نگاهی به گزارش مجمع عمومی انجمن پزشکان عمومی ایران/ دکتر بهمن مشفقی
بدست پزشكان گيل • 1 ژانویه 2011 • دسته: یادداشتموضوع جایگاه و مقام و منزلت جامعهی شریف پزشکی و پزشکان سالهاست که به حاشیه رانده شده و متاسفانه آنطور که باید به اهمیت مساله پی برده نشده است!
گزارش دوست و همکار عزیز ما، آقای دکتر مهران قسمتیزاده، در شمارهی ۸۰ ماهنامهی «پزشکان گیل» آنچنان تاسفبرانگیز است که بیخیالترین عضو جامعهی شریف پزشکی را وادار به فکر کردن و چارهاندیشی میکند.
هیچ چیز بدتر از مورد تحقیر و تخفیف قرار گرفتن انسان و تن دردادن به آن نیست، بهخصوص اگر مساله در قلمرو پزشکی و پزشکان باشد که در این مورد تحمل حتی یک مورد آن قابل گذشت نیست.
علت اینکه جامعهی شریف پزشکی به چنین وضع و روز اسفناکی افتاده این است که از روز اول با اولین تحقیر و تخفیف که مواجه شد، عکسالعمل فوری و مناسب و جدی داده نشد، در نتیجه تحقیرها و تخفیفها بهتدریج به بدنهی جامعهی پزشکی و پزشکان نفوذ کرد و آثار زیانبخش آن بهصورت «عادی شدن امر» و «حساسیت برنیانگیختن» کنونی درآمده است.
ژان پل سارتر میگوید: بدترین و خطرناکترین امر در یک جامعه این است که «بدی» در آن جامعه «عادی» شود. در این صورت قبح «بدی» از بین میرود و مردم دیگر متوجه قبح «بدی» نمیشوند. در این مورد هم باید بگویم که «تحقیر و تخفیف» پزشکان و جامعهی پزشکی (بدی) مدتهاست به امری عادی تبدیل شده است و آن حساسیت لازم را در بسیاری از اعضای آن ایجاد نمیکند.
تالار ابنسینای دانشکدهی پزشکی دانشگاه تهران که سالها جایگاه عشق بیپایان من- آموختن علم و اخلاق پزشکی- بود، در روز ۲۰ خردادماه سال جاری شاهد تاسفانگیزترین صحنه و تحقیرآمیزترین رفتار با گروهی از پزشکان و جامعهی پزشکی بود. وضع قیممآبانهای که در آن روز در جلسهی موسوم به «مجمع عمومی انجمن پزشکان عمومی ایران» حاکم بود، نشان میداد که گردانندگان مجمع اعتنایی و اعتقادی به درک و حقوق حاضرین ندارند و خود را قیم آنها میدانند. بههمین جهت با تحمیل دبیر مجمع و هیات رییسهی جلسه- که مغایرت داشتن کار آنها با مواد اساسنامه اظهر من الشمس بود- کارشان را آغاز کردند.
در آغاز دو اخطار آمرانه به حضار داده شد که: ۱. «به حواشی نپردازید!» (این نشان میدهد که متولیان امر میدانستند که بسیاری از حاشیهها از متن مهمتر هستند.) ۲٫ «حرفهای اضافه نزنید!» (با عرض معذرت، ناچارم معنی آشکار این جمله را بیاورم که: «فضولی نکنید!»)
در همینجا از دوستان عزیز شرکتکننده این سوال را میکنم: این اندازه تحقیر و توهین و محدود شدن در اظهارنظر کافی نبود که شما بلافاصله با اعتراض جلسه را ترک کنید؟ و ماندید تا تحقیرها و توهینهای بیشتری را که در گزارشتان آمده است شاهد باشید؟ (بدی برای شما عادت شده است! همان چیزی که سارتر گفت.) بههمین جهت جلسه تبدیل به سربازخانهای شد و همهی حاضرین را بهخط کردند و دستور صادر شد: «فقط به سوالاتی که دبیر جلسه بهعنوان دستور جلسه مطرح میکند پاسخ «بلی» یا «خیر» بدهید!»
جالبتر و در حقیقت تاسفبارتر اینکه در گزارش آمده است که: «جلسه نه رییس و نه نایب رییس و نه منشی داشت!» و آقایان معترضین با وجود این، در صندلیهای خود جا خوش کرده بودند!
در گزارش آمده است: «هیات رییسه (تحمیلی) پاسخی به اعتراض آقای دکتر گلعلیزاده نداد.» (تعجب ندارد برای اینکه از نظر آنها دکتر گلعلیزاده به حاشیه رفته و اضافی حرف زده بود. و این را هم حضرات در اول جلسه به حاضرین از جمله ایشان آشکارا گفته بودند و همه با سکوتشان تایید کرده بودند، بنابراین اعتراض ایشان موردی نداشت.)
در حاشیهی گزارش به نکات غمانگیز دیگری اشاره شده و از جمله آمده است: «با تمام این احوال (بهنظر من تحقیرها و تخفیفها) در انتها هیات رییسهی مجمع بدون توجه به اعتراضات، حتی اجازهی طرح پیشنهاد انجمنهای دوازدهگانه را نداد و همان سوالاتی را که هیات مدیره از پیش آماده کرده بود، به رای گذاشت و در نهایت حضار (از جمله معترضین و گزارشکنندهی ارجمند) با قیام و قعود به … رای دادند، بدون آنکه نحوهی انتخاب ۱۷ نفر یا جایگاه شورای هماهنگی در اساسنامهی جدید مشخص شده باشد!»
کلام شیرین پایان جلسه را دکتر صفاری، عضو هیات رییسه، گفت که: «چون این امر (روشن شدن مکانیسم اعضای هیات مدیره) در دستور کار مجمع عمومی نبود، باید برای آن مجمع دیگری تشکیل شود!»
اما بامزهترین پاراگراف گزارش در حواشی آن آمده است و آن اینکه: «از ابتدا تا انتهای جلسه تعداد اعضای انجمن و همچنین تعداد شرکتکنندگان جلسه اعلام نشد و معلوم نشد که این جلسه که برای رسمیت یافتن به حضور نصف بهعلاوهی یک اعضا نیاز داشت، این تعداد همکاران را در خود جای داده است یاخیر؟!»
جالب اینکه در گزارش آمده است در حالی که سالن گنجایش ۴۰۰ نفر را داشت، دکتر هویدا گفت: انتظارم این بود که ۸۰۰۰ نفر شرکت کنند!»
در پایان، این نوشته را با شعری از خیام و نقلقولی پایان میدهم:
ناگاه منادیای درآمد ز کمین
کای بیخبران راه نه آن است و نه این!
«و کمیسیون انجمنهای تخصصی وزارتخانه با این استدلال که عمر قانونی هیات مدیرهی فعلی پیش از اینها به پایان رسیده است، مصوبات مجمع فوق را کان لم یکن اعلام کرد!»
اشارهی ضروری: «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی.» همینکه دوست عزیزم، دکتر قسمتیزادهی سختکوش، این شهامت را بهخرج دادند و آنچه را که در آن جلسه شاهد بودند به صفحات ماهنامهی «پزشکان گیل» و در حقیقت جمع کثیری از اعضای جامعه پزشکی رساندند، جای تشکر و قدردانی است.
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل