، یعنی چه که: «فرزند کمتر، زندگی بهتر». بچه نمک زندگی است، فقط باید مواظب بود آش زیادی شور نشود!
نوشته تان مرا به یاد ضرب المثلی انداخت: “خانه ثروتمندان را زن پر کرده و خانه فقرا را بچه”.معلوم است که هرچه تعداد بچه ها بیشتر بشود و دردسرها بیشتر و روزمرگی بیشتر، با این طرح زود بازده، البته که رفاه و شعور اجتماعی و تفکر پیرامون آنچه می گذرد هم بالاتر می رود!!!
بقول یکی از دوستان: ما که با پسر شجاع و میتی کومون بزرگ شدیم، شدیم این، وای بحال بچه های الان که با عمو پورنگ و خاله شاهدونه بزرگ میشوند.
سلام داداش!
من نوشته هات رو دوست دارم ولی نگرانم! بپا کله پا نشی! واسه خودت نمی گم! واسه خواننده هات می گم…
دلم می خواد این نوشتن ها ادامه پیدا کنه
موفق باشی
دکتر جان سلام وبلاگ نویس هم که شدی مواظب باش ندزدنت. خسته نباشی از زحماتت ممنونیم خوب می نویسی لذت بردیم.
سلام خوب نوشتی ولی احساس میکنم از کار زیاد خسته شدی وتصمیم گرفتی بری لالا ولی به نظر نمیرسه استراحتگاه خوبی باشه
حالا که یه سری را از اون محاکمه ها کردن و از ان حکم ها دادند و سرشون مقداری خلوت شده گویا سرت بوی قورمه سبزی میده فکر نکن ما جلوی زندان برات تحصن میکنیم ها از این خبرها نیست