انتخابات در نهادهای صنفی/ دکتر مهران قسمتیزاده
بدست پزشكان گيل • 9 دسامبر 2012 • دسته: یادداشتانجمن پزشکان عمومی لاهیجان، سیاهکل، آستانه و کیاشهر در آیندهی نزدیک جز انتخابات هیات مدیرهی خود، دو انتخابات در شورای هماهنگی انجمنهای پزشکان عمومی گیلان و هیات مدیرهی مرکزی انجمن پزشکان عمومی ایران را نیز در پیش رو دارد. این مناسبتها بهانهای شد که این یادداشت نوشته شود و هدف این است که بحث انتخابات را نه از منظر افراد انتخابشونده، بلکه از این زاویه که انتخابات چه نقشی در حیات، فعالیتها، سرنوشت و برنامههای یک تشکل مدنی دارد مطرح کند. امیدوارم همکاران فعال صنفی با نقد و بررسی این یادداشت بر غنای این بحث بیافزایند.
انتخابات سیاسی- انتخابات صنفی
اما پیش از اینکه به تاثیر انتخابات بر حیات یک تشکل مدنی برسیم، باید به تفاوتهای انتخابات در یک تشکل مدنی با انتخابات برای جابهجایی قدرت سیاسی بپردازیم. چون نبود مرزبندی روشن در این مورد ما را در ادامهی بحث دچار مشکل خواهد ساخت.
ضمانت اجرایی: همانگونه که میدانیم، یک تشکل صنفی واقعی، نهادی مدنی و مستقل از قدرت سیاسی حاکم است؛ نهادی که رسالت خود را ایجاد هماهنگی درون صنف و همچنین نمایندگی صنف خود در گفتوگوها و تبادلات با سایر صنوف، نهادها و تصمیمگیران و تصمیمسازان سیاسی جامعه میداند. بنابراین وظایفی که برعهدهی این نهاد است بیشتر وظیفهی نمایندگی است تا وظیفهی اجرایی.۱ از سوی دیگر، آنچه هیات مدیرهی این نهاد تصویب میکند ضامن اجرایی دیگری جز آنکه مورد تایید و پشتیبانی اکثر اعضای آن صنف قرار گیرد، ندارد. از این رو، جز در مواردی اندک که این تصمیمات به تایید مستقیم دولت میرسد و دولت خود را موظف به نظارت بر آن میداند، ضامنی اجرایی که ضابطی انتظامی آن را پشتیبانی کند، ندارد. در حالی که در انتخابات سیاسی و در هنگام انتخاب ارکان قدرت سیاسی، مردم اعضای نهادهایی را برمیگزینند که وظیفهی اجرایی و همچنین توزیع درآمدهای عمومی کشور را برعهده دارند و در عینحال در اغلب موارد ارتش و نهادهای انتظامی با کمال قدرت از تصمیمات آنها حمایت میکنند.
حوزهی نفوذ: تفاوت دیگر به حوزهی نفوذ تصمیمات نهادهای منتخب مربوط است. پس از انتخابات سیاسی و برگزیده شدن یک دولت و اعضای دیگر نهادهای حکومتی، تصمیمات قانونی آنها برای تمامی کسانی که در قلمروی فرمانروایی آنها زندگی میکنند الزامی است اما مصوبات هیات مدیرههای برآمده از انتخابات در نهادهای صنفی فقط برای اعضای آن نهاد (و حتی نه تمام آن صنف) نافذ است و این اعضا نیز اگر نخواهند به عضویت خود در آن نهاد ادامه دهند، میتوانند بر این تصمیمات گردن ننهند. البته استثنای این امر، مواردی است که مصوبات این نهادهای صنفی از پشتیبانی دولت برخوردار باشد که در این صورت شاید بهکمک دولت بتوان اطاعت از آن را برای تمام آن صنف الزامی کرد.
این دو تفاوت در اختیارات و امکانات نهادهای منتخب که به «قدرت اجرایی» معروف است، هم بر جریان انتخابات تاثیرگذار است و هم بر رفتارهای بعدی نهادهای منتخب.
پس از انتخابات
نهاد سیاسی پس از اتتخابات بهناگاه به چنان جایگاهی میرسد که خود را کاملاً بر فراز جامعه میبیند؛ نهادی که با هر تصمیم خود میتواند سرنوشت گروهی را کاملاً تغییر دهد. اما آیا هیات مدیرهی یک نهاد صنفی نیز اینچنین است؟ مسلماً خیر. اعضای هیات مدیرهی یک نهاد صنفی اگر خود را در چنان جایگاهی تصور کنند یا انتظار داشته باشند به چنان جایگاهی دست یابند، دیگر نمیتوانند نقشی را که برای آن انتخاب شدهاند بازی کنند. این افراد هرگز نباید فراموش کنند که بهعنوان نمایندهی یک صنف یا گروهی از آن صنف انتخاب شدهاند. آنها پیش از اینکه «رهبر» باشند، «نماینده»ی صنف خود در گفتوگوها هستند و باید بازتابدهندهی نظرات درون صنف و حداکثر هماهنگکنندهی اعمال آنها باشند. آنها باید بدانند که مهمترین نقطهی قوت آنها حمایت اعضای صنف از آنهاست و اگر این حمایت نباشد، نمیتوانند نماینده باقی بمانند و با دست پر با سایر نهادها بر سر میز مذاکره بنشینند.
نهاد سیاسی وقتی انتخاب شد، اغلب تا زمان انتخابات بعدی خود را ملزم نمیداند که موافقت مردم را برای تصمیماتش جلب کند و مصوبات آن تا حد زیادی لازمالاجراست. اما هیات مدیرهی نهاد صنفی در اکثر موارد مهم نیازمند کسب حمایت و پشتیبانی اعضای خود است چون قدرت خود را از پشتیبانی آحاد صنف میگیرد و باید بتواند این پشتیبانی را به اشکال گوناگون به نمایش بگذارد. البته این امر در صورتی مصداق دارد که هیات مدیرهی انتخابی قصد داشته باشد واقعاً نمایندهی صنف و اعضای خود باشد، چون در غیر این صورت (مثلاً در مواردی که از نهادهای صنفی فقط برای نمایش وجود دموکراسی در جامعه استفاده میشود یا در مواردی که اعضای هیات مدیره نه بهدنبال منافع صنف، بلکه فقط بهدنبال کسب اعتبار اجتماعی برای خود هستند) انتخابات به نمایشی تبدیل خواهد شد که نه اعضای صنف رغبتی به شرکت در آن دارند و نه نمایندگان تمایلی به حضور پررنگ رایدهندگان.
انتخابات در صنفهای بزرگ
اما اگر یک نهاد صنفی بخواهد نمایندگی صنف خود را بهدست آورد، انتخابات آن باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟
خوشبختانه از زمان تشکیل نخستین نهادهای مدنی در دنیا و حتی کشور ما سالها میگذرد و این گذر زمان سبب شده است که بشر متمدن در این مورد تجربیات خوبی بهدست آورد و با استفاده از این تجربیات به سازوکارهای مناسب درون تشکیلاتی برای انجام انتخابات در نهادهای مدنی برسد.
معمولاً مجمع عمومی بهعنوان عالیترین نهاد تصمیمگیری در صدر تشکلهای مدنی قرار دارد. در این مجمع تمامی اعضا میتوانند شرکت کنند و طی دورههای معین هیات مدیرهی نهاد خود را انتخاب کنند. برای تشکیل آن نیز مکانیسمی در نظر گرفته شده است که بنا بر آن اگر اکثریت (نصف بهاضافهی یک) اعضا در اولین جلسه شرکت نکنند، جلسهی نوبت دوم تشکیل میشود که با هر تعداد از اعضا رسمیت خواهد یافت و در آن جلسه اعضای هیات مدیره انتخاب خواهند شد.
اما تکلیف تشکلهایی که شمار اعضای آنها آنقدر زیاد است که جمع کردن تمامی آنها زیر یک سقف مقدور نیست و اگر هم مقدور باشد با توجه به کثرت افراد در نهایت تصمیمگیری در آن جلسه امکانپذیر نیست، چه باید شود؟ آیا میتوان با تشکیل جلسهی نوبت دوم مشکل را حل کرد؟
در مقام پاسخ باید گفت که اگر هدف رفع تکلیف و برگزاری انتخاباتی نمایشی باشد، این امر مقدور است، اما اگر قرار باشد نمایندهی یک صنف چندین هزار نفری انتخاب شود تا پس از انتخاب و با برخورداری از پشتیبانی اعضای آن به منافع آنان توجه داشته باشد و در راه احقاق حقوق همصنفان خود فعالیت کند، بهتر است که به فکر برگزاری انتخاباتی سراسریتر بود؛ انتخاباتی که تمام اعضا احساس کنند که با شرایط مساوی میتوانند در آن شرکت کنند و اعضای هیات مدیرهی نهاد صنفی خود را برگزینند.
انتخابات انجمن پزشکان عمومی
با توجه به موضوعات مطرح شده در بالا، حال باید در برگزاری انتخابات هیات مدیره مرکزی انجمن پزشکان عمومی کشور چگونه رفتار کرد؟
خوشبختانه پس از رایزنیهای بسیار، بالاخره هیات مدیرهی انجمن بهمنظور تامین شرایط مناسب برای شرکت همهجانبهی اعضای انجمن در کشور، انتخابات سراسری مکاتبهای را برگزید. در این شیوه به احتمال زیاد نخست شعب انجمن اسامی و مشخصات اعضای خود را به مراجع مجری و ناظر انتخابات اعلام میکنند و سپس برگههای رای برای این اعضا ارسال میگردد. گرچه هنوز تا روزی که انجمن پشتیبانی همهجانبهی صنف خود را بهدست آورد فاصلهی بسیاری دارد، اما مسلماً این امر گام بزرگی است در راه هر چه فعالتر شدن آن.
مزایای این شیوه، علاوه بر فراهمآوری شرایط برابر برای اعضا در سراسر کشور و در نتیجه بالا رفتن مشارکت اعضا، به قرار زیر است:
۱٫ نفس برگزاری انتخابات سراسری (البته اگر با اطلاعرسانی مناسب در مطبوعات و صدا و سیما همراه باشد، میتواند موج خوبی در پزشکان عمومی برای پیوستن به انجمن ایجاد کند. فراموش نکنیم که یکی از پایههای اصلی فعالیتهای یک نهاد صنفی جلب بیشتر اعضاست و از هر فرصتی باید برای این امر استفاده کرد.
۲٫ برگزاری انتخاباتی سراسری، نهادهای دیگر مرتبط با انجمن و همچنین نهادهای دولتی را متوجه میسازد که انجمن از پشتیبانی بخش مهمی از اعضای صنف خود برخوردار است و در نتیجه در تصمیماتی که برای نظام سلامت کشور میگیرند مجبورند توجه بیشتری به نظرات انجمن داشته باشند.
۳٫ همیشه زمان انتخابات در هر نهاد یا جامعهای، زمان ارایهی برنامههای داوطلبین در زمینهی فعالیت آن نهاد یا مسایل مهم آن جامعه است. فرصت انتخابات در انجمن نیز زمان مناسبی است که فعالین صنفی باید از آن برای مطرح کردن مسایل پزشکان عمومی و حساس کردن بیشتر بدنهی جامعهی پزشکی به راه حلهای پیشنهادی از سوی فعالان صنفی پزشکی عمومی بهره گیرند.
اما با خواندن مطالب بالا، بهاحتمال زیاد خودتان نیز به این نتیجه رسیدهاید که اهداف بالا محقق نخواهند شد مگر با شرکت همهجانبهی پزشکان عمومی در انتخابات. شاید هماکنون که هیات مدیرهی مرکزی در حال فراهمسازی شرایط قانونی انتخابات سراسری است، بهتر است فکری نیز برای ترغیب بیشتر پزشکان عمومی کشور به شرکت در انتخابات کند.
۱٫ البته در مواردی امکان دارد که بخشی از قدرت سیاسی بعضی از وظایف اجرایی یا قانونگذاری و یا نظارتی خود را به نهادها واگذار کند، ولی در کشور ما که دولتها و نیروهای حاکم بیشتر تمایل به در دست گرفتن امور در دست خود دارند، این امر کمتر روی میدهد.
دکتر مهران قسمتیزاده
نشانی: سیاهکل، کلینیک حافظ
تلفن: ۳۲۲۴۲۰۰-۰۱۴۱
Email: mg2251343@gmail.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل