زیبای اخمو/ س. فدایی
بدست پزشكان گيل • 28 مارس 2013 • دسته: یادداشتخانم فدایی همان خانم معلم مهربانی هستند که اردیبهشت امسال بهمناسبت «روز معلم» یادداشتی زیبا خطاب به دانشآموزان سابقشان که بسیاری (از جمله یکی از فرزندان خودشان) اکنون لباس سپید پزشکی بر تن کردهاند، نوشته بودند. با سپاس از ایشان، یادداشتی را که در پی مسافرت به سرزمین لالههای نارنجی و آسیابهای بادی نوشتهاند، تقدیم میکنیم.
من هلند را، زیبای اخمو۱ را دیدم؛ با زمینهای هموار، درختان سبز سبز، گلهای رنگ به رنگ، پرندگان پرجنبوجوش و خانههایی زیبا با پنجرههایی در سقف خانهها برای دیدن آسمان.
من زیبای اخمو را دیدم؛ با مردمانی شاد و لباسهایی بسیار ساده و موهای طلایی آویخته که همراه نسیم به اینسو و آنسو میروند در مسیرهای قرمز برای عبور دوچرخه.
زنان و مردانی دیدم که خستگی و یکنواختی زندگی را نمیدانند و با آسمان ابری کنار آمدهاند، زیرا نگاه آسوده و آرام آنها این موضوع را به اثبات میرساند. در اینجا زنان و مردان مسن هم خوب زندگی میکنند و از تمام نعمات استفاده میبرند، با خانههایی راحتتر و بیدردسرتر که امکان همه نوع تحرک در آنجا وجود دارد؛ منتهی همهچیز با رعایت قانون انجام میشود.
زنان و مردان مسنی را دیدم با دوچرخه، بسیار راحتتر از جوانان ما پا میزنند و پیش میروند؛ با پشتوانهی امید بسیار به زندگی کوتاه پیش رو…
کودکانی را دیدم که در صندلی راحت جلوی دوچرخه لم دادهاند، با چشمانی پرفروغ با آیندهای روشن همراه مادر و پدر خود طی طریق میکنند.
این کودکان مسلماً گرفتاری زندگی را آنطور که بچههای ما حس میکنند درک نخواهند کرد زیرا در اینجا هر مسوولی به وظایف خویش آگاه است. طفره رفتن از وظایف مساوی است با توبیخ شدن. میدانند اگر صددرصد تلاششان به نتیجهی مثبت نرسد باید تاوان پس دهند. میدانند که اگرها و مگرها بیمعناست.
در اینجا برای هر کاری وسیلهی کار بهنحوی مطلوب فراهم است. اینجا کار میکنند و ورزش هم از یادشان نمیرود. از صبح زود ورزش برای همهی افراد با دوچرخه آغاز میشود و در طول روز حتی دیروقت شب، استخر و نرمش و تنیس بههمراه کار روزانه جایگاهی مخصوص دارد.
در این سرزمین زیبا و اخمو فقیر ندیدم زیرا با پشتوانهای که دارند با خیالی آسوده زندگی را میگذرانند. چه خوب است که نگاهمان به زندگی اینچنین باشد. آسودهخاطر بودن بسیار دلپذیر است، ولی برای آسوده بودن باید پشتوانه داشت.
در کشور ما بعضیها برای آسوده بودن خود و خانوادهی خویش آسایش را از کسانی دیگر میگیرند، بیآنکه جوابگو باشند. زیرا بیشتر اینگونه افراد پشتوانهشان از نابود کردن حق افراد ضعیفتر بهدست میآید و با خیالی راحت، با وجدانی که ندارند، زندگی را با بهترین شکل میگذرانند.
مدیران هر کشور برای بهتر زندگی کردن مردم خویش تلاش میکنند، در حالیکه در مملکت ما بعضیها برای بهتر و عالی شدن زندگی خود و خانواده مشتاقترند…
وقتی صبح با خیالی آسوده از رختخواب برمیخیزی، وقتی نگران خانوادهات نباشی و بدانی که در طول روز همهچیز عادی و معقول میگذرد، دیگر از زندگی چه میخواهی؟ خیال آسوده رنج ندارد.
وقتی در اینجا بهخاطر پنج سنت برایت توضیح میدهند، میاندیشم که واقعاً آنهایی که برای میلیاردها هدر دادن احتیاج به توضیح ندارند چگونه میاندیشند؟
مردم هر کشور مشتاق زندگی در کشور خویشاند. ما را چه میشود که بعضیها جلای وطن میکنند و رنج غربت را با آنهمه سختی و ملالت احساس میکنند؟
برای هیچکس با بهترین امکانات در کشوری بیگانه زندگی ایدهآل نیست.
نگاهی آشنا، جایی آشنا و زندگی با خیال آسودهتر و بدون تنش، زندگی ایدهآل است.
آیا نمیشود و نمیتوان خنده بر لبهای مردم کشور ما آورد؟ حتی اگر آسمان اخمو باشد… زیرا کشور ما هم بسیار زیباست… یک زیبای خفته.
۱٫ اینکه هلند را «اخمو» خواندهام، بهعلت ابری بودن آسمان این کشور است.

پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل