به بوی گل/ دکتر مسعود جوزی
بدست پزشكان گيل • 2 نوامبر 2009 • دسته: سرمقاله۱- بهار میآید. هر چقدر که زمانه سخت باشد و سنگ، نمیشود به بهار بیاعتنا بود، آنچنان که روزی- شاید از سر دلتنگی- ناصر خسرو بوده است:
چند گویی که چو هنگام بهار آید
گل بیاراید و بادام به بار آید؟
روی بستان را چون چهرهﻯ دلبندان
از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید
اینچنین بیهدهها نیز مگو با من
که مرا از سخن بیهده عار آید
شصت بار آمده نوروز مرا مهمان
جز همان نیست اگر ششصد بار آید!
و بهراستی چه سخت و سنگ بوده است زمانهای که قلب شاعری آرمانخواه و اندیشهگرا چون او را چون خود «سنگین» تراش داده است؟
۲- ولی نمیشود به بهار بیاعتنا بود و جوان و شادمان نشد. بهاری که پیرترین درختان جهان را به عشوهای جوان میکند و در دل سنگینترین صخرهها جوانهی امید میکارد. امید به روز و روزگاری نو و حالی نو؛ همان «احسن الحال»ی که بر هفت سین آرزو میکنیم. همان ناصر خسرو هم که از فرط دلتنگی «سنگدل» مینماید، در هوای نیسان (اردیبهشت) عزم دیگرگونی میکند:
شاید که حال و کار دگرسان کنم
آنچ آن به است، عزم سوی آن کنم
عالم به ماه نیسان خرم شده است
من خاطر از تفکر نیسان کنم…
۳- در این «سرمقاله- یادداشت» چندتکه و چندمنظوره چندان جایی برای تحلیل وقایع صنفی روز نمیماند. تنها میتوان گریزی زد به سرمقالهی شمارهی پیش که مجمع عمومی نظام پزشکی را «آزمونی دیگر برای سنجش بلوغ صنفی و تشکیلاتی جامعهی پزشکی» خوانده بود. من خودم که در آن مجمع نبودم ولی در روزهای اخیر پای صحبت بسیاری از دوستان حاضر در آن جمع نشستم. به داوری دوستان، گویا متاسفانه نمایندگان صنفی جامعهی پزشکی در این آزمون نمرهی قبولی نگرفتهاند. اشتباه نکنید؛ غرض نتیجهی انتخابات ریاست کل یا شورایعالی نیست. باور دارم که در بهترین شرایط انتخاباتی هم، با در نظر گرفتن تمامی مولفههای موثر بر جامعه و در نتیجه مجمع عمومی، نتیجهی نهایی- شاید با چند تغییر کوچک- همان میشد که شد. ولی ما بازی را در میدانهای دیگر باختیم: «رفتار انتخاباتی و تشکیلاتی» و «اخلاق رقابت». تفصیل این موضوع بماند برای بعد که امیدوارم بزرگان حاضر در آن مجمع خود بیشتر بنویسند. عجالتاً پیشنهاد میکنم مقالهی جدید دکتر مسعود شهیدی را با عنوان «صدای پای بیتفاوتی» در سایت سازمان نظام پزشکی ملایر (www.malayermc.com) مطالعه بفرمایید.
۴- ولی باز از هر چه بگذریم سخن نوروز و نوبهار خوشتر است. برای این شماره نیز چون سالیان پیش «نوروزنامه»ای مختصر پیشکش میکنیم. «برای تعطیلات نوروز چه کتابی پیشنهاد میکنید» هدیهی هر سالهی ماست برای دوستانی که در طول سال فراغت کمتری برای مطالعهی غیرتخصصی دارند، ولی پیشنهاد ویژهی امسال «دفترچهی خاطرات» است با چهار خاطرهنویسی جذاب از دوران دانشجویی، کشیکهای بیمارستانی، مطبداری و فعالیتهای صنفی. طبابت یکی از پرتنوعترین شغلهایی است که میتوان تصور کرد. وقایع متفاوت و گاه غیرمنتظرهای که پیش میآید، تجربیاتی که در برخورد با این وقایع کسب میکنیم و مردمی که روزانه با آنها سروکار داریم، میتواند شیرینترین و شنیدنیترین خاطرات را برایمان رقم بزند. امیدوارم همین چند صفحه انگیزهای باشد تا شما هم قلم بردارید و شیرینی خاطرات خود را با دوستان و همکارانتان تقسیم کنید. «پزشکان گیل» در خدمت شماست.
۵- بهار با نوروز میآید. این جشن بهارانهی بیهمتا بر همهی آنان که پاس میدارندش گرامی باد. بهویژه برای شما خوانندهی عزیز و خانوادهی گرامیتان سالی سرشار از بهترینها را آرزو میکنم، و برای میهنمان سالی بهتر از هر سال…
۶- با ناصر خسرو آغازیدیم، با حافظ بیانجامیم:
به دور لاله قدح گیر و بیریا میباش
به بوی گل، نفسی همدم صبا میباش
نگویمت که همهساله میپرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا میباش
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش…
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل