شرکت در مجامع و گروههای مدنی، پیششرط رسیدن به حقوق شهروندی/ دکتر مهران قسمتیزاده
بدست پزشكان گيل • 5 آوریل 2010 • دسته: یادداشتدر چند ماه گذشته سرزمین ما در عرصههای مختلف تغییرات و وقایع مهمی را پشتسر گذشته است. بهویژه در عرصهی سیاست که بهقول سیاسیون، مردم کشورمان باز هم حماسه آفریدهاند و با شرکت میلیونی و فوق تصور خود- با حضور حدود ۸۵ درصد واجدین حق رای در صحنهی انتخابات- بار دیگر به همهی جهانیان و سیاسیون کشور نشان دادهاند که مصرانه خواهان شرکت در تعیین سرنوشت خود هستند. فارغ از رنگهای سبز و سفید و… آرای خود، هموطنانمان نشان دادند که با اشتیاق فراوان خواهان ایفای نقش در صحنهی سیاسی کشور هستند.
البته با خواندن تاریخ متوجه میشویم اولین بار نیست که مردم ما اینگونه رفتار کردهاند. مردم ایران در یکصد سال گذشته ثابت کردهاند که جزو سیاسیترین ملل جهان هستند و در این مدت، هر ۲۰ تا ۳۰ سال یک بار چنین واکنشی به مسایل کشور خود نشان دادهاند. اما متاسفانه اکثر این واکنشها مشخصهی دیگری نیز بههمراه داشته و آن تودهای بودن- در مقابل تشکیلاتی بودن- حرکت آنان است. (لطفاً با حزب توده اشتباه نشود!) در اکثر مواقع مردم ما برای بیان خواستههای خود بهشکل تودهای به صحنه آمده و با صدای بلند آنچه را خواستهاند فریاد کردهاند اما بهدلیل اینکه تشکلی آنان را نمایندگی نکرده است، نتوانستهاند به تمامی آنچه میخواستهاند برسند.
متاسفانه مردم ما از نقشآفرینی در امور اجتماعی بهعنوان یک شهروند فقط شرکت در انتخابات یا اعتراض بهشکل تودهای را آموختهاند که اولی- اگر فقط بدان اکتفا شود- نشانی است از اعتمادی کامل و خوشبینانه به یک انتخاب، و دومی هم گواهیاست بر بیاعتمادی کامل به حاکمان انتخابی یا انتصابی. این در حالی است که مردم با اینکه هماکنون خود را شهروند میدانند و خواهان برخورداری از حقوق شهروندی هستند، در بسیاری از مواقع خود را داوطلبانه از حقوق شهروندی خود محروم میکنند و گاه هم که مانعی در برخورداری از این حقوق وجود ندارد و همتی کوچک برای دستیابی به آن لازم است از این همت دریغ میورزند.
بهعنوان مثال یکی از حقوق اصلی شهروندی در جوامعی که بر پایهی دموکراسی استوارند شرکت در اجتماعات مستقل صنفی است؛ خواستهای که مثلاً از مطالبات اصلی مردم لهستان در انقلابشان بود. اما مردم ما در بسیاری از موارد، با وجود اینکه امکان شرکت در اجتماعات مستقل صنفی را دارند، به دلایل مختلف از شرکت در آن خودداری میکنند؛ جلسات و اجتماعاتی قانونی که شاید از نظر منافع صنفی و شغلی نیز برای آنها حایز اهمیت باشد. بهعنوان مثال در صنف خودمان میتوانیم به شرکت نکردن اعضای سازمان نظام پزشکی در جلسات و مجامع و حتی مهمانیهای نظام پزشکی و انجمنهای صنفی اشاره کنیم.
اینجاست که باید گفت لازم است در مورد حقوق و وظایف شهروندی بیشتر بیاموزیم که تا نیاموزیم، مسلماً به اهداف خود نخواهیم رسید. ما باید بدانیم حقوق و وظایف شهروندی چیزی فراتر از شرکت در انتخابات یا حرکتهای تودهای خیابانی است. باید بدانیم که شرکت در انتخابات نقطهی ابتدایی و عضویت در نهادهای مدنی جزو اصلی این حقوق و وظایف است.
در این نهادها ما در کنار هم مینشینیم و میآموزیم چگونه در مورد مسایل اجتماعی و صنفی با هم صحبت کنیم. میآموزیم چگونه با خویشتنداری به سخنان مخالف خود گوش دهیم و چگونه پس از بررسی و بحثهای فراوان و در بسیاری از مواقع خستهکننده به نتایج واحدی برسیم و آن را دستور کار گروه یا صنف خود قرار دهیم.
از سالها پیش در کشورهایی که روح دموکراسی بر آنها حاکم است مردم با تشکیل انواع تشکلهای مدنی از جمله سازمانهای مردمنهاد (NGO) و تشکلهای مدنی دیگر، انجام بخشی از امور جامعه را خود بهدست گرفتهاند؛ در مواردی با انجام بعضی امور از میزان بار کاری دولتهای خود کاستهاند؛ در بعضی موارد با ایجاد سازمانهای نظارتی، نظارتی مستقل بر کار دولت تدارک دیدهاند؛ و گاه نیز با ایجاد نهادهای سخنگو کانالی برای انتقال خواستههای خود و راهی برای انجام گفتوگو و تعامل با دولتمردان پدید آوردهاند. و اینهمه شرایطی را برای آنها بهارمغان آورده که با ایجاد اینگونه سازمانها هم از حرکتهای کور و غیرقابل کنترل جلوگیری کنند و هم از تفرق و هرز رفتن انرژی خود بکاهند.
برای اصلاح نظام سلامت بیمار کشورمان نیز آنچه هماکنون بیش از همه کمبودش احساس میشود، نبودِ این نهادهای مدنی است؛ نهادهای مدنیای که بخشی از وظایف دولت را برعهده گیرند، نهادهای نظارتیای که قدرت نظارت بر عمل دولتمردان و همهی نهادهای اجرایی دولتی و غیردولتی فعال در حوزهی سلامت را داشته باشند و همچنین نهادهایی که نقش سخنگوی ارایهکنندگان خدمات سلامتی یا دریافتکنندگان این خدمات را برعهده بگیرند. بهنظر میرسد دیگر زمان برای تشکیل قانونی چنین نهادهایی فرا رسیده باشد؛ نهادهایی که تشکیل آن جز با حمایت مردم حوزهی فعالیت آنها مقدور نیست.
یادآوری: یادداشت زیر بهطور همزمان در فصلنامهی «ندای سپید» (ارگان سازمان نظام پزشکی لاهیجان و سیاهکل) نیز منتشر خواهد شد.
دکتر مهران قسمتیزاده
نشانی: سیاهکل، درمانگاه حافظ، تلفن: ۳۲۲۴۲۰۰-۰۱۴۲
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل