پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

گفت‌وگو با دکتر علی شکوری راد، رییس شورای‌عالی نظام پزشکی کشور: در شورای‌عالی غایب نبوده‌ام!

بدست • 24 ژوئن 2017 • دسته: تیتر اول٬ گفت‌وگوی صنفی

بازخوانی یک گفت‌وگو پس از ۱۳ سال

این بازخوانی پس از ۱۳ سال هم یک شمشیر دولبه است؛ می‌آیی گذشته را چون چراغی بر سر راه آینده بیافروزی، می‌بینی بعضی‌ها منتظرند همین چراغ را چماق کنند و بر سر رقبا بکوبند! این اتفاق دقیقاً هفته گذشته پس از انتشار «بازخوانی یک یادداشت پس از ۱۳ سال: حزب در برابر صنف» افتاد و البته باعث بروز سوءتفاهم‌هایی هم شد.
به‌هرحال گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید، روز پنج‌شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۳ در رشت انجام و در شماره ۱۳ پزشکان گیل (آبان ۱۳۸۳) منتشر شد. هنوز یک سالی از پایان دولت دوم اصلاحات مانده بود و دکتر شکوری راد هم در هنگام گفت‌وگو هنوز آن سرمقاله چالش‌انگیز شماره ۱۱ (حزب در برابر صنف) را نخوانده بود ولی در برابر انتقاد ترجیح مصالح سیاسی بر صنفی در نظام پزشکی، به‌صراحت پاسخ داد همفکری درباره ترکیب شورای‌عالی و ریاست سازمان نظام پزشکی نه در حزب جبهه مشارکت که در انجمن اسلامی جامعه پزشکی انجام شده است.
از همه این‌ها گذشته، امیدواریم بازنشر مطالبی از این دست در سایت و کانال پزشکان گیل، انگیزه‌ای باشد برای تدوین و انتشار تاریخ سازمان نظام پزشکی؛ با این توضیح که هم‌اکنون در سایت سازمانی با این قدمت و اهمیت و تعداد اعضا، متاسفانه هیچ تاریخچه‌ای از آن وجود ندارد؛ ولو مختصر و در حد اسم و عکس روسای سابق آن؛ چه رسد به ثبت وقایعی در تاریخ آن که مرورش برای حفظ دست‌آوردها و پرهیز از اشتباهات گذشته حیاتی به‌نظر می‌رسد.
یک نکته جالب دیگر برای شخص خودم، چالش و شور و شری است که در فضای مصاحبه حس می‌شود؛ حس و حالی که لابد بخشی از آن نتیجه نفس کشیدن در هوای اصلاحات و فرا نرسیدن شکست‌های بعدی در فضای صنفی، اجتماعی و سیاسی است؛ اما بخشی هم به‌یادم می‌اندازد که چه‌قدر جوان بوده‌ام و… پیر شده‌ام! این گفت‌وگو در آن سال برنده جایزه دوم رشته مصاحبه در مطبوعات استان گیلان شد. (دکتر مسعود جوزی)

 

می‌گویند «دموکراسی یک روش معین است برای رسیدن به نتایج نامعین» اما باید اعتراف کنم که این مصاحبه یک روش معین بود برای رسیدن به یک نتیجه معین! به‌همین دلیل گفت‌وگو با دکتر شکوری راد که برای شرکت در مراسم افتتاح ساختمان جدید نظام پزشکی به رشت آمده بود، با سوال تحریک‌کننده‌ای آغاز شد که فرع بودن «صنف بر حزب» را در مسوولان نظام پزشکی القا کند؛ نکته‌ای که پیش از این نیز در سرمقاله «پزشکان» ۱۱ بدان اشاره شده بود. به‌هرحال این شما و این دفاعیات دکتر علی شکوری راد، رییس شورای‌عالی نظام پزشکی کشور:
آقای دکتر، شما عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت هستید با کلی مشغله سیاسی و در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و … حیف نیست برای افتتاح ساختمان نظام پزشکی یک شهرستان این‌همه کارهای مهم‌تر را کنار گذاشتید؟
اولاً که اگر من هم نمی‌آمدم این ساختمان افتتاح می‌شد، بنابراین برای افتتاح نیامدم. برای قدردانی از همکارانی آمدم که این‌قدر زحمت کشیدند و چنین ساختمانی ساختند و در ضمن لطف داشتند به‌عنوان رییس شورای‌عالی نظام پزشکی از بنده هم دعوت کردند. علاوه بر آن حالا هم پس از شرکت در مراسم افتتاح، تصمیم دارم به کارهای دیگری هم در این شهر برسم.
یعنی قرار است به شعبه استانی مشارکت هم سر بزنید؟
بله؛ یعنی وقتی بنا شد بیاییم، با آن دوستان هم قرار گذاشتیم.
خوب در حقیقت موضوع گفت‌وگو از همین‌جا شروع می‌شود. یعنی این‌که با همه احترامی که برای شما و دانش‌تان قایل هستیم و در موقع دانشجویی هم در دانشگاه تهران رزیدنت ما بوده‌اید، جسارتاً خیلی به‌عنوان پزشک شناخته‌شده نیستید؛ در حالی‌که به‌عنوان یک شخصیت سیاسی کاملاً در سطح ملی شناخته‌شده‌اید. حالا بحث این‌جاست که چه ضرورتی احساس شد که جناب‌عالی در انتخابات شورای‌عالی سازمان هم شرکت کنید و به ریاست هم برسید؟ آیا تصمیم و هماهنگی حزبی بود؟
نه، اصلاً مساله حزبی نبود. بعد از انتخابات موضوع در مشارکت مطرح شد و تازه آن‌جا دوستان سوال و اعتراض داشتند که چرا از دکتر نوری حمایت نکردیم. اما ما اعتقادمان این بود و آن‌ها را هم بعداً قانع کردیم که روش ما درست بوده است.
یعنی ابتکار شخصی بود که شما با این‌همه مشغله در مشارکت و هیات رییسه مجلس، رییس شورای‌عالی شوید و دکتر ظفرقندی هم با وجود ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران به ریاست کل سازمان برسند؟
خوب بحث تشکیلاتی بود، ولی نه مشارکتی. بحث انجمن اسلامی جامعه پزشکی بود و تعلقی که ما به این جریان داشتیم. مشارکت که تازه تشکیل شده بود ولی ما سال‌ها قبل از آن عضو انجمن اسلامی جامعه پزشکی بودیم اصل قضیه به زمان وزارت دکتر فاضل برمی‌گردد که ما پزشکانی که در زمان دانشجویی در انجمن اسلامی دانشگاه فعال بودیم به‌طور همزمان دو انجمن اسلامی تشکیل دادیم، یکی طیف امثال ما و دومی انجمن اسلامی پزشکان. ما در دوره قبلی انتخابات نظام پزشکی هم فعال بودیم. بنابراین چیز تازه‌ای نبود، بار قبل در رقابت موفق نشدیم ولی این‌بار موفق شدیم. تصمیم به حضور من و دکتر ظفرقندی در آن انتخابات هم تصمیم شخصی نبود، بلکه جمع از ما خواست و در نهایت ما هم پذیرفتیم.
در انتخابات سال ۷۹ دیگر طیف پزشکان قبل از انحلال نظام پزشکی (دکتر حفیظی و دکتر برومند و …) فعال نبودند. طیف دکتر فاضل هم قدرت نداشتند. مانده بودیم ما و انجمن اسلامی پزشکان که با هم رقابت داشتیم و به‌دلیل تعلق به دو طرز فکر متفاوت، نمی‌خواستیم نظام پزشکی را به جناح رقیب واگذار کنیم. البته ما هم عقیده داریم که در صنف نباید کار سیاسی بشود و هر کسی باید کار سیاسی‌اش را در حزب خودش انجام دهد، اما در عمل هر کسی که می‌آید بالاخره سیاستش را هم با خود می‌آورد.
اما دکتر علی‌رضا نوری هم بود که بیشتر از شما برای کار صنفی وقت داشت و داوطلب بود و به‌هرحال پشتوانه مردمی هم داشت و مهم‌تر از همه اصلاح‌طلب هم بود ولی مشارکتی نبود.
دکتر نوری ویژگی‌های مثبت زیادی داشت ولی خیلی سریع رشد کرده بود و با سابقه کمی که در کارهای اجرایی و تشکیلاتی داشت برای ریاست کل سازمان مناسب به‌نظر نمی‌رسید. ما به ایشان ریاست شورای‌عالی را پیشنهاد کردیم که قبول نکرد و وارد ائتلاف دیگری شد که اصلاً توجیه نداشت. از طرفی ما که طیف انجمن اسلامی بودیم، اکثریت نسبی هم داشتیم یعنی ۱۱ رای از ۲۵ رای. بعد به یکی دیگر از دوستان پیشنهاد کردیم که سیاسی هم نبود و وقت و انگیزه هم داشت، اما او هم در رودربایستی با دکتر نوری ماند و نتوانست قبول کند. در نهایت به جایی رسیدیم که من مطرح شدم برای ریاست شورای‌عالی؛ در صورتی که تمایلی برای این کار نداشتم.
خوب من از اول هم می‌خواستم مصاحبه را به جایی بکشانم که نتیجه بگیریم شما برای حضور در شورای‌عالی انگیزه لازم را نداشتید!
این که انگیزه نداشتم، یعنی در جای دیگر انگیزه بالاتری داشتم. یعنی فکر می‌کردم در صحنه سیاسی کشور می‌توانم مفیدتر باشم.
در عوض نتیجه‌اش این می‌شود که برای چهار سال رییس کل سازمان و رییس شورای‌عالی نه وقت دارند و نه انگیزه…
رییس شورای‌عالی در سازمان کار اجرایی ندارد و وظیفه‌اش بهینه اداره کردن شورای‌عالی است که در عمل ثابت شده است طی چهار سال در هیچ‌یک از جلسات شورای‌عالی غایب نبوده‌ام.
موضوع دکتر ظفرقندی فرق می‌کند. ایشان اگر دو مسوولیت مهم را همزمان برعهده دارد، در عوض از کار شخصی‌اش زده است. دکتر باستان حق که قبل از ایشان ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشت، تا ساعت ۲ رییس دانشگاه بود و بعد از آن به مطب و کار حرفه‌ای‌اش می‌رسید، اما دکتر ظفرقندی در این مدت هفته‌ای دو ساعت مطب می‌رفت و در حقیقت خود را مستقیماً درگیر کار کرده بود. هیچ‌یک از رؤسای سابق نظام پزشکی هم تمام‌وقت در سازمان نبودند.
نتیجه وقت گذاشتنِ ایشان را هم در سازمان می‌بینیم. نظام پزشکی در هر دو دوره پیش کاملاً هیاتی اداره می‌شد و هیچ حساب و کتابی نداشت. حالا ساختار پیدا کرده است و به‌ویژه در بخش مالی حتی ابهاماتی که از دوره‌های پیش باقی مانده بود برطرف شده است. در مجموع هم سازمان و هم شورای‌عالی در جایگاه واقعی خودشان قرار گرفتند و شورای‌عالی نظارت دقیقی بر کارهای سازمان داشت.
اما شما این وظیفه نظارتی درون سازمان را خیلی هم خوب انجام نمی‌دهید.
مثال بیاورید.
شما اصلاً سایت سازمان را می‌بینید یا نشریه سراسری را می‌خوانید؟ با این روند فعلی که نشریه فقط به بولتن شخصی مسوولان سازمان تبدیل شده موافق‌اید؟ این‌که در طول سال از نظرات هیچ‌یک دیگر از پزشکان (از همان دکتر فاضل و دکتر صدر گرفته تا دیگر صاحب‌نظران بیرون از سازمان) استفاده نمی‌شود، یا این تحلیل‌هایی که تحت عنوان سرمقاله منتشر می‌شود؟
اتفاقاً در همین جلسه آخر شورای‌عالی من انتقاد سختی از نشریه کردم. گفتم این‌که شما در هر شماره مکرر عکس و خبر ما را می‌زنید برای ما تبلیغ نیست، ضدتبلیغ است. نظر من هم این است که نشریه باید مال همه جامعه پزشکی باشد، نه فقط مسوولان سازمان. اما انصاف هم باید داشت؛ نشریه از آن‌چه چهار سال پیش بود خیلی بهتر شده است و اتفاقاً سرمقالاتش که به آن ایراد می‌گیرید، نقطه قوت آن است.
در مورد وظیفه نظارتی بیرون از سازمان چطور؟ مثلاً در مورد مساله تقلب در امتحان دستیاری سازمان خیلی منفعل عمل کرد. به‌نظر می‌رسد که شما به‌دلیل تمایلات جناحی نمی‌خواستید زیاد با وزارتخانه درگیر شوید.
این مساله اصلاً محل ورود ما نبود. یک کار تجسسی- پلیسی می‌خواست که ما اصلاً امکانش را نداشتیم. ضمن این‌که هنوز بر شخص من ثابت نشده که تقلب انجام شده باشد. مخصوصاً چون جریانی را که اعتراضات را سازمان‌دهی می‌کردند می‌شناختیم و سابقه این جنجال‌ها را می‌دانستیم.
این که دلیل نمی‌شود چون این حرف را بسیج دانشجویی و مجلس دنبالش هستند شما پی‌گیری نکنید. بالاخره شما نماینده پزشکان هستید.
با این‌حال ما در این مورد با وزیر هم صحبت کردیم که کمیته‌ای برای پی‌گیری تشکیل شود…
اما کسی داوطلب نشد!
بله، همین‌طور است. شاید به همان دلیل که گفتم کار زیاد به ما مربوط نمی‌شد و دستگاه‌های مختلف از جمله سازمان بازرسی کل کشور، مجلس و قوه قضائییه با قدرت زیاد روی موضوع متمرکز شده بودند. اگر چیزی می‌بود توسط آن‌ها کشف و استخراج می‌شد.
در مورد مجمع انجمن‌های تخصصی که به ابتکار فرهنگستان علوم پزشکی تشکیل شد چه نظری دارید و در مورد جامعه انجمن‌های تخصصی که ظاهراً در رقابت با مجمع توسط دوستان‌تان در شورای‌عالی و نظام پزشکی تهران بزرگ تشکیل شده است؟
من از همان اول هم با تشکیل مجمع مخالف بوده‌ام و آن را موازی‌کاری می‌دانم. اصلاً این کار نباید در فرهنگستان انجام می‌شد.
فکر نمی‌کنید این کار به‌دلیل آن باشد که شما چه در جلسات و چه در نشریه گروه‌های غیرهمفکر با خودتان را به بازی نگرفته‌اید؟
البته من پیشنهاد کرده‌ام دکتر فاضل را دعوت کنیم، اما بعید است دعوت ما را قبول کنند.
در مورد جامعه انجمن‌های تخصصی چطور؟ فقط به‌خاطر انتخابات تشکیل شده است؟
به‌هرحال من در هیچ‌کدام از این‌ها عضو نیستم و اصل کار را هم قبول ندارم و موازی‌کاری می‌دانم.
برای انتخابات آینده هم که انشاءالله برنامه دارید؟
قطعاً برنامه داریم. تجربه چهار سال گذشته دست ما را برای تدوین برنامه‌های آینده پر می‌کند. اعتقادم بر این است که اگر سازمان به اهداف سازمانی خود توجه کند و از ورود در جناح‌بندی‌های سیاسی پرهیز کند بهتر می‌تواند به اهدافش نزدیک شود. شما می‌دانید در دوره‌های قبل سازمان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری از کاندیداهای خاصی حمایت می‌کرد. در دوره ما هرگز این کار را نکردیم و به همین دلیل انسجام درونی سازمان خیلی خوب حفظ شد. شما در مورد کارهایی که سازمان و شورای‌عالی در طی چهار سال گذشته انجام دادند سوالی نپرسیدید. اما اگر از ما گزارش کار می‌خواستید، آن‌گاه من می‌توانستم بگویم تا چه اندازه کار مفید و منطبق بر اهداف سازمان در این دوره انجام شده است. برخی از این کارها و پی‌گیری‌ها در حال رسیدن به نقطه ثمردهی است و همین انگیزه‌ای است برای تداوم کار.
پیوستی مکتوب بر گفت‌وگو با دکتر علی شکوری راد: خاتمی در انتخاب پزشکیان اشتباه کرد

اگر دکتر شکوری راد ضمن پاسخ به آخرین سوال گفت‌وگوی ما می‌گوید: «شما در مورد کارهایی که سازمان و شورای‌عالی در طی چهار سال گذشته انجام دادند سوالی نپرسیدید …» بی‌جهت نیست. این گفت‌وگو که بعداز ناهار افتتاح نظام پزشکی رشت در رستوران سپیدرود انجام شده بود، به‌دلایلی ناتمام ماند و ما ماندیم و دو سوال مهم که ترجیح دادیم یکی از این سوال‌ها را به‌شرح زیر برای ایشان فکس کنیم:
ارزیابی جنابعالی از دو دوره وزارت بهداشت دولت اصلاحات چیست؟ آیا قبول دارید که به‌دلیل همگرایی سیاسی، با مدارا و تساهل بیش از حد با این دو وزارتخانه رفتار کرده‌اید؟
پاسخ این سوال را در قالب یادداشتی بسیار خواندنی دریافت کرده‌ایم که ملاحظه می‌فرمایید. با تشکر ویژه از دکتر شکوری راد، اگر ایشان در آستانه پایان این دوره نظام پزشکی، فرصت کنند کارنامه شورای‌عالی و سازمان را هم مکتوب کنند، خوشحال می‌شویم که آن را هم به‌خوانندگان خود تقدیم کنیم.

وزارت بهداشت اساساً یک وزارتخانه به‌اصطلاح فحش‌خور است. یعنی به‌ندرت ممکن است بتواند موجب رضایتمندی طرف‌های مختلف از جمله مردم، کارکنان خود و جامعه پزشکی بشود. از آن گذشته از زمان ادغام، بخش آموزش همواره ناراضی و خواستار بازگشت به وضع سابق است. بنابراین با توجه به عائله بسیار وسیع این وزارتخانه و مطالبات بسیار گسترده آن‌ها، هر وزیر را باید با برنامه‌ای اصلی وی- که در ابتدای تصدی اعلام می‌کند- ارزیابی کرد.
دکتر فرهادی برنامه اصلی خود را توسعه و ارتقای خدمات اورژانس و توسعه کمی و کیفی بیمه درمانی اعلام کرده بود و در هر دو زمینه هم اقدامات خوبی انجام داد اما به‌دلیل عدم پی‌گیری کافی نتوانست اهداف برنامه خود را به‌طور کامل تحقق ببخشد.
دکتر پزشکیان برنامه اصلی خود را اجرای طرح سطح‌بندی خدمات درمانی و سیستم ارجاع قرار داده بود و اجرای این طرح‌ها نیاز به بسترسازی و جلب حمایت سایر دستگاه‌ها دارد. در این زمینه دکتر پزشکیان موفق نبود و به‌همین دلیل این برنامه‌ها چندان پیش نرفت تا جایی که در غیاب وزارت بهداشت، مجلس ششم سطح‌بندی خدمات درمانی از متن برنامه چهارم حذف کرد که البته با پی‌گیری دوستان اجرای این طرح در بخش دولتی در متن برنامه باقی ماند و بخش غیردولتی حذف شد.
دکتر پزشکیان فردی پاک و وارسته و عاشق مردم و خدمت به آن‌هاست. جهت‌گیری او حمایت از طبقه ضعیف جامعه است و بر همین اساس اهداف توسعه‌ای قربانی اهداف عدالت‌طلبانه می‌شود. به‌همین دلیل بخش دانشگاهی که نگاهی توسعه‌محور دارد همواره ناراضی است. من عدم معرفی دکتر فرهادی در دولت دوم آقای خاتمی و جایگزین کردن دکتر پزشکیان را در این وزارت اشتباه آقای خاتمی می‌دانم. اگر آقای خاتمی قصد تعویض وزیر را داشت گزینه‌های بسیار مناسب‌تری برای این منظور وجود داشت. برخی از مشورت‌دهندگان، آقای خاتمی را مجاب کرده بودند که وزیر باید بهداشت یا درمان‌محور باشد و به‌همین دلیل چهره‌های دانشگاهی از گزینه‌های انتخاب خارج شده بودند.
در مورد بخش دوم سوال، عمده دوره فعالیت ما مقارن با وزارت دکتر پزشکیان بود. دو راه در پیش داشتیم که یکی جبهه‌گیری در مقابل وزارت بهداشت و دیگری جلب همکاری آن‌ها در جهت اهداف سازمان بود. ما روش دوم را برگزیدیم و انصافاً شخص دکتر پزشکیان در این زمینه‌ با ما همکاری کرد در بحث اقتصاد و درمان و اصلاح تعرفه‌ها دکتر پزشکیان پشت سر سازمان حرکت می‌کرد اما اشکال کار آن‌جا بود که برخی مدیران زیرمجموعه وزیر با خود او هماهنگ نبودند و بعضاً جبهه‌گیری می‌کردند. این ضعف وزیر بود که زیرمجموعه‌اش با او هماهنگ نبودند ولی بالاخره این حالت برقرار بود. مشکل اصلی ما در سازمان مدیریت و معاون اول رییس‌جمهور بود و موانع اصلی در این قسمت‌ها بود. در این زمینه کارهای جدی بسیار صورت گرفته و پیش‌بینی می‌شود در آینده بشود از این تلاش‌ها بهره گرفت.

دکتر شکوری راد در یک نگاه:
دکتر علی شکوری راد ۴۳ ساله است و متولد محله هفت‌چنار تهران. او دوران دبستان را در یکی از مدارس مذهبی‌ای پدرش- که روحانی بود- گذراند، همزمان با اوج‌گیری انقلاب وارد دانشگاه تهران شد و با اتفاقاتی که کم‌وبیش هریک از دانشجویان انقلابی آن دوران از سر گذراندند، پس از ۱۲ سال دوره پزشکی عمومی را به‌پایان برد و در سال ۶۹ وارد رشته تخصصی رادیولوژی شد. او هم‌اکنون شاغل در بیمارستان سینا و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است و در عالم سیاست نیز علاوه‌بر دبیری کمیته سیاسی انجمن اسلامی جامعه پزشکی، از اعضای شاخص حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی به‌شمار می‌رود. دکتر شکوری راد در دوره ششم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران و عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی بوده، اما در انتخابات دوره هفتم- همانند دیگر همفکرانش- به‌دلیل رد صلاحیت از راه‌یابی به مجلس باز مانده است.

برچسب‌ها: ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.