پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

دعوت می‌کنیم …/ دکتر مسعود جوزی

بدست • 9 ژانویه 2010 • دسته: سرمقاله

۱-    در شماره‌ی حاضر به‌طور کاملاً تصادفی سه بار به ماهنامه‌ی شماره‌ی ۴۳ ارجاع داده‌ایم و یک بار هم به شماره‌ی پیش. مطالب مربوطه را البته به جای خود خواهید خواند اما از این چهار ارجاع یک سوژه‌ی جدید خلق می‌شود: «پزشکان گیل»، ماهنامه‌ای که تا سه ماه بعد پنجمین سال انتشار را پشت‌سر می‌گذارد و تا همین امروز هم با انتشار منظم ۵۷ شماره و ۱۴ ویژه‌نامه جا دارد زیر نگاه ویژه- و خودستایانه‌تری!- قرار بگیرد؛ ماهنامه‌ای که به شهادت همان ارجاعات تصادفی- و در صورت تداوم انتشار- سال‌ها بعد به‌عنوان یک مرجع از حال و روز و دنیای امروز ما مطرح خواهد بود: شاهدی بر خوشی‌ها و ناخوشی‌های ما، خوب و بد ما، زشت و زیبای ما …
۲-    اسفند ۱۳۷۶ بود که یک مجله‌ی ۲۴ صفحه‌ای با قطع رقعی و جلد کاغذی تک‌رنگ منتشر شد: شماره‌ی سوم «خبرنامه‌ی داخلی انجمن پزشکان عمومی ایران (شعبه‌ی رشت)». پیش از آن دو شماره از آن منتشر شده و این اولین شماره‌ی دست‌پخت راقم این سرمقاله بود که در همان سال پس از اتمام دوره‌ی سربازی به عضویت هیات مدیره‌ی انجمن انتخاب شده بود. در آن روزها رشت دو مجله‌ی پزشکی دیگر هم داشت: «پیک نظام پزشکی رشت» (که به مسوولیت همکار پیش‌کسوت‌ دکتر سعید فرزد و به سیاق مجلات دانشگاهی منتشر می‌شد و چند سال بعد با سردبیری دکتر عباس درجانی رنگ و بوی صنفی گرفت) و «حکمت» (که بعدتر «حکمت گیل» شد و تا سال پیش نیز با روالی ثابت و عمدتاً علمی به کوشش جمعی از داروسازان و عمدتاً استاد زنده‌یاد دکتر محمود بهزاد و دکتر غلامحسن مهدی‌زاده منتشر می‌شد و امید که انتشارش از سر گرفته شود). شماره‌های چهارم و پنجم «خبرنامه» در تیر و آذر سال بعد منتشر شد و از آن‌جا که سازوکار مالی خاصی برای انتشار آن تعریف نشده بود، دو سال در این داستان وقفه افتاد تا مهر ۷۸ که شماره‌ی ششم سرآغازی بر انتشار منظم و بی‌وقفه‌ی خبرنامه‌ای شد که اینک ماهنامه‌ی «پزشکان» خوانده می‌شد و اگرچه مجوز ارشاد نداشت، ولی اموراتش از آگهی و اشتراک می‌گذشت تا مرداد ۸۲ و شماره‌ی ۴۰٫ در این فاصله از شماره‌ی ۶ جلد گلاسه و دورنگ شد، از شماره‌ی ۱۶ قطع مجله بزرگ‌تر شد، از شماره‌ی ۲۵ جلد چهاررنگ شد، تعداد صفحات هم به‌تدریج بیشتر شد و در نهایت به ۵۶ رسید، اما چاپ متن همچنان دیجیتالی ماند و با کیفیتی نه چندان مطلوب.
۳-    تازه رسیدیم به آبان ۸۲ که با صدور مجوز «پزشکان گیل» به نام راقم این سطور، نوبتی دیگر از عاشقی آغاز می‌شود: دفتر و دستکی و نظمی نو و … اما این داستان همین‌جا بماند تا شماره‌ی ۶۰ …
۴-    سال گذشته یکی از دوستان پیشنهاد داد ویژه‌نامه‌ای برای سالگرد مجله منتشر کنیم. به‌هر تقدیر نشد، ولی دلیلی ندارد که امسال هم نشود. در هیچ‌یک از سال‌های پیش حتی اشاره‌ای هم نداشتیم که مثلاً دو ساله شدیم یا چهار ساله، ولی در شماره‌ی ۶۰ می‌توانیم جشن تولد مکتوبی برپا کنیم نه به‌قصد قربان صدقه‌ی خود رفتن. «پزشکان» و پس از آن «پزشکان گیل»، چه خوب و چه بد، در این سال‌ها تاثیری بر جامعه‌ی صنفی ما داشته است که نشانه‌های آن را از جمله می‌توان در افزایش سطح کمی و کیفی مطبوعات صنفی پزشکی استان- و حتی کشور- پی گرفت. این مجله، مثل هر پدیده‌ی دیگری، هم نقاط ضعف داشته است و هم نقاط قوت. در جاهایی دل‌هایی را به‌دست آورده و در مواردی هم حتماً رنجانده است. در حوزه‌هایی از جهان صنفی فعال بوده و ظرفیت‌های بالقوه‌ای را بالفعل کرده و در مقابل، از ورود به برخی حوزه‌های دیگر پرهیز کرده یا در ورود به آن‌ها ناتوان بوده است. در یک کلام، شماره‌ی ۶۰ به نقد و بررسی عملکرد پنج سال گذشته و انتظارات ما از آینده‌ی آن اختصاص دارد. تا آن روز احتمالاً سایت مجله هم افتتاح می‌شود که این خود بر توقعات و انتظارات آینده می‌افزاید.
۵-    اگر قابل بدانید، این یادداشت کارت دعوتی است که: «قدم‌تان روی چشم، حتماً تشریف بیاورید». نویسنده‌ی شماره‌ی ۶۰ شما هستید: از یک یادداشت چندخطی درباره‌ی یک مقاله یا یک نویسنده تا یک مقاله‌ی چند صفحه‌ای درباره‌ی کلیت مجله؛ انتقاد یا پیشنهاد؛ با یا بدون امضا. می‌توانید از منظر فعالیت تخصصی خود نقدمان کنید یا از دریچه‌ی علایق شخصی‌تان. دعوت ما هم منحصر به همکاران جامعه‌ی پزشکی نیست، همه‌ی خوانندگان دعوت‌اند، حتی آنان که مجله را گه‌گاه در مطب‌های مختلف می‌خوانند، و به‌ویژه همکاران عزیز مطبوعاتی. همین که ما را قابل بدانید، بهترین هدیه‌ی تولد است. جسارتاً اگر مکتوبات گرامی‌تان تا پایان شهریور عز وصول بخشد که بیشتر منت گذاشته‌اید. در این فاصله هم تلفناً، فکساً، ای‌میلاً، پُستاً و … منتظر ایده‌های شما برای این شماره‌ی خاص هستیم. کَرَم نمای و فرود آ …

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.