پراگ سوم: گرگوریتر از همیشه!
بدست پزشكان گيل • 19 نوامبر 2015 • دسته: تیتر اول٬ صفحه آخردکتر امید زرگری
من رها هستم و این است علت گمگشتگی من.
کافکا
پیش از هر چیز این را بگوییم که ما متاسفانه قلم دکتر شهیدی را نداریم که خاطرات سفر را آنگونه بنویسیم که هر کافر و نامسلمانی را هم مشتاق سفر حج کند. با این حال چون رویمان قدری زیاد است و این صفحه هم ملک طلق ماست، مینویسیم!
بار اول در زمستان ۲۰۰۳ به پراگ آمدیم. دومین بار در بهار ۲۰۰۹ و اینک تابستان ۲۰۱۵. با این حساب، محاسبهی دفعهی بعد بهسیاق تستهای هوش کنکور (در زمانهای که هوش هنوز معیاری برای ورود به دانشگاه بود) چندان دشوار نیست! آنچه پیشبینیاش محال است، وجود فردایی دگر است…
… بگذریم. این بار با جمعی از همکاران و دوستان به پراگ آمدیم به بهانهی کنگرهای… از این هم بگذریم که برخی از هموطنان ما چقدر زود خسته میشوند از مشاهدهی مظاهر فرهنگ و هنر! تفاوتی هم نمیکند موسیقی باشد یا معماری یا نقاشی یا هر چیز دیگری… مدام بهیاد این میافتند که بهترش را در ایران خودمان داریم (هنر نزد ایرانیان است و بس…).
… باز هم که بگذریم! میرسیم به اینکه نمیشود در پراگ باشید و بهیاد کافکا و- بدتر از آن!- بهیاد «گرگور زامزا» نیافتید! مدام واهمهی این را دارید که شب کابوسی هولناک ببینید و صبح پس از بیداری و به امید زایل شدن خیالات شب پیشین، متوجه شوید که کابوس ادامه دارد. در واقع، دریابید که اصلاً کابوسی در کار نبوده و بیداری ادامهی همان اتفاقات هولناک شب گذشته است. از قضای روزگار، همین چند وقت پیش بود که بهعنوان یک «پروژه/ تکلیف» خانوادگی تصمیم گرفتیم همراه با همسر بانوی گرامی، کتاب و کتاب شنیداری «متامورفوز» (مسخ) را بهشکل سریالی بخوانیم و بشنویم. محض اطلاع این را هم عرض کنیم که این کتاب شنیداری (اودیوبوک) بهطور رایگان در عنترنت قابل دسترسی است، به اشکال مختلف منجمله با صدا و لهجهی بریتیش جناب بندیکت کامبربچ که البته قدری از متن را جا میاندازد (لابد بهعمد یا شاید دستمزدش را بهطور تمام و کمال ندادهاند). باز هم از قضای روزگار «کلاسیکخوانی» شمارهی تازهی «اندیشه پویا» را که با خود به سفر آورده بودیم در مورد کافکا بود و نقد بسیار درخور توجهی هم از «مسخ» کافکا در خود داشت. شاید کمتر کتابی باشد که به اندازهی متامورفوز نقد شده باشد. کاری به این نداریم که خیلیها معتقدند اصلاً حرف و هدف کافکا از نوشتن این کتاب معلوم و مشخص نیست، اما صرفاً بهعنوان یک نظر شخصی فکر نمیکنیم بشود پدیدهی متامورفوز را بهتر از آنچه در این کتاب تصویر شده است، توصیف کرد.
برای اینکه سفرمان کاملاً کافکایی شود، روز آخر را به تماشای موزه کافکا رفتیم که فاصلهای با پل معروف پراگ یعنی پل چارلز ندارد. موزه دیدنی بود و جدا از آن، مجسمهای جلوی ساختمان کوچک موزه درخور توجه بود. این مجسمه دو مرد (از ظن من دو سیاستمدار) را نشان میداد که با نقشهی چک همان میکردند که همهی سیاستمداران با همهی دنیا!
اگر بهقول کامو تمام هنر کافکا مجبور کردن خواننده به خواندن مجدد است، در مورد ما یکی موفق بوده است و اگر در پراگ سحری نهفته است که شما را وادار به بازدید مجدد میکند، باز ما مسحوریم!
مطابق معمول به اینجای کار که میرسد، وظیفه داریم کتابی معرفی کنیم. اما نه! علاقهمندان به موسیقی کلاسیک در ایران، دورژاک آهنگساز چک را میشناسند، اما اگر از هر چک بپرسید محبوبترین آهنگساز چک کیست، پاسخش اسمتانا خواهد بود. پیشنهاد من به شما گوش دادن به پوئم سنفونی «میهن من» اسمتاناست.
دکتر امید زرگری
متخصص پوست
نشانی: رشت، پل بوسار، ساختمان پزشکان دانا، طبقهی سوم، واحد یک، تلفن: ۳۳۱۱۷۵۲۰
Website: iranderma.com; drzargari.com
Email: ozargari@iranderma.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل