پزشکان نامی (۲۷)/ وان زویتن و دو هائن: شاگردان بوئرهاو/ دکتر بهمن مشفقی
بدست پزشكان گيل • 24 آوریل 2010 • دسته: پزشکان نامیدر قرن هجدهم اگرچه دانشگاه وین که در سال ۱۳۶۵ میلادی بهعنوان دومین دانشگاه آلمانی پس از دانشگاه پراگ تاسیس شده بود، چند صد سال قدمت داشت، با اینحال تاریخ دانشکدهی پزشکی آن چندان با افتخارات مقرون نبود. استادان پزشکی دانشگاه وین با سرسختی و لجاجت در راههای قدیمی استوار بودند و تعلیم کالبدشناسی در این دانشگاه وضع اسفباری داشت. در این دانشگاه نه باغ نباتاتی وجود داشت نه آزمایشگاه شیمی و نه محکمهای که از بیماران پذیرایی شود. استادان هم حقوق ناچیزی میگرفتند.
در سال ۱۷۴۰ میلادی، هنگامی که ماریا ترزا بر تخت سلطنت اتریش نشست، به این فکر افتادند که اگر بخواهند دانشگاه وین از هر حیث شایستگی نام دانشگاه را داشته باشد، لازم است اصلاحات اساسی در سازمان آن انجام گیرد اما نخستین کار این بود که شخصی شایسته و کاردان را در راس چنین وظیفهای قرار دهند.
در این هنگام آرشیدوشس ماری آنا- خواهر ملکه- که در بروکسل اقامت داشت، در آخرین ماههای حاملگی بهشدت بیمار شد و جانش در معرض خطر قرار گرفت. آخرین امید این بود که گرهارد وان زویتن (Gerhard van Swieten: 1700-1772) که از شهرت فوقالعادهای برخوردار بود به بالینش احضار شود. اگرچه وی موفق نشد بیمار را از مرگ نجات دهد ولی روش پراعتماد ماهرانهی او در کار معالجه سبب جلب اعتماد ملکه گردید که طی نامهای مهرآمیز از او دعوت کرد بهعنوان طبیب مخصوص دربار در وین اقامت کند. ملکه در دعوتنامه نوشت:
احساس میکنم وظیفهی من آن است که صمیمانهترین تشکرات خود را از زحماتی که متحمل شدهاید ابراز دارم و به شما بگویم که طرز رفتار و معالجهی شما موجب کمال رضایت من بوده است و حس احترام فوقالعادهای نسبت به کردار و اخلاق شما در من بهوجود آمده است. هر پادشاهی باید کوشش کند که اشخاصی از زمرهی شما در اطرافش گرد آیند. امیدوارم این اظهارات من بهقدر کفایت شما را مطمئن سازد… برای اطمینان خاطر شما تاکید میکنم که اگر قبول این مسوولیت سبب ناراحتی شما و نارضایتی شما باشد، من حاضرم که از نفع خود در اینباره چشم بپوشم. با آنکه امیدوارم که هرچه زودتر شما را در وین ببینم، با این حال شما را کاملاً آزاد میگذارم که طبق صلاح خود عمل کنید و در قبول یا رد درخواست من، اگر مایل به انجام آن نباشید، تصمیم بگیرید. بدیهی است که اگر خواهش مرا نپذیرید بسیار ملول و اندوهگین خواهم شد ولی اندوه و پریشانی خود را بر بههم زدن آسایش و آرامش زندگی شما ترجیح میدهم و همیشه با همان احساساتی که نسبت به خودتان در من الهام کردهاید باقی خواهم ماند.
وان زویتن که یکی از شاگردان هرمان بوئرهاو (Herman Boerhaave: 1668-1738) و شاید برجستهترین و محبوبترین همهی آنها بود، پس از تفکر و تامل مختصری دعوت ملکه را پذیرفت و در تابستان سال ۱۷۴۵ وارد وین شد.
از آنجا که وی از پیروان کیش کاتولیک رومی بود، نمیتوانست یکی از کرسیهای استادی دانشگاه را اشغال کند. شاگردان دانشگاه به طرفداری او علم طغیان برافراشتند ولی او برای آرام کردن آنها گفت برای خود او راه دیگری جز اطاعت از قانون وجود ندارد. از آن پس وی بهواقع از آرامش و استراحت برخوردار بود و اوقات خود را با طبابت خصوصی میگذراند و نیز به نوشتن تفسیر بزرگی بر کتاب «جملات قصار» بوئرهاو پرداخت.
وان زویتن که بهعنوان پزشک درمانی به شهر وین آمده بود، بهزودی در پایتخت امپراتوری اتریش شروع به تدریس کرد اما نه در دانشکدهی پزشکی بلکه در سالن سخنرانی خاصی که وابسته به کتابحانهی سلطنتی بود و از همان آغاز مدیریت آن کتابخانه را بهعهده داشت. او در سخنانش گفت: «من قصد دارم در دورهی دوسالهای در مباحث پزشکی تدریس کنم. سال اول آن را به توصیف وظایف بدن انسان یعنی دانش وظایفالاعضا مصروف خواهم کرد تا شنوندگان با ساختمان بدن انسان آشنایی کامل پیدا کنند. در سال دوم تدریس، موضوع درس من آسیبشناسی خواهد بود و آن عبارت است از حکمت بیماریها و علل و مشخصات و علایم بروز آنها و نیز مهمترین روشها و شایستهترین داروهایی که میتوان برای درمان آنها مورد استفاده قرار داد.»
هنوز چهار سال از اقامت وان زویتن در وین نگذشته بود که ملکه از او خواست پیشنهادهای لازم را در خصوص گسترش دانشکده تهیه کند. در سال ۱۷۴۹ وی گزارشی در این مورد تقدیم ملکه کرد و پس از سه هفته فرمانی صادر شد که به پیشنهادهای پزشک هلندی صورت قانونی بخشید.
اساسیترین جنبهی این اصلاحات این بود که دانشگاه را تحت نظر و اختیار دولت قرار میداد و انتخاب و استخدام استادان و پرداخت حقوق ایشان بهوسیلهی مقام سلطنت انجام میگرفت نه بهوسیلهی دانشگاه. از آن پس هر کس که میخواست در خطهی امپراتوری اتریش حرفهی پزشکی اختیار کند، میبایست از دانشگاه وین یا یکی از دانشکدههای ولایات گواهینامه داشته باشد.
در این زمان ملکهی اتریش فرمان مدیریت و ریاست دانشکدهی پزشکی را برای وان زویتن صادر کرد که باعث خشم و نفرت اولیای دانشکده شد که چرا در راس دانشکدهی پزشکی یک نفر خارجی قرار دارد! اما اعتراضها بیثمر بود و پزشک هلندی با دست پرقدرتی که برای اصلاحات در دانشگاه داشت، همهی ابتکارات خویش را جامهی عمل پوشاند و با کاردانی کامل به تربیت پزشکان حاذق و استقرار تحقیق و تجسس پرداخت.
همزمان کوششهای دیگری را آغاز کرد و باغی برای تربیت گیاهان و آزمایشگاهی برای شیمی در وین تاسیس کرد که گیاهشناس برجستهی هلندی، نیکولائوس یوزف باکین، به ادارهی این موسسات گمارده شد. همچنین مطالعه در کالبدشناسی مورد حداکثر توجه قرار گرفت و کالبدشناس برجسته، لورنس کاسر- که امروزه نام او روی «غدهی کاسری» قرار دارد- برای تدریس استخدام گردید و استادان برجستهی جراحی، پائوس و ولبر هم استخدام شدند.
هنوز کارهای زیادی باید صورت میگرفت تا شهر وین بتواند بهعنوان مرکز تعلیمات بالینی شهرت یابد. برای این کار یکی از شاگردان بوئرهاو به نام آنتون دو هائن (Anton de Haen: 1704-1776) را که از همشاگردان وان زویتن بود به پایتخت امپراتوری دعوت کردند.
وان زویتن فعالیت خود را فقط به حوزهی پزشکی محدود نکرده بود و در زمینههای دیگر نیز فعالیت بسیار داشت از جمله مدیریت کتابخانهی سلطنتی و کار سانسور مطبوعات! وی کار خود را در امر سانسور مطبوعات بسیار جدی گرفت و شاهد این موضوع نسخهی خطی کتابی در کتابخانهی ملی وین است که شامل یادداشتهای وان زویتن دربارهی ۳۱۲۰ جلد کتابی است که با عنوان ناظر برای سانسور مطبوعات دربارهی آنها قضاوت کرده بود!
حافظهی او خارقالعاده بود و حتی زمانی که سنین عمرش پیش رفته بود میتوانست صدها بیت اشعار استادان ادب دوران کلاسیک را از بر بخواند. غیر از زبان مادری خود هلندی، میتوانست بهخوبی به زبانهای لاتینی، یونانی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی و انگلیسی تکلم کند و در زبان مجار هم پیشرفت کرده بود! از این گذشته، با دستی گشاده به دانشجویان با استعداد پزشکی کمک میکرد و مخارج بسیاری از ایشان را برعهده میگرفت.
پس از مرگش اثر او به نام «مشاهدات دربارهی چگونگی تشکیل بیماریهای همهگیر اصلی» منتشر شد.
در سراسر مدت ۲۷ سالی که وان زویتن در وین اقامت داشت، روابط او با ملکه ماریا ترزا در نهایت مودت و صمیمیت بود. روز مرگ وی، یعنی هجدهم ماه ژوئن سال ۱۷۷۲، ملکه به آرشیدوک فردیناند چنین نوشت: «ضربهای که امروز بعدازظهر از درگذشت وان زویتن بر من وارد شد چنان است که یکباره همهی شادمانی مرا به اندوه مبدل کرده است. حتی باید اعتراف کنم که در اینباره تسلیناپذیرم!»
دو هائن و وان زویتن هر دو اهل هلند و کاتولیک مذهب و از شاگردان بوئرهاو، بنیانگذار مکتب پزشکی وین، بودند. وان زویتن آدمی برجسته و متکی بهنفس و در عینحال مشخصهی او اطاعت بلاشرط از مافوق خود بود. حالت عمومی او از ادب و مهربانی و قریحه و استعداد ذاتی حکایت میکرد. در سیمای او غبغب زبانزد خاص و عام بود. بهندرت اتفاق میافتد آدمهایی که غبغب دارند کجخلق و تندخوی باشند. اما قیافهی دو هائن بهکلی با وان زویتن متفاوت بود: در صورت او خطوط تند و نگاه خشک مردی متعصب وجود داشت. با هیچکس دوست نمیشد و نسبت به همکارانش بینزاکت و اصولاً مغرور و کمتحمل و در مرحلهی مجادله و مباحثه بهتمام معنی وحشی و سرسخت بود. با هرگونه نوآوری و ابداع از قبیل حکمت تحریکپذیری و تلقیح بر ضد آبله و وارد آوردن ضربه بر بدن بیمار بهمنظور آزمایش وحشیانه مخالفت میکرد.
در سنین کهولت در افکار عارفانه غوطهور شد و دربارهی سحر و معجزه کتاب نوشت. با اینحال قدرت کار او بیمانند و در پزشکی بالینی مردی بزرگ و بیهمتا بود.
وان زویتن در سال ۱۷۷۲ و دو هائن در سال ۱۷۷۶ میلادی درگذشتند و با مرگ آنها نسل بزرگ مریدان بوئرهاو منقرض شد، ولی کارها و آثارشان از جمله دانشگاه بزرگ گوتینگن و دانشکدهی پزشکی وین باقی ماند.
خلاصه شده از کتاب: پزشکان نامی، نوشتهی هنری زیگریست، ترجمهی کوکب صورتگر- حسن صفاری، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲
دکتر بهمن مشفقی
نشانی: لاهیجان، خیابان شهید کریمی
تلفن: ۲۲۳۳۳۴۳-۰۱۴۱
Email: vahomanmd@yahoo.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل