پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

«دریفوسیزاسیون ژنرالیزه» یا وقتی همه می‌نالند اما کسی متهم نمی‌کند!/ دکتر امید زرگری

بدست • 17 مارس 2015 • دسته: صفحه‌ آخر

پیش از همه این را بگوییم که خیلی خوب می‌دانیم که این ادبیات مورد تهاجم و تجاوز! قرار گرفته‌ی حقیر، موجب کهیری شدن طبایع لطیف دوستان ادیب ما خواهد شد، از این رو پیشاپیش از ایشان طلب مغفرت داریم. این را هم بگذارید به‌حساب یکی دیگر از امراض لاعلاج ما که بدون آن‌که مطلقاً قصد و توان «نو واژسازی» داشته باشیم و بی‌آن‌که تسلطی به زبان‌های مختلف داشته باشیم، با روی زیاد آن‌ها را در هم می‌آمیزیم. هرچند این بازی با کلمات در میان پزشکان چندان غریب هم نیست و شاید به‌نوعی در تلافی سختی‌های ایام دانشجویی و شب‌های کشیک به اطبا عارض می‌شود. آن‌طور که متوجه شده‌ایم، در بلاد فرنگ هم دانشجویان پزشکی لغت‌نامه‌ای پر از ایما و اشاره و استعاره دارند که فقط خودشان از آن سر در می‌آورند.
بگذریم؛ حکماً خیلی‌ها از ماجرای آلفرد دریفوس بینوا خبر دارند. خلاصه‌اش این است که این افسر جوان ارتش فرانسه در سال ۱۸۹۴ به‌ جرم خیانت ناکرده به کشورش به حبس ابد محکوم شد. ماجرای دریفوس ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرد و تا سال‌ها فرانسویان را به دو شق کرد: آن‌ها که معتقد بودند او بیگناه است و آنانی که وی را خائن به مملکت می‌پنداشتند. این دوپارگی یک ملت بر سر یک مساله شاید مشخص‌ترین نمونه از این‌دست در میان تمام ملل دنیا باشد، طوری که حتی در میان خانواده‌ها موجبات جدال و جدایی اعضای آن شده بود. در این میان البته موجی از اندیشمندان نیز گرد هم آمدند که یکی از مشهور‌ترین آنان امیل زولا بود که با مقاله‌ی جنجالی خود با عنوان «من متهم می‌کنم» بنای بخشی از فلسفه‌ی سیاسی فرانسه‌ی آزاد را بنا نهاد.
اما حالا حکایت ماست! به‌دلایل آشکار و نهان به دریفوسیزاسیونی دچار شده‌ایم که از دست بد قضا بسیار هم ژنرالیزه شده و موجبات جدایی‌های بسیار شده… . از نادر و سیمین گرفته تا سنت و مدرنیته و… . البته قصه‌ی این جدایی‌ها را از زبان نی مولانا سال‌ها پیش شنیده‌ایم، اما کسی نبوده که «متهم کند». (حتی دیگر کسی نگران آبروی خویش هم نیست!)
در هر حال، مطابق معمول این‌همه را گفتیم که دیگر هیچ نگوییم!… به‌خاطر داریم بچه‌تر که بودیم بر سر مسایل مختلف بین بزرگان فامیل مشاجراتی در می‌گرفت. باز به‌خاطر داریم که اکثر قریب به‌اتفاق این مشاجرات به قهر و قهرکشی منجر می‌شد، طوری که تا پایان سال دیگر تقریباً کسی باقی نمی‌ماند که پاسخ سلام دیگری را بدهد. در عین‌حال جملگی می‌دانستند که چیزی به اسم «نوروز» وجود دارد که هر سال تمام کدورت‌ها را می‌شوید و با خود می‌برد. در واقع خیلی از اوقات همه منتظر نوروز بودند تا بهانه‌ی لازم فراهم شود و رفت و آمد‌ها از سر گرفته شود.
باری تا امید به نوروز و روز نو هست، که هست، نوید پایان جدایی‌ها هم خواهد آمد.
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست،
برخیز و به جام باده کن عزم درست،
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست،
فردا همه از خاک تو برخواهد رست!

دکتر امید زرگری
متخصص پوست
نشانی: رشت، پل بوسار، ساختمان پزشکان دانا، طبقه‌ی سوم، واحد یک، تلفن: ۳۳۱۱۷۵۲۰

Website: iranderma.com; drzargari.com
Email: ozargari@iranderma.com

این کارتون را که «یک شام خانوادگی» نام دارد، Caran d’Arche کارتونیست فرانسوی درباره‌ی دوقطبی شدن جامعه‌ی فرانسه پس از ماجرای دریفوس کشیده است.

این کارتون را که «یک شام خانوادگی» نام دارد، Caran d’Arche کارتونیست فرانسوی درباره‌ی دوقطبی شدن جامعه‌ی فرانسه پس از ماجرای دریفوس کشیده است.

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.