ابوبکر محمدبن زکریای رازی
بدست پزشكان گيل • 1 مارس 2016 • دسته: پزشکان نامی٬ تیتر اولپزشکان نامی (۱۰)
دکتر بهمن مشفقی
هنری زیگریست، مولف کتاب «پزشکان نامی»، فصل نهم کتاب خود را به شرح حال دو تن از پزشکان و دانشمندان نامدار ایرانی، بهترتیب ابوبکر محمدبن زکریای رازی و ابوعلی حسینبن عبدالله بن سینا اختصاص میدهد.
محمد (ص) در سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه متولد شد. وی نه فقط پیغمبر خدای یگانه بود بلکه ظهورش برای قوم عرب معجزهی واقعی بهشمار میرفت زیرا توانست طوایف وحشی و پراکندهی عرب را تحت نظم و انضباط درآورد و با هم متحد سازد. وی نظافتی دقیق به ایشان تحمیل کرد و پس از اجرای این نظافت میبایست در ساعات معین به عبادتهای معینی بپردازند.
قسمت اعظم عربستان بیابان خشک و لمیزرع و مردمش فقیر و محروم بودند، در حالی که ممالک مشرق و مغرب و شمال عربستان سرشار از غنایم حیرتانگیز بود. اعراب با الهامی که از ایمان و دین جدید خود گرفته بودند در تمام جهات به حرکت درآمدند و در همه سوی فاتح میشدند و به زانو درمیآوردند.
در نتیجه پس از چندی سوریه، فلسطین و تمام قلمرو ایران و شهرهای بزرگ دمشق و اورشلیم و تیسفون بهدست اعراب افتاد. آنگاه مصر را نیز مسخر کردند، اسکندریه را تا مقام یک شهر کوچک ولایتی به انحطاط درآوردند و قاهره را بهعنوان پایتخت حکومتی که خراجگذار اعراب بود بنا نهادند. سپس از راه بیابانهای شمال آفریقا بهسمت مغرب پیش رفتند، قرطاجنهی جدید را جانشین کارتاژ قدیم ساختند و بالاخره به کرانهی اقیانوس اطلس رسیدند.
نگاه همهی مردم سرزمینهای تسخیر شده متوجه یک مرکز واحد یعنی شهر مکه شد و نیز وسیلهی دیگری که عبارت از زبان مشترک محاوره بود آنان را به هم ربط میداد. از آنجا که ترجمهی قرآن جایز نبود، بهزودی در تمام قلمرو خلفا زبان عربی، زبان ادبی ممالک فتح شده شد.
در اواسط قرن هفتم میلادی (قرن اول هجری) هنگامی که خلفای بنیامیه حکومت میکردند شهر دمشق پایتخت دنیای اسلامی شد و چون خلفای بنیعباس جانشین بنیامیه شدند مقر حکمرانی خود را به سمت جنوب منتقل ساختند و در بغداد مستقر شدند.
قسمت اعظم سرزمینهایی که اعراب اشغال کردند قلمرو تمدنهای کهن جهان بود و بنابراین فاتحان مزبور به هر کجا قدم گذاشتند با بقایای تمدن و فرهنگ ایران و یونان و روم مواجه میشدند. در ابتدای امر آنان فرصت کافی برای توجه به مسایل فرهنگی نداشتند و احتمالاً ذوق این کار را نیز واجد نبودند ولی بهمرور زمان که صلح در میان حدود و ثغور این قلمرو بیکران برقرار گردید ذوق و شوری در آنان هویدا شد که از این بدایع فنی و هنری برخوردار گردند.
بهتدریج معماران غیرعرب شروع به ساختن قلعهها و قصرها کردند و صنعتگران و شیمیدانان و پزشکان خارجی مورد توجه و احترام اعراب قرار گرفتند زیرا مثلاً بهخوبی دریافته بودند که نسخهها و درمانهای یونانی در معالجهی دردها خیلی بیش از طلسم و بازوبند عرب کارساز است.
گذشته از این، بر ایشان معلوم شد که همهی دانش یونان و روم دوران عتیق بهصورت کتابهای مدون جمعآوری شده است. پس تقاضای بسیار برای یافتن نسخههای خطی بهوجود آمد که صرفنظر از روش تصرف عدوانی از راه جنگ و غلبه، بسیاری از کتابها از مسیر جریانهای سیاسی دست بهدست میگشتند.
جالب اینکه هنگامی که معاهدههای صلح به امضا میرسید، یکی از مواد عهدنامه عبارت از واگذاری کتابهای علمی به اعراب بود. نکتهی قابل ذکر اینکه در این عهدنامهها به آثار ادبی و تصوری نویسندگان یونانی توجهی چندانی نداشتند و آنچه میخواستند کتابهای فلسفی، ریاضی، نجومی و خاصه کتابهای پزشکی بود.
بسیاری از این کتابها قبلاً به زبان سامی دیگری، یعنی زبان سریانی، ترجمه شده بودند که این موجب تسهیل ترجمهی آنها به عربی شد. در جندی شاپور، واقع در ساحل شمالی خلیج فارس، از دوران قدیم یک مکتب پزشکی سریانی وجود داشت، بنابراین پزشکان و مترجمان از آنجا عازم مراکز قلمرو اسلامی شدند. از جمله طی قرن نهم میلادی یک نفر مسیحی به نام حنینبن اسحق یکی از بهترین مترجمان و رابطان زبانهای مزبور بود.
بهزودی کتابخانهها احداث شد، مدارسی تاسیس شد و مریضخانههایی بهوجود آمد، تعلیمات برای همهی طبقات اجتماعی توسعه یافت و پزشکان برجسته تربیت شدند که اکثرشان ایرانی بودند که در دانش آن عهد بر دیگران فضیلت داشتند، لیکن کتابها و آثار خود را نه به زبان مادری خویش فارسی، بلکه به زبان عربی مینوشتند!
پزشکان نامی و برجستهی آن دوران فراوان بود ولی دو تن از ایشان که ایرانی بودند شایستهی توجه خاص هستند نه فقط از این لحاظ که لایقتر و برجستهتر از دیگران بودند بلکه بهخصوص از این نظر که تعالیم ایشان در دانش پزشکی مغرب زمین تاثیر فوقالعاده بهجای گذاشته است. یکی از این دو نفر در مغرب زمین به نام «رازس» (Rhazes) معروف است و آن عبارت از صورت لاتینی شدهی نام واقعی او در مشرق زمین است که «ابوبکر محمدبن زکریای رازی» است و از این جهت او را «رازی» مینامند که در شهر قدیم ری متولد شد. رازی در جوانی به تحصیل پزشکی نپرداخت بلکه همِّ خود را به فلسفه و موسیقی معطوف کرد و گویا در نواختن چنگ استاد ماهری بود.
یکی از دوستان نزدیک او دواساز سالخوردهای بود که در مریضخانه کار میکرد و مباحثه با وی رازی را به دانش پزشکی علاقهمند ساخت. پیشرفت رازی در مطالعات پزشکی بسیار سریع بود. بهزودی مشهور شد و اولین توفیق او این بود که در ری به ریاست بیمارستان منصوب شد و دانشمندان و دانشجویان بسیار از اطراف برای استفاده از محضر او در آنجا جمع میآمدند. چندی بعد به بغداد احضار شد زیرا درصدد بودند بیمارستانی جدید و عظیم در آنجا بنا کنند و اولین کوشش که در مقر خلافت برعهدهی او مقرر شد این بود که مناسبترین محل را برای این کار انتخاب کند. معروف است که زکریا فرمان داد قطعاتی از گوشت خام در نقاطی که از هر حیث برای ساختمان مریضخانه مناسب بهنظر میرسید به قلابی بیاویزند و نقطهای را که در آن مکان گوشت خام دیرتر از نقاط دیگر فاسد شد خوش آب و هواتر از سایر نقاط اعلام داشت و بنابراین برای محل بیمارستان همان نقطه را در نظر گرفتند. رازی مولف بزرگی بود و تعداد تالیفات او را صد جلد دانستهاند و برخی حتی متجاوز از دویست جلد گفتهاند.
جالب اینکه همهی کتب او تنها دربارهی پزشکی نیست بلکه آثار بزرگی در زمینههای فلسفی، شیمیایی، ریاضی، نجومی و فیزیکی نشر داده است.
طی قرون وسطی یکی از آثار رازی که به نام منصوربن اسحق، حکمران خراسان، تالیف شد به نام «کتاب المنصوری» موسوم بود در تمام مغرب زمین مورد توجه بسیار قرار داشت و محتوی آن عبارت از شرحی دقیق و کلی دربارهی دانش پزشکی بود که بهعنوان کتاب درسی و رهنمای عملی پزشکان ارزش بسیار داشت. شهرت فوقالعادهی رازی در نزد اعراب متکی بر اثر بسیار بزرگی بود که نوعی دایرهالمعارف و شامل همهی اطلاعات پزشکی دوران او بود که «الحاوی» نام داشت و نام لاتینی آن Continens بود که به مفهوم «اثر بلاانقطاع و مداوم» است. در این کتاب تمام اطلاعات پزشکی یونانیان و اعراب و مردم هند جمعآوری شده و ملاحظات و مشاهدات شخصی رازی نیز آن را غنیتر ساخته است.
مطالعهی این کتاب از سوی غربیها سبب شد که رازی در دنیای مغرب بهعنوان بزرگترین پزشک بالینی دوران اسلامی شناخته شود. سراسر این اثر از حالات خاص و چگونگی مداوای انها گفتوگو دارد.
روش اثبات و استدلال رازی عبارت از بیان تاریخچهی نتایج بالینی است. در سرتاسر آثار رازی گروه کثیری از این طرز بیان بیماریها وجود دارد. وی موشکافیهای نظری را در زمینهی دانش پزشکی با دیدهی طعن و طنز مینگریست و بهخصوص با هر نوع اظهارنظر دقیق در پیشبینیها مخالف بود. بهواقع نیز اینگونه پیشگویی در نزد پزشکان قدیم و خاصه آنهایی که در آرزوی شهرت بودند غالباً بهصورت ناروا و ناشایسته رواج داشت و ناشایستهترینِ ایشان روشهای امروزی کسانی را که محرم اسرار هستند بهکار میبردند.
میگویند که رازی در پیری از هر دو چشم نابینا شد. چون جراحان خواستند چشمان این پیرمرد کور را عمل کنند پیشنهاد آنان را نپذیرفت و گفت: «من تا کنون هر چه باید از این دنیا ببینم، دیدم!»
خلاصه شده از کتاب: پزشکان نامی، نوشتهی هنری زیگریست، ترجمهی کوکب صورتگر- حسن صفاری، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲
دکتر بهمن مشفقی
نشانی: لاهیجان، خیابان شهید کریمی، تلفن: ۴۲۲۳۳۳۴۳
Email: vahomanmdd@yahoo.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل