بهیاد دکتر هیبتالله آقاجانزاده/ جمشید آقاجانزاده
بدست پزشكان گيل • 19 ژوئن 2010 • دسته: یادبوداشاره: متاسفانه تعطیلات آغاز سال نو برای جامعهی پزشکی و دانشگاهی استان گیلان با درگذشت دکتر هیبتالله آقاجانزاده، متخصص جراحی مغز و اعصاب، با تلخی به پایان رسید. ضمن تسلیت این سوگ به خانواده و دوستان گرامی ایشان، بهویژه برادرشان دکتر منوچهر آقاجانزاده، یادداشت زیر را که نوشتهی یکی دیگر از برادران آقاجانزاده در سوگ برادر است، به دوستداران آن زندهیاد تقدیم میکنیم.
درود و سپاس بر کسانی که بر جنازهی دکتر هیبتالله گریستند…
اسکندر وقتی وارد ایران شد، بر قبرستانی گذر کرد و دید بر سنگ قبرها نوشته شده است: «هشت ساله»، «پنج ساله»، «ده ساله» و… پرسید: «آیا این قبرستان کودکان است؟» جوابش دادند: «خیر، سن این مردگان را بر اساس سالهای مفید عمرشان بهحساب آوردهاند.» به راستی که عمر دکتر هیبتالله ۵۹ سال است و بر سنگ قبرش هم خواهند نوشت.
دکتر هیبتالله در سال ۱۳۲۹ در روستای «اوشیان» واقع در پنج کیلومتری غرب چابکسر از پدری طالقانی و مادری گیلانی پا به عرصهی حیات گذاشت. دوران ابتدایی را در اوشیان و سپس در چابکسر گذراند. در حالیکه کارنامهی شاگرد اولیاش را در دست داشت، برای ادامهی تحصیل به رشت آمد و در دبیرستان رضاشاه کبیر (سابق) دیپلم طبیعی گرفت. با آنکه دو ماه آن سال را با بیماری هپاتیت دست و پنجه نرم میکرد، بهعنوان شاگرد دوم استان گیلان یک سکهی طلا از دبیر محترم شیمی خود، جناب آقای علایی، جایزه گرفت و در رشتهی پزشکی دانشگاه پهلوی (سابق) شیراز و پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد و به تهران رفت و به دریافت درجهی دکترای عمومی بههمراه همکار همیشه گرامی خود، جناب آقای دکتر دژآباد- که عمر طولانی برای ایشان طلب میکنیم- نایل شد.
پس از آن بهعنوان پزشک عمومی در درمانگاه کتالم رامسر بهمدت سه سال کار کرد و خدمات شایانی را به مردم ارایه کرد و سپس در رشتهی جراحی مغز و اعصاب دانشگاه شهید بهشتی در بیمارستان «حکیم لقمان» پذیرفته شد و با دریافت درجهی شاگرد اولی، این رشته را به پایان رساند. از آنجایی که عاشق زادگاهش بود، از تهران به استان سرسبز گیلان و شهر رشت بازگشت و با آنکه امکانات تشخیصی بیماران در آن زمان بسیار محدود بود، بیماران زیادی را از رنج و گرفتاریها نجات داد.
یکی از مهمترین کارهای ایشان در آن دوران برگزاری کنگرهی جهانی جراحی مغز و اعصاب در زیباکنار گیلان در سال ۱۳۷۵ بود. این کنگره که بزرگترین کنگره در خاورمیانه و افتخاری برای گیلان بود، زیر نظر پروفسور سمیعی برپا شد که علاقهای وافر به دکتر هیبتالله داشت. همچنین برگزاری چندین سمینار دیگر از افتخارات ایشان است.
وی در حین تحصیل نهتنها به کمال خود فکر میکرد، بلکه پنج برادر و دو خواهر خود را که همگی آنان مدارک آموزش عالی از دانشگاههای داخل و خارج دارند، به تهران برد که بارزترین آنان استاد ارجمند، دکتر منوچهر آقاجانزاده فوق تخصص توراکس، در خدمت مردم گیلان هستند.
دکتر هیبتالله هم برادر بود و هم پدر، و امروز خانوادهی ایشان پدر واقعی خود را از دست داده و عزادار ایشان است.
ایشان در سال ۵۶ ازدواج کردند که حاصل آن دو دختر و دو پسر که همگی در رشتهی پزشکی مشغول تحصیل یا ادامهی تحصیل هستند.
دکتر در یک تصادف تاسفبار در سال ۷۸ ضربهای سخت خورد که منجر به بعضی صدمات جسمی و دچار پارهای مشکلات شد.
در حالی که عشق خدمت به مردم و انجام کارهای بزرگ و رویاهای قشنگ در سر داشت، در تاریخ ۸۹/۱/۱۳ در خانهی زادگاهیاش دچار ایست قلبی و تنفسی شد و سفر آخرت در پیش گرفت و در روستای اوشیان در کنار مزار پدر گرامی خود برای همیشه آرام گرفت. روحش شاد.
جمشید آقاجانزاده
دبیر ادبیات

پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
اینها که افتخار ملی ما هستند چه خوب است که در زمان حیات دنیوی قدر شناس باشیم پس بیاییم از هم اکنون قدر زحمات همه کسانی که خادم هستند بدانیم . مخصوصا این خانواده بزرگ از برادرش جناب آقای دکتر منوچهر آقاجان زاده و فرزندان آن مرحوم که باید جای پدر را پر کنند در جامعه پزشکی گیلان .یادش گرامی باد .
عمر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید. (روحش شاد و یادش همواره گرامی باد)
یاد و خاطره شادروان دکتر هیبت اله آقاجانزاده را که یکی از جراحان بنام مغز و اعصاب گیلان بود و از پزشکان با ارتباط و تلاشگر استانمان بود و فرزندان تحصیلکرده و پزشک بیادگار گذاشت گرامی میداریم و تلاش ایشان را در کنگره بین المللی جراحان مغز و اعصاب در زیباکنار رشت را در سال ۱۳۷۵ ارج می نهیم . یادش همواره گرامی باد.