بختک یا فلج خواب/دکتر علیرضا مجیدی
بدست پزشكان گيل • 11 می 2010 • دسته: يک پزشکتا حالا برایتان پیش آمده که از خواب بیدار شده باشید ولی نتوانید تکان بخورید؟ در این شرایط ممکن است بسیار هراسان شده باشید. بدیاش این است که اصلاً نمیتوانید از کسی کمک بخواهید. به این وضعیت «فلج خواب» میگویند. وحشت شما وقتی بیشتر میشود که دچار توهم بشوید و در حالی که هشیار هستید چیزهایی ببینید یا بشنوید که منطقاً نمیبایست در اطراف شما شما باشند.
شما ممکن است فقط یک بار فلج خواب را تجربه کرده باشید یا چند بار گرفتار آن شده باشید. حتی ممکن است چند بار در یک شب، دچار آن شده باشید.
واقعاً فلج خواب چیست؟
در فرهنگها و جامعههای گوناگون، تفسیرهای مختلفی در مورد فلج خواب شده است. ما ایرانیها به فلج خواب «بختک» میگوییم. ایرلندیها تصور میکنند فلج خواب ناشی از دروغی است که روز قبل گفته یا ویسکی بدی است که روز قبل خوردهاند! بعضیها از آن تعبیر به جنزدگی میکردند و علایم این وضعیت را به گردن دیوهای بدسرشت میانداختند. شکسپیر در «رومئو و ژولیت» فلج خواب را به ساحرهی بدطینت نسبت میدهد. بعضیها هم البته هراسان، شبانگاه راهی اورژانس میشوند و تصور میکنند سکته کردهاند. تقریباً به تعداد فرهنگهایی که در جهان وجود دارد، اسامی مختلفی بر این مشکل گذاشته و طی قرنها انواع و اقسام اجنه، اهریمنها و نفرینها را مقصر دانستهاند.
اما فلج خواب توجیه سادهای دارد. فلج خواب وقتی اتفاق میافتد که شخص هشیاری خود را حین خواب بازمییابد ولی در این هنگام قادر به حرکت نیست. فلج خواب میتواند هم در هنگام به خواب رفتن رخ دهد و هم در هنگام بیدار شدن از خواب.
واقعیت این است که خواب مراحل مختلفی دارد. خواب متشکل از مراحل REM یا مرحلهی حرکات سریع چشم و مرحلهی غیرREM یا NREM است. هر چرخهی خواب REM و NREM حدود ۹۰ دقیقه طول میکشد. اول مرحلهی NREM رخ میدهد که سهچهارم خواب را تشکیل میدهد و طی آن بدن شل میشود و استراحت میکند. طی خواب REM چشمها شروع به حرکات سریع میکنند و ما رویا میبینیم ولی عضلات ما قادر به حرکت نیستند.
فلج خواب طی خواب REM رخ میدهد. اگر در خواب REM فرد هشیاری خود را بازیابد، قادر به صحبت یا حرکت نیست.
از هر ۱۰ نفر، ۴ نفر فلج خواب را تجربه کردهاند. معمولاً اولین بار در سنین نوجوانی این پدیده تجربه میشود. ولی فلج خواب در هر سنی ممکن است رخ دهد. کمخوابی، خوابیدن در زمانهای نامنظم، استرس، افسردگی دوقطبی، خوابآلودگی مفرط (Narcolepsy)، گرفتگی یا کرامپ عضلات پا در حین خواب و مصرف بعضی از داروها یا اعتیاد با فلج خواب مرتبط هستند. با اینهمه ممکن است یک شخص بدون داشتن هیچکدام از این شرایط دچار فلج خواب شود.
معمولاً فلج خواب نیازمند اقدام پزشکی خاصی نیست، مگر اینکه بهصورت آزارنده تکرار و باعث خستگی در طول روز شود. درمان آن هم معمولاً تنها شامل برطرف کردن اختلال زمینهساز است. پزشک ممکن است توصیه کند که فرد عادات خواب خود را اصلاح کند یا در مواردی داروهای ضدافسردگی تجویز کند.
برای مشاهدهی منابع و ارجاعات مقالهی فوق میتوانید به نسخهی الکترونیک آن در وبلاگ «یک پزشک» مراجعه کنید.
دکتر علیرضا مجیدی
Website: http://www.1pezeshk.com
Email: alirezamajidi@gmail.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
سلام.
این فلج خواب برای من تبدیل به یک معضل شده.برای همین هم دارم راجع بهش تحقیق می کنم.هروقت تنها بخوابم برام اتفاق می افته با اینکه اصلا ادمی نیستم که از تنهایی بترسم .البته گاهی وقتی کسی هم پیشم هست اتفاق میفته همه ی علایمی که فلج خواب می تونه داشته باشه رو دارم.ادمای مرده.کسایی که چهره های خیلی وحشتناک دارن و پیشم خوابیدن.بهم می چسبن و می تونم احساسشون کنم .اما وضعیت وقتی بد می شه که احساس خفگی می کنم و اگه یه ثانیه دیرتر از خواب بیدار شم مطمئنا میمیرم .چون واقعا نمی تونم نفس بکشم.برادر من به صورت خیلی وحشتناک تری به این عارضه مبتلاست وادعا می کنه که فرد سیاهپوشی رو که رو سینه اش می شینه وقصد خفه کردنش رو داره می بینه.وما همیشه با ضجه هایی که تو خواب می زنه بیدارش می کنیم.خیلی وقتا این حالت برام خیلی طولانی اتفاق می افته اما چون تو خوابم دقیقا نمی تونم بفهمم چقدر.اما احساس می کنم یه نیم ساعتی تو این حالت بودم.من تو شرایطی هستم که امکان پیش روانپزشک رفتن رو ندارم.ممکنه لطفا بگین چه دارویی باید بخورم.
پاسخ دکتر مجیدی به دیناز:
۱- ویزیت یک روانپزشک داشته باشید.
۲- اقدام تخصصی تر مراجعه به بیمارستان بهارلو و یا بیمارستان امام خمینی در تهران است که در این دو مرکز تجهیزات پلی سومنوگرافی دارند یعنی میتوانند مشکلات خواب را با ویدئو مانتیورنیگ، ای ای جی (نوار مغز) حین خواب تشخیص بدهند.
مراجعه ای داشته باشید، ویزیت اولیه انجام شود، بعد اگر پزشکان صلاح دواستند این کار در موردتان انجام شود.
من سالهاست که بختک میبینم.اوایل همراه با کابوس بود.یه موجود سیاه پوش که روم می نشست و نمیذاشت بلند شم. ولی این بختک ها تکرار و تکرار شد هم موقع به خواب رفتن هم بیدار شدن. الان به جایی رسیده که وقتی می آد سراغم خودم میتونم کنترلش کنم.به فاصله چند ثانیه از حالت فلج در بیام و فورا دوباره برم تو حالت فلج، اونم فقط با بلند کردن سر از روی بالش و دوباره گذاشتن.
آزار دهنده و ترسناک شده.گاهی ده بار هم پاشم و دوباره بخوابم باز هم می آد سراغم تا سرم به بالش میرسه
دیگه کلافه شدم
تقریبا ۳سال پیش زمانی که ۱مشکل آزاردهنده تو زندگیم پیدا شد دچار این عارضه شدم.اولین بار روح از بدنم کامل جدا شد و تا سقف اتاق رسید.فریادهام بی اثر بود چون کسی صدام رو نمی شنید.زمانیکه روح به شدت به بدنم بازگشت دچار تپش قلب شدیدی شدم طوریکه اطرافیانم با نگرانی به سینه ام نگاه میکردن که به شدت تکان میخورد و انگار قلبم داشت کنده میشد.بعداز آن هرروز و هرشب که میخوابیدم بعداز ۱ساعت انگار بدنم به خواب میرفت و من با چشمان باز شاهد جدا شدن روح از بدنم میشدم.شاید باور نکنید اما به خدای بزرگ قسم که من روح خودم رو با چشمای باز میدیدم و وقتی روح به بدنم بازمیگشت سردردهای بدی میگرفتم.به دکتر مغز و اعصاب که مراجعه کردم گفت که میگرن عصبی داری و قرص اعصاب و خواب تجویز کرد.اما اثر نداشت.من آن موقع دانشجوی روانشناسی بودم و با یکی از اساتیدم صحبت کردم اما کمکی به من نکرد و من ۱سال با ترس و وحشت میخوابیدم.الان تقریبا مشکلم حل شده اما هفته ای ۱ بار به سراغم میاد با این تفاوت اگه اون موقع بدنم سر میشد الان احساس میکنم مغز سرم خواب میره و سردرد میگیرم.به نظر شما من چیکار کنم؟ مشکل من همون فلج خوابه؟آخه من کسی آزارم نمیداد یا به اصطلاح روی سینه ام نمی نشست این روح بدن خودم بود که آزارم میداد و قصد جدایی داشت.لطفا کمکم کنید.با خواب رفتن مغز سرم چیکار کنم؟
باتکون دادن انگشت های دست وپا درست میشه
سلام مرسی مطالب خوبی بود ولی من وقتی دچار این حالت میشم با تکون دادن دست و پا حل نمیشه چیکار کنم
سلام. ممنونم از مطالب مفیدتون. من یک دانشجو هستم و معمولاً طاق باز میخوابم. تازگی ها به این حالت زیاد دچار میشم که همیشهه با توهمات زیادی همراه هست، مثل دیدن یک سر که شیطانه و با من حرف می زنه، احساس اینکه دارم میمیرم، احساس دیدن بستگانی که مرده اند، احساس نا امنی که احساس می کنم و خیلی چیزهای دیگر و غالبا این توهم به اتفاقات یا فکرهایی که روز قبل یا روزهای قبل تر داشتم و هراسهایی که تو ذهنم بوده مربوط میشه و مدت زمان این حالت برام در حد چند دقیقه است و بسیار آزار دهنده است و حدود دو سه سالی هست که بسیار ترسو شده ام و البته به مرور زمان نوع ترسهام عوض شده مثلا ترس از دست دادن عزیزان، ترس از ارتفاع حتی کمتر از ۱ متر، ترس از دیدن چیزای موجودات ماورالبیعه و چیزهای دیگر.
آیا راه حلی برای ترس وجود دارد؟
خیلی سعی میکنم که طاق باز نخوابم اما همیشه وقتی صبح بیدار می شم متوجه می شم که طاق باز خوابیدم. آیا روشی هست که بتونم عادت طاق باز خوابیدنم رو ترک کنم؟
با تشکر
من یک بار در نوجوانی دچار این حالت شدم اون زمان می دیدم که روح از بدنم بیرونه و تمام رخداد ها وادارد رو از بالا می دیدم اما از اون زمان ۱۰ سالی میگذرد و من دیگه این حالت نشده بودم تا اینکه جدیدا دوباره شدم و در یک ما گذشته پنج یا شش بار این حالت شدم گاهی توهم حضور کسی رو در اتاق دارم و گاهی هم احساس میکنم دارم میمیرم خیلی آزار دهنده است و میترسم بخوابم
در قدیم علایم افسردگی دو قطبی و میگرن داشتم وچند سال قبل قرص دپاکین مصرف میگردم وقتی دکتر داشتند مقدار آن را کم و یک نصفه یک روز در میان میکروند من سر خود آن را قطع کردم ممکن است بهم مربوط باشند ؟
اینکه بختک صرفا شب ها به سراغ ادم ها می اید اینطور نیست روز هم میاد من معمولا به پشت میخوابم ولی یک روز صبح از حالت پشت برگشتم طاق باز موندم دستام رو سینه ام بود یه لحظه از خواب پریدم حس کردم یکی دستش رو دست وسینه منه و شدیدا فشار میده جیغ زدم ولی صدام نمیرفت حتی چشام هم به زور باز میشد دیدم همش تکون میده ایهه قرانی خوندم بعد دیگه کم کم رفت . جالبه بدنید تا چند ساعت دستام درد میکرد شدیدا . بختک رو میشه از لمس دست حس کردم . بختک نوعی جنه . من خیلی ترسیده بودم .