عکسی که یک زندگی را نجات داد/ دکتر علیرضا مجیدی
بدست پزشكان گيل • 3 ژانویه 2010 • دسته: يک پزشک۱۲ شهریور ۱۳۸۸- وبلاگ Kevin MD (بهنشانی: www.kevinmd.com/blog) در بین وبلاگهای پزشکی غربی، وبلاگ شناختهشدهای است. این وبلاگ بیش از آنکه وبلاگی دربارهی تازههای پزشکی باشد، وبلاگی است که در آن میتوان تحلیلها و بازتابهایی را در مورد اخلاق پزشکی و سیاستگذاریهای سامانههای بهداشتی- درمانی خواند.
چند روز پیش روزنامهی نیویورک تایمز مقالهی بسیار تاثیرگذاری منتشر کرد. عنوان این مقاله «کمبود دختر!» بود. چکیدهی این مقاله این است که در هند و چین و کشورهای آسیای جنوب شرقی، اختلاف معنیداری بین تعداد دختربچهها و پسربچهها وجود دارد و ترجیح والدین برای داشتن فرزند پسر، از طرق مختلف باعث شده است که تعداد پسرها بیشتر از تعداد دخترها شود.
بهصورت متناقضی، حتی در بین والدین تحصیلکردهی ساکن در مناطق با سطح اقتصادی- اجتماعی بالا نیز همین پدیده مشاهده میشود.
پیشنهاد میکنم این مقاله را بهصورت کامل بخوانید و اگر توانستید ترجمهاش کنید.
اما در یکی از تازهترین پستها، وبلاگ Kevin MD نوشتهی یک پزشک خانواده را به نام لیندا لی بهصورت یادداشت مهمان منتشر کرده است. ترجمهی این مقاله را بخوانید:
بهعنوان یک پزشک خانواده میتوانم تصدیق کنم که شاهد مواردی از خشونت علیه زنان چه بهصورت فیزیکی و چه بهصورت روانی بودهام. عبارت «آنها بهخاطر زن بودنشان مورد حمله قرار میگیرند» مخصوصاً برایم دلسرد کننده و تکراری است. موردی که مقالهی نیویورک تایمز به آن اشاره نکرده است، این است که این حملات حتی از هنگام زندگی جنینی و از زمان آبستنی شروع میشود.
بهتازگی یکی از مقالههای نیویورک تایمز را خواندم که عنوانش این بود: «کمبود دختر، جایی که والدین مشتاقانه فرزند پسر را ترجیح میدهند، چه اتفاقی رخ میدهد؟»
این مقاله به چند دلیل، قلبم را بهدرد آوررد:
۱- من تبار آسیایی دارم و تصدیق میکنم که در فرهنگ من، داشتن فرزند پسر، اندکی ترجیح دارد.
۲- من مادر سه دختر زیبا هستم.
۳- به تقدس حیات از زمان جنینی اعتقاد دارم.
خواندن این مقاله مرا به یاد بیماری انداخت که در زمان دورهی دستیاری دیده بودم. یک زوج آسیایی برای ویزیت به مطب من آمد بودند. زن حدوداً سه چهار ماه حامله بود و این زوج پس از انجام دادن یک سونوگرافی حاملگی برای ویزیت پیش من آمده بودند. هدف آنها این بود که جنسیت جنین را از من سوال کنند. پس از اینکه با خوشحالی به آنها گفتم یک نوزاد دختر خواهند داشت، آنها بهسرعت نگاهی به هم انداختند و به من گفتند که میخواهند به حاملگی پایان دهند. متعجب شدم، ولی شگفتیام وقتی بیشتر شد که دلایلشان را شنیدم: «ما دو دختر داریم و یک پسر میخواهیم. ما بیش از حد دختر داریم.» وقتی به سرنوشت شوم این موجود بیدفاع مظلوم که نه صدایی داشت و نه حق و حقوقی، فکر کردم، چشمانم پر از اشک شد. او «بهخاطر زن بودن، مورد حمله قرار میگرفت.»
عکس سونوگرافی را برداشتم و قلبم به تپش افتاد. عکس، نمای واضحی از یک دختر کوچک را نشان میداد، در حالی که داشت شستش را میمکید. زمان برداشته شدن عکس عالی بود. من با غرور عکس را برداشتم و به این زوج نشان دادم و از روی تغییر حالت چهرهشان متوجه تغییر احساساتشان شدم. آنها پرسیدند: «این بچهی ماست؟ فکر نمیکردیم به این شکل باشد و بتواند شستش را بمکد.»
من به آنها توضیح دادم که فرزندشان کاملاً شکل گرفته و یک قلب در حال تپش دارد و البته شستش را میمکد و همچنین درد را هم میتواند احساس کند. هنگامی که آنها از مطب خارج میشدند، برای آنها و سرنوشت این دختر کوچک دعا کردم.
خوشبختانه این مورد پایان خوشی داشت. این زوج پس از دیدن آن عکس سونوگرافی، تصمیم گرفتند بچه را نگه دارند. شش ماه بعد کمک کردم که بچه بهدنیا بیاید و باعث شدم که سومین دختر سالم و زیبا به این خانواده اضافه شود.
این ماجرا تاثیر زیادی روی من گذاشت. با لطف خدا، قدرت این عکس که یک جنین را در حال مکیدن شست نشان میداد، یک زندگی را نجات داد.
یادم میآید زمانی که در دوران خدمت نظام وظیفه در یک درمانگاه روستایی مشغول کار بودم، خیلی از موارد، درست بهخاطر واهمه داشتن از چنین چیزی، فقط سالم بودن یا نبودن جنین را برای مادر حامله توضیح میدادم و از یاد دادن معنی نشانههای ♂ و ♀ به بهورزها طفره میرفتم!
پینوشت: معلوم نیست که چرا دسترسی به وبلاگ Kevin MD ناممکن است!
برای مشاهدهی متن کامل و منابع و ارجاعات مقالهی فوق میتوانید به نسخهی الکترونیک آن در وبلاگ «یک پزشک» مراجعه کنید.
دکتر علیرضا مجیدی
http://www.1pezeshk.com

پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل