اصطلاحاتی از طب قدیم در فرهنگ معین/ دکتر سیدمحمد گلباغی
بدست پزشكان گيل • 26 نوامبر 2011 • دسته: تاریخفرهنگ فارسی شش جلدی معین اثر استاد دکتر محمد معین- اولین فارغالتحصیل رشتهی دکترای ادبیات فارسی در ایران از بدو تاسیس رسمی دانشگاهی آن، و نیز افتخار گیلان و ایران- نهتنها فرهنگی جامع و دقیق بلکه در نوع خود دایرهالمعارفی بسیار ارزشمند است. ریشهیابی ابتکاری بسیاری از لغات یکی از چندین و چند مزایای این مجموعه است.
در این مختصر اصطلاحاتی از پزشکی قدیم که اکنون تقریباً دیگر بهکار نمیرود ولی در کتب پزشکی فارسی تا چند دههی قبل اعم از ترجمه یا تالیف بهعنوان ترجمهی اصطلاحاتی غربی و یا معادل دوم داخل پرانتز ذکر میشد و به گوش ما اینک ناآشنا نمیآید، همراه با معنی دقیق و ریشهیابی آن خاطرنشان میشود.
بعضی از این اصطلاحات مانند «دق»، «کوفت» و «سرسام» بدون توجه به معنی اصلی آن، یا در معنایی دیگر، هماکنون در گفتوگوی عامیانه بهکار میرود.
بسیاری از این اصطلاحات اصالت عربی دارد که مرتبط با دوران فرهنگ و تمدن اسلامی است؛ دورانی که عربی زبان رسمی نگارش کتب علمی بود.
دق
«دق» بهمعنی بیماری سل است (یا همان تب لازم در اصطلاح دیگر قدما). کلمهای عربی است بهمعنی باریکی و نازکی، و از آنجا که در سیر این بیماری فرد مبتلا دچار رنجوری، کاهش وزن، لاغری و نازکی اندام و تن میشده بدان مصطلح شده است.
«دقیق» نیز بههمین مناسبت به فرد نازکاندیش و باریکبین گفته میشود.
معادل رایج امروزی آن، «سل»، نیز عربی است و به فرد مبتلا «مسلول» گفته میشود. عبارات عامیانهی «دق کردن» و «دقمرگ» شدن در اصل بهمعنی ابتلا به سل و مردن در نتیجهی ابتلا به این بیماری است. اما این معنی امروزه دیگر مستفاد نمیگردد بلکه معانی دیگر مانند غصه یا عصبانیت درونی متبادر به ذهن میشود.
کوفت
«کوفت» واژهای فارسی است که در طب قدیم به سیفیلیس گفته میشد. سیفیلیس خود اصطلاحی غربی و برگرفته از نام چوپانی است که به آن مبتلا شده بود. در کتب پزشکی به «سیگما» (برگرفته از حرف اول نام آن در زبان یونانی) نیز مشهور است.
کوفت امروزه در تداول عامیانه، بدون توجه بهمعنی اولیهی آن، در مواقعی مانند ملامت، ناسزا یا نفرین بهکار میرود، مثل «کوفت و زهرمار» یا «الهی کوفت نگیری»!
ذاتالریه و ذاتالجنب
«ذاتالریه» بهمعنی التهاب یا عفونت نسج ریه ترکیبی عربی است که هنوز کاربرد دارد اما معادل انگلیسی آن «پنومونی» شاید جاافتادهتر باشد. اما اصطلاح «ذاتالجنب» بهمعنی التهاب یا عفونت پردهی پلور یا معادل انگلیسی آن «پلوریت» یا «پلورزی» کاربرد کلامی ندارد- اگر چه در متون فارسی نگاشته میشود- و در عوض معادل فارسی آن «سینهپهلو» کاملاً جاافتاده و مستعمل است.
به قیاس فوق، اصطلاحاتی مانند «ذاتالکبد» بهمعنی هپاتیت و «ذاتالنخاع» بهمعنی میلیت نیز وجود داشتهاند که امروزه متروک و ناآشنا هستند.
سرسام
معنی بخش اول «سرسام» مشخص است و معنی بخش دوم این ترکیب فارسی نیز بیماری و ورم است. این اصطلاح در طب قدیم مجموعاً بهمعنی ورم پردههای مغز یا همان مننژیت بهکار میرفته است. همچنان که «برسام» اصطلاح متروک دیگر بهمعنی بیماری و التهاب دیافراگم بوده است.
در فارسی سام همچنین اسم خاص و نام جد رستم، پهلوان اساطیری و قهرمان شاهنامهی فردوسی است. سلسلهی نسب رستم چنین است: رستم پسر زال پسر سام پسر نریمان پسر گرشاسب.
در زبان عربی و نیز عبری (زبان قوم و دین یهود) نیز سام اسم خاص و نام پسر بزرگ حضرت نوح است که برخلاف فرزندان دیگر به حرف پدر گوش کرد و بههمراه همسرش وارد کشتی شد و از مهلکهی توفان نجات یافت.
امروزه سرسام بهمعنی سردرد شدید بهکار میرود، و من نیز بیم آن دارم که ادامهی این نوشتار در خوانندهی محترم سرسام ایجاد کند!
داءالفیل
«داء» در زبان عرب بهمعنی بیماری است، همچنان که «دواء» نیز بهمعنی درمان است. این دو کلمه با رعایت صنعت ادبی جناس در سخن بسیار کوتاه ولی پرمعنی پیامبر گرامی اسلام آمده است: «و لِکُلِ داء دواء» یعنی «همهی بیماریها درمان دارند» (اگرچه هنوز به کشف آن نایل نیامده باشیم).
بگذریم، «داءالفیل» اسم دیگر الفانتیازیس یا «پافیلی شدن» است. افرادی که بهدلایل ارثی، خانوادگی و یا اکتسابی دچار انسداد در مسیر مجاری و عروق لنفاوی شدهاند، در اندام تحتانی ادم نمایان و چشمگیری پیدا میکنند که منظرهی پای فیل را ایجاد میکند و به آن «پای قهرمانان» یا Athlete’s Foot نیز گفته میشود.
داءالصدف
«داءالصدف» در طب قدیم نام دیگر بیماری پسوریازیس است که هنوز بهعنوان معادل یا ترجمه در متون فارسی پزشکی بهکار میرود. دلیل نامگذاری، پوسته پوسته شدن نقرهای و بهرنگ صدف در این بیماری خودایمنی و ژنتیکی شایع و مزمن پوست است که بیشتر در سطوح اکستانسور اعضا مانند زانو، آرنج و نیز سر دیده میشود.
داءالرقص
«داءالرقص» اصطلاح قدیم بیماری کره (Chorea) و بهخاطر حرکات غیرارادی رقصگونه (Dancing gait) در این بیماری است. این بیماری که با پرشهای نامنظم و سریع عضله بهطور غیرارادی و غیرقابل پیشبینی در قسمتهای مختلف بدن همراه است، انواع مختلف دارد که دو نوع خاص آن عبارت است از کرهی هانتینگتون که ارثی است، و کرهی سیدنهام که اکتسابی است و بهدنبال تب روماتیسمی ایجاد میشود.
انواع دیگر از این سری اصطلاحات «داءالارض» یا بیماری صرع (بهخاطر نقش بر زمین شدن بیمار طی حملات صرعی) و «داءالاسد» یا بیماری جذام (بهخاطر قیافهی شیرگونه یا Lion facies در نوع خاصی از جذام پیشرفته به نام «جذام لپروماتو» که پوست صورت مبتلایان انفیلتره و ضخیم میشود و منجر به عمیق شدن شیارهای صورت میگردد) است. از ذکر چند «داء» دیگر مانند «داءالکلب» (هاری) و «داءالمفاصل» یا « داءالملوک» (نقرس یا «بیماری اشراف») بهدلیل پیشگفته میگذرم.
نیاز به توضیح است که سراغ اصطلاحات مرکبی را که با ذات (مانند ذاتالریه) یا داء (مانند داءالفیل) شروع میشوند، باید در بخش دوم جلد چهارم فرهنگ معین در مبحثی با نام «ترکیبات خارجی» گرفت.
غش
«غش» واژهای عربی و بهمعنی صرع (اپیلپسی) است. وجه این اصطلاح اغتشاش ذهنی و اختلال هشیاری ایجاد شده در بیمار است.
«صرع» نیز بهمعنی به زمین افتادن و افکندن است، چرا که در این بیماری مصروع (بیمار صرعی) به زمین میافتد.
در زبان عرب «مصارعه» (کشتی گرفتن) از همین ریشه و بهمعنی یکدیگر را به زمین زدن است.
پیسی
«پیسی» اصطلاحی فارسی و بهمعنی ویتیلیگو است و معادل عربی آن «برص» در فارسی استعمال دارد. ویتیلیگو یک بیماری خودایمنی و حاصل هیپوپیگمانتاسیون یا دپیگمانتاسیون جلدی است که لکههای ناخوشایندی در پوست ایجاد میکند.
یکی دیگر از معانی پیسی که با آن ارتباط دارد، دورنگی و سیاه و سفید (ابلق) شدن است. «پیسه مو» به فرد موجوگندمی گفته میشود.
خوره
«خوره» فارسی و بهمعنی جذام (Leprosy) یا بیماری هانسن است. «آکله» واژهای دیگر بههمین معنی است. خوره و معادل دقیق عربی آن آکله هر دو اشاره به ماهیت خورندگی بیماری در بافتها و اعضای بدن در جریان پیشرفت بیماری دارد.
اصطلاح جذام که امروزه کاربرد دارد، باز لفظی عربی از ریشهی «جذم» بهمعنی قطع است و وجه آن قطع خودبهخودی بینی و اندامها در انواع پیشرفته و درماننشده بهدنبال روند تخریبی بیماری است.
موخوره
«موخوره» اصطلاح دیگری غیر از خوره و جذام است که موها در انتها شکاف و شاخه پیدا میکنند (تریکوپتیلوزیس).
دکتر سیدمحمد گلباغی
متخصص جراحی عمومی
نشانی: رشت، چهارراه گلسار، ساختمان پزشکی سهیل
تلفن: ۷۲۲۷۴۳۳
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل