۱۰ پزشکنمای شیطانصفت تاریخ!/ دکتر علیرضا مجیدی
بدست پزشكان گيل • 25 آوریل 2010 • دسته: يک پزشکتصور ما از پزشکان، اشخاصی است که درصدد هستند بههر نحو ممکن به بهبود بیماری و سلامت بیمارانشان کمک کنند. تلقی جامعه از بیشتر پزشکان، مثبت است.
اما این بار در یک یادداشت متفاوت میخواهیم با هم پرده از فعالیتهای شیطانی پزشکان و بهعبارت صحیحتر پزشکنماهایی برداریم که اعمالشان را هیچ عقل سلیمی نمیتواند تایید کند:
۱۰٫ جک کورکین (Jack Kevorkian)
کمک به مرگ بیمارانی بهشدت بیمار که امید چندانی به بهبود وضعیتشان نیست، در دنیای امروز موضوعی اختلافبرانگیز است. اما کورکین اعتقاد داشت که «مردن، جنایت نیست». او به مرگ ۱۳۰ نفر از بیماران بدحالش کمک کرد. جالب است که بدانید او شیوههای «اوتانازی» مخصوص خودش را هم ابداع کرده بود و به دو شیوه بیماران را از پا درمیآورد:
شیوهی اول را Thanatron نامیده بود و طی آن مخلوطی از سالین، تیوپنتال سدیم و کلرید پتاسیم بهداخل ورید بیماران تزریق میکرد. شیوهی دوم Mercitron بود که در آن از ماسکی که مونواکسید کربن از خود متصاعد میکرد، استفاده میکرد.
سرانجام تحقیقی در مورد کارهای کورکین انجام شد و در پی آن به جرم قتل درجهی دوم دستگیر و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ زندانی شد. او هماکنون آزادی مشروط دارد.
پینوشت: جالب است بدانید که آل پاچینو در یک فیلم تلویزبونی با عنوان “You Don’t Know Jack” در نقش دکتر کورکین بازی کرده است. این فیلم بهزودی پخش خواهد شد.
۹٫ والتر فریمن (Walter Freeman)
فریمن متخصص بیماریهای اعصاب یا نورولوژیست بود که از «ییل» و دانشکدهی پزشکی پنسیلوانیا فارغالتحصیل شده بود. او در دوران فعالیتش ۳۵۰۰ عمل «لوبوتومی» انجام داد.
در دههی ۴۰ و ۵۰ میلادی، یعنی زمانی که روانپزشکان داروهای موثر کمی برای کنترل بیماریها و اختلالات روانپزشکی در اختیار داشتند، عمل لوبوتومی بسیار معمول بود. شاید از فیلم «دیوانه از قفس پرید» با شرکت جک نیکلسون، ماجرای لوبوتومی کاراکتر سرخپوست قصه را بهیاد داشته باشید.
در عمل لوبوتومی ارتباط کورتکس قسمت پرهفرونتال (قسمتی از قشر مغز در ناحیهی زیر پیشانی) با سایر نقاط قطع میشود و شیوههای مختلفی برای این عمل وجود دارد. امروزه بهخاطر عوارض زیاد این عمل و همچنین وجود شیوههای نوین درمان، لوبوتومی بهندرت انجام میشود، اما در آن زمان، دکتر فریمن به انجام این عملها و بهاصطلاح شفا دادن بیمارانش افتخار میکرد.
شیوهی انجام اعمال جراحی او هم عجیب بود. مثلاً او از یک یخخردکن که از آشپزخانهی منزلش برداشته بود، برای انجام عمل استفاده میکرد و بدون کمک هیچ جراحی، روزانه ۲۰ عمل انجام میداد. او حتی اجازه میداد رسانهها بر سر عملش حاضر شوند؛ اعمال جراحی که گاه با مرگ بیمار خاتمه مییافت.
جالب است بدانید یکی از عملهای جراحی که دکتر فریمن انجام داد، روی خواهر جان اف کندی یعنی رزمری کندی انجام شد. در آن زمان به خانوادهی او توصیه شد برای بهبود حالات روحی رزمری، این عمل را قبول کنند. در سال ۱۹۴۱، زمانی که رزمری ۲۳ ساله بود، این عمل روی او انجام شد و نتیجهی خوشایندی نداشت. رزمری کندی بعد از عمل دچار بیاختیاری ادراری شد و توان ذهنیاش بهاندازهی یک شیرخوار کاهش پیدا کرد، طوری که ساعتها به دیوار روبهرویش خیره میشد. برخی اعتقاد دارند رزمری تنها عقبماندگی ذهنی داشت و عمل اصلاً برایش مورد نداشت. رزمری کندی با همین شرایط تا سال ۲۰۰۵ به زندگی ادامه داد.
شاید در مورد سرنوشت ناگوار اعضای خانوادهی کندی، خوانده باشید؛ سرنوشت شومی که که از آن تعبیر به «نفرین کندیها» میشود. رزمری نخستین عضو خانواده بود که با چنین سرنوشت ناگواری مواجه شد!
شاید باور نکنید، اما فریمن هرگز بهخاطر مرگ بیمارانش یا عوارض عمل به دردسر نیفتاد.
۸٫ هری هوارد هولمز (هرمن ماجت: Herman Mudgett)
نام هری هوارد هولمز در زمان تولد هرمن ماجت بود، او نخستین قاتل سریالی بود که در آمریکا به دار آویخته شد.
او در سال ۱۸۸۴ به دانشکدهی پزشکی میشیگان رفت. در این دوره اجساد را از آزمایشگاهها میدزدید و تخریب میکرد و بعد ادعا میکرد این افراد طی حادثه کشته شدهاند و با ترفندهایی از شرکتهای بیمه حق بیمه دریافت میکرد. بعد از فارغالتحصیلی به شیکاگو رفت، یک کارگر داروخانه را فریب داد و مالکیت یک هتل را از آن خود کرد. او زنانی را فریب میداد و به قتل میرساند و در هتل روی جسد آنها آزمایش میکرد، کالبدشکافیشان میکرد و اسکلت آنها را به دانشکدههای پزشکی میفروخت!
۷٫ آرنفین نست (Arnfinn Nesset)
آرنفین نست واقعاً یک پزشک نبود، یک پرستار نروژی بود که قصد داشت پزشک شود. او ۲۲ نفر از بیمارانش را با تزریق دارویی به نام Curacit کشت. این دارو شلکنندهی عضلات است. بهخاطر ماهیت دارو، تحقیقات برای اثبات جرم نست بسیار دشوار بود، چرا که ردیابی این دارو در بدن با گذشت زمان بسیار دشوار است. تحقیقات روی پروندهی او دو سال طول کشید. در پی یک محاکمهی دو ماهه، جرم او در قتل بیمارانش ثابت شد و نست ۲۱ سال در زندان بهسر برد. در نروژ حداکثر محکومیت ۲۱ سال است.
او در سال ۲۰۰۴ از زندان آزاد شد و گفته میشود هماکنون با نام دیگری در نروژ زندگی میکند.
۶٫ کارل کلوبرگ (Carl Clauberg)
یکی از پزشکان نازی بود که در اردوگاههای کار اجباری نازیها روی زندانیها آزمایش انجام میداد. آزمایشهای او در اردوگاه آشویتس مشهور است. استاد بیماریهای زنان در دانشگاه Konigsberg بود.
در سال ۱۹۳۳ به نازیها پیوست و در سال ۱۹۴۲ به هیملر پیشنهاد کرد که آزمایشهایی برای نازا کردن جمعی زنان انجام دهد. هیملر موافقت کرد و او به بلوک شماره ۱۰ آشویتس رفت. کلوبرگ بهدنبال آن بود که شیوهی ارزان و سادهای برای نازا کردن زنان پیدا کند. او بارها از تزریق اسید مایع به داخل رحم زنان استفاده کرد. تخمدانهای آسیبدیدهی زنها برای بررسی بیشتر به برلین فرستاده میشد. گاهی بیماران برای انجام اتوپسی (تکهبرداری) به قتل میرسیدند. گفته میشود او روی ۳۰۰ زن آزمایشهای وحشتناک خود را انجام داد.
سرانجام کلوبرگ دستگیر شد، ولی قبل از محاکمه فوت کرد.
۵٫ جان بادکین آدامز (John Bodkin Adams)
یک پزشک عمومی بود که زندگیای توام با جنایت و قتل داشت. از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۶ بهطرز مشکوکی ۱۶۰ نفر از بیمارانش را کشت. ۱۳۲ نفر از آنها در وصیتنامههایشان برای این پزشک پول نقد یا اشیایی باارزش بخشیده بودند! بعدها مشخص شد همهی این وصیتنامهها جعلی بودهاند.
برای قتل بیمارانش داروها یا مسکنهایی بهمیزان زیاد تجویز میکرد که در نهایت بیماران را از پا درمیآورد. سرانجام پس از اینکه شکهایی در مورد مرگ سریع بیمارانش برانگیخت، دادگاهی شد. او به اتهام جعل اسناد هم باید پاسخ میداد.
۴٫ هارولد شیپمن (Harold Shipman)
او تنها پزشک انگلیسی در طول تاریخ است که بهخاطر قتل بیمارانش گناهکار شناخته شد. بسیاری او را برترین قاتل سریالی از لحاظ کسب درآمد غیرمشروع میدانند. او در مورد قتل ۲۱۸ بیمار مقصر شناخته شده، اما عدد واقعی ممکن است دو برابر باشد، چون هویت بسیاری از بیماران هرگز شناخته نشد.
شیپمن در سال ۱۹۷۴ بهعنوان یک پزشک عمومی در «یورکشایر» غربی شروع به کار کرد. یک سال بعد نسخههای جعلی تجویز پتیدین (نوعی مخدر) که او برای مصرف شخصی جعل کرده بود، کشف شد. او جریمه شد اما اجازه یافت به کار ادامه دهد. در طول سالیان، بسیاری از بیماران او عمدتاً بهخاطر تزریق دیامورفین فوت کردند. سرانجام خیلیها بهخاطر جواز دفنهای زیادی که او امضا میکرد، به وی مشکوک شدند. در سال ۲۰۰۰ در مورد مرگ ۱۵ نفر و همچنین جعل وصیتنامهی یک بیمار مجرم شناخته و به حبس ابد محکوم شد، اما چهار سال بعد در ژانویهی سال ۲۰۰۴ خود را در سلول حلقآویز کرد.
۳٫ مایکل سوانگو (Michael Swango)
گرچه از لحاظ قانونی بهخاطر قتل تنها ۳ نفر مجرم شناخته شد، اما بسیاری عقیده دارند که او بین ۳۰ تا ۶۰ نفر را در طول زندگی پزشکی حرفهای خود کشته است.
همهچیز از وقتی شروع شد که او وارد دانشکدهی پزشکی ایلینویز جنوبی شد. در آنجا بعضی متوجه علاقهی عجیب او به مرگ بیماران شدند. با اینکه بعد از فارغالتحصیلی اخراج شد، ولی توانست در دانشگاه ایالت اوهایو بهعنوان انترن مشغول شود. در طبقاتی از بیمارستان که او مشغول کار بود، پرستاران متوجه مرگهای گاه و بیگاه و ناگهانی بعضی از بیماران بدون هیچگونه پیشدرآمد قبلی میشدند. یک بار پرستاری مشاهده کرد که در حال تزریق چیزی به یک بیمار است و مدتی بعد از تزریق بیمار بهناگهان فوت کرد. این شکها باعث شد او دوباره اخراج شود. اینبار او بهعنوان تکنیسین بخش اورژانس در ایلینویز شروع به کار کرد و کارکنان بیمارستان را مسموم کرد!
سوانگو سرانجام بهخاطر در اختیار داشتن آرسنیک و سایر سموم دستگیر شد و به قتل ۳ نفر از بیماران اعتراف کرد.
۲٫ شیرو ایشی (Shiro Ishii)
این پزشک و میکروبشناس ژاپنی طی جنگ دوم چین و ژاپن ستوان واحد ۷۳۱، واحد جنگ بیولوژیک، بود و گرچه تصور میشد بهزور به این واحد تحمیل شده و از لحاظ شخصیتی آدم خودمحوری است، اما توانست برتری خود را ثابت کند و وارد بیمارستان ارتشی شمارهی یک توکیو شود. ایشی تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه سلطنتی کیوتو به اتمام رساند و در سال ۱۹۴۲ شروع به کار روی تسیلحات میکروبی کرد. او این میکروبها را روی اسیران و شهروندان چینی امتحان میکرد و یک بار هم موفق به آزمایش اسلحهاش در میدان نبرد شد. گفته میشود دهها هزار نفر در آزمایشهای وی کشته شدند. طی این آزمایشها از سلاحهای حاوی میکروبهای کزاز، وبا و طاعون استفاده میکرد و همچنین آزمایشهایی در مورد القای سقط، سکته قلبی و مغزی و تحقیقاتی در مورد سرمازدگی و کالبدشکافی موجودات زنده انجام میداد.
۱٫ جوزف منگل (Josef Mengele)
پزشک نازی و افسر آلمانی SS بود و احتمالاً شناختهشدهترین نام در فهرست پزشکان جنایتکار است. لقبهایی مثل «فرشتهی مرگ» و «شیطان زیبا» داشت. در آشویتس آزمایشهایی روی اسرای نگونبخت انجام میداد و او بود که تعیین میکرد کدام اسیر به درد آزمایشها میخورد و کدامیک بهخاطر ضعف باید کشته شود. منگل بیشتر به وراثت علاقه داشت و دوست داشت روی دوقلوهای همسان آزمایش کند. گفته میشود ۱۰ دوقلو را انتخاب کرده و پس از بیهوش کردن با کلروفورم، برای مقایسهی آنها با هم و پیدا کردن اختلافهای احتمالی، تشریحشان کرده بود. همچنین گفته میشود بعضی از دوقلوها را با ارتباط دادن وریدهایشان بههم متصل و بهصورت مصنوعی دوقلوهای بههم چسبیده ایجاد میکرد. او آزمایشهایی هم در مورد تغییر رنگ چشم با تزریق مرکب، قطع اعضا و تلاش برای پیوند دوبارهی آنها و نابارور کردن زنان انجام داد.
برای مشاهدهی متن کامل و منابع و ارجاعات مقالهی فوق میتوانید به نسخهی الکترونیک آنها در وبلاگ «یک پزشک» مراجعه کنید.
دکتر علیرضا مجیدی
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل