دکتر ایرج صدیقی: پزشک قدیمی امروزی!/ گفتوگو: دکتر رقیه حجفروش
بدست پزشكان گيل • 27 سپتامبر 2012 • دسته: گفتوگوی صنفی٬ ویژه روز پزشک 91برای گفتوگو با دکتر صدیقی در مطب ایشان قرار گذاشتیم. ساختمانی قدیمی در محلهای قدیمی: سبزهمیدان، اول پیرسرا. حتی تابلوی مطب بهسبک قدیم فلزی بود نه نئون. در مطب دکتر همهچیز آدم را بهیاد گذشته میانداخت؛ میز، صندلی، کولر و پنکهای که در اتاق ویزیت روشن بود. حتی عکس پرستار روی دیوار که شاید دهها سال بود با لبخندی دست به روی بینی میگفت: هیس! یاد زمان کودکی و مطبهای آن زمان افتادم. اما در کنار همهی این چیزهای قدیمی قشنگ، یک مونیتور السیدی جدید و نسبتاً شیک روی میز دکتر با بقیهی وسایل ناهمخوانی داشت. رایانه، دریچهای به دنیای مجازی اینترنت و صفحات اجتماعی که امروزه محبوب قلب جوانهاست. صفحهی فیسبوک باز بود. از اینکه دیدم دکتر صدیقی عزیز اینقدر بهروز و «آپتودیت!» است متعجب شدم و در عینحال لذت بردم. بزرگترین حسن این گفتوگو این بود که بعد از آن من هم به جرگهی دوستان فیسبوکی دکتر پیوستم. حالا دیگر «استاتوس»های جدید دکتر را میخوانم، برایشان «لایک» میزنم و «کامنت» میگذارم… .
________________________________________
لطفاً در آغاز از خودتان برای ما بفرمایید.
من متولد ۲۹ شهریور سال ۱۳۱۶ و اهل سبزهمیدان رشت هستم. پدرم کارمند و مادرم خانهدار بودند. دورهی دبستان را در مدرسهی عنصری گذراندم. دو سال اول دبیرستان را در مدرسهی نوربخش درس خواندم که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آن مدرسه منحل شد و بقیهی تحصیلاتم را در دبیرستان شاهپور (شهید بهشتی فعلی) گذراندم. در سال ۱۳۳۶ هم در دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شدم.
خودتان به پزشکی علاقهمند بودید یا بهاصرار خانواده این رشته را انتخاب کردید؟
خودم علاقهمند بودم.
و پس از پایان تحصیلات؟
در دورهی سربازی بهعنوان سپاهی بهداشت در منطقهی عمارلو رودبار مشغول بهکار شدم و بعد از آن به عنوان مسوول طب پیشگیری در شهرستان رودبار به استخدام بهداری سابق درآمدم.
در مدت خدمت دولتی در چه مناطق و پستهایی خدمت کردید؟
پس از مدتی که مسوول طب پیشگیری رودبار بودم، رییس بهداری فومن شدم. بعدها هم کارشناس ارشد بهداشت خانواده، کارشناس ارشد بیمهی خدمات درمانی شبکهها و عضو کمیسیون پزشکی معاینهی مشمولین نظام وظیفه بودم که این پستم تا خاتمهی خدمت اداریام ادامه یافت. در مراکز بهداشتی- درمانی رشت هم بهعنوان پزشک و سرپرست کار کردم و در زمان جنگ هم بهمدت یک ماه سرپرست گروه اعزامی به گیلان غرب بودم. همچنین کارشناس مسوول مبارزه با بیماریهای واگیر و غیرواگیر استان گیلان و عضو کمیتههای تالاسمی، جذام، پیشگیری از عوارض کمبود ید، ایدز و پژوهشی و… بودم و در دورهی دو معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان هم در زمانهای مختلف انجام وظایف برخی وظایف تفویض شدهی آن معاونتها را برعهده داشتم.
و فعالیتهای صنفی؟
یک دوره عضو هیات مدیرهی انجمن پزشکان عمومی رشت و بهمدت چهار سال هم عضو هیات مدیرهی نظام پزشکی و هیات بدوی انتظامی رشت بودم.
کی ازدواج کردید؟
در دوران دانشجویی ازدواج کردم و همسرم معلم بودند. دو فرزند پسر دارم که اولی پزشک و در مرکز بهداشت شاغل است و همسرشان هم پزشک متخصص اطفال است. دومی هم کارشناس میکروبیولوژی است.
شما در انتخاب رشتهی فرزندتان نقش داشتید؟
خیر؛ به انتخابشان احترام گذاشتم و خودشان انتخاب کردند.
اهل مطالعه هستید؟
بله. اگر بگویم مطالعهی علمی که کلیشهای است، اما رمان و شعر میخوانم. اشعار حافظ و سعدی را دوست دارم و شعرهای جدید را هم میخوانم.
موسیقی چطور؟
نه خیلی.
ورزش میکنید؟
قبلاً به شنا علاقهمند بودم و مرتب ورزش میکردم اما مدتی است که دیگر ورزش نمیکنم.
میدانم که خیلی بهروز و اهل اینترنت و فیسبوک هستید. از المپیک چه خبر؟
اخبار المپیک را دنبال میکنم. مثلاً دیشب کشتیگیر فرنگیکار ما سوریان اولین مدال طلای المپیک را آورد که خیلی خوشحال کننده بود.
مطبداری را ترجیح میدهید یا کار دولتی را؟
کار دولتی بهنظرم خیلی خوب نیست. طبابت آزاد را ترجیح میدهم. آقای خودتی و نو کر خودت!
مریضهای قدیم هنوز پیشتان میآیند؟
بله؛ اکثر مریضهای من از نوزادی بیمار من بودهاند و حالا خودشان و فرزندانشان برای ویزیت به مطب من میآیند.
نظرتان راجع به طرح پزشک خانواده چیست؟
خود مساله درست است و اگر اشکالاتش رفع شود، قابل قبول است. اما اینکه مطبهای ما را تبدیل به مراکز بهداشتی- درمانی کنند و ماما داشته باشیم و… همه اجباری است و نتیجه نمیگیرد. امیدواریم انجمن پزشکان و سایر همکاران با فعالیتهایشان اشکالات را اصلاح کنند. اخیراً شنیدهام خانم وزیر اعلام کردهاند که باید با پزشکان عمومی مذاکره کنیم.
رابطهتان با انجمن پزشکان عمومی رشت چطور است؟
از اول عضو انجمن بوده و هستم و از همکاران خوبم در انجمن راضیام.
خاطرهی خاصی از دوران کار و تحصیل ندارید؟
من مدتی که مسوول طب پیشگیری شهرستان رودبار بودم یک روز در میان از شهر به روستا میرفتم و یک شب در میان آنجا اقامت داشتم و خاطرات خوبی از آن دوران دارم. در آن زمان انواع بیماریهای واگیر مثل سرخک، دیفتری و سیاه زخم را میدیدم که شما پزشکان جوان امروز اصلاً ندیدهاید. البته خوب که ندیدهاید چون با واکسیناسیون ریشهکن شده است، ولی اگر هم میدیدید جالب بود!
موقعی که در روستا بودید همسر و بچهها کجا بودند؟
نزدیک من و در رودبار ساکن بودند. ولی همسرم اعتراضی نمیکرد و با شرایط کنار آمده بود.
بهنظر شما پزشکی امروز با گذشته چقدر فرق دارد؟
خوب، پزشکی در این سالها از نظر علم و روشهای تشخیصی خیلی پیشرفت کرده است. در آن دوره با آن امکانات، در تشخیص و درمان بیماریهای واگیر خیلی خوب کار میکردیم. امروزه خوشبختانه این بیماریها نسبتاً خوب کنترل شده و برخی ریشهکن شده و در عوض بیماری بیماریهای غیرواگیر شایعتر شده است.
آرزوی برآورده نشدهای دارید؟
من آرزو را برای کسی قبول ندارم . هر کس باید هدفی در زندگی داشته باشد و تلاش کند به آن برسد.
خوب، به اهدافتان رسیدهاید؟
تقریباً به ۹۰ درصدشان رسیدهام.
خوش بهحالتان. پس از کار و زندگی راضی هستید؟
بله؛ وقتی در ایران زندگی میکنیم، باید از زندگی راضی باشیم!
هیچوقت شده برای کار پزشکی به همکاران دیگر یا متخصصین مراجعه کنید؟
بله؛ اما به این دلیل که سایر همکاران از من ویزیت نمیگیرند، کمتر مراجعه میکنم.
مگر شما خودتان از همکاران یا فرزندانشان ویزیت میگیرید؟
نه؛ اما باز راستش کمی برایم سخت است.
اکثر پزشکان نمونهای که امسال با آنها مصاحبه کردم رشتی نبودند. شما خوشحالاید که در رشت به دنیا آمدهاید؟
بله؛ هر کسی شهر خود را دوست دارد، ولی واقعاً مردم رشت مهرباناند. فقط بهجای اینکه بیشتر بهدنبال واقعیت بروند، دنبال شعر و شاعری هستند.
و خوراکیهای خوشمزه!
آنکه جای خود را دارد.
فکر میکنید چرا از سوی سازمان نظام پزشکی بهعنوان پزشک نمونه انتخاب شدهاید؟
نمیدانم؛ شاید علاقهی همکاران باعث شد، نه فقط پیشکسوتی و سابقهی کاری طولانی من.
و حرف آخرتان؟
از همکارانم که مرا انتخاب کردند، سپاسگزارم. چون این انتخاب از سوی دوستان و همکارانم بوده، برایم خیلی ارزشمند است.
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل