بقراط، جاودانه مربی پزشکان خوب
بدست پزشكان گيل • 29 دسامبر 2015 • دسته: پزشکان نامیپزشکان نامی (۲)
دکتر بهمن مشفقی
در میان فلاسفهی پیش از سقراط، تعداد پزشکان کم نبوده است. بیش از همه، فیثاغوریثان به مسایل پزشکی علاقهمند بودند. در میان پزشکان عهد قدیم نام بقراط (Hippocrates) از همه برجستهتر است. حتی در زمان ما هم وقتی طبیبی را «بقراط زمان» لقب بدهند بزرگترین امتیازی است که به او دادهاند و بهترین تمجیدی است که از او کردهاند.
بقراط در حدود ۴۶۰ ق. م در جزیرهی کوس (Cos) یونان بهدنیا آمد. او «اسکلپیاد» بود یعنی پیرو فرقهای بود که طبق عقیدهی مشهور «اسکلپیوس»- که شرح آن در یادداشت شمارهی پیش داده شد- ایجاد شده بود. افلاطون تنها فردی است که نامی از بقراط در نوشتههای خود ذکر کرده است. بهقول لودویک ادلشتاین، محقق تاریخ پزشکی باستان، از نظر افلاطون و پس از او ارسطو، بقراط پزشک ممتازی میان بسیاری از پزشکان برجستهی عصر خود بوده است. وی قرنها پس از مرگش پدر دانش پزشکی لقب یافت.
طبق افسانهها و روایات مختلف، بقراط فرزند طبیبی بهنام هراکلیدس بود و مادرش فنارت نام داشت.
اولین معلم او پدرش بود و سپس فیلسوفان دیگری مربی او شدند از جمله: هرودیکوس، گورجیاس، دموکریتوس و …
وقتی دورهی تعلیم او بهپایان رسید دست به مسافرتهای متعدد زد و به تعبیر خوابی که دیده بود به سرزمین «تسالی» رفت، تمام یونان را پیمود و در همهجا مردم را غرق در شگفتی ساخت. در هر محلی که حاضر میشد عامل کرامات بود، از جمله وقتی پادشاه مقدونیه مریض شد و طبیبان بیماری او را سل تشخیص دادند، بقراط را به بالین او خواندند تا با اوریفون، پزشک مخصوص دربار، در اینباره تبادل نظر کند. بقراط چنین تشخیص داد که بیماری شاه سل نیست بلکه علت دیگری دارد که امروزه به آن «پسیکوژنیک» میگوییم و مبادی فکری و روحی دارد.
وقتی دموکریتوس (ذیمقراطیس) فیلسوف به دیوانگی دچار شد بقراط را به بالینش آوردند و باز وقتی در آتن بیماری طاعون شیوع یافت بقراط به کمک مردم آنجا شتافت و متاوجه شد آهنگران از ابتلای به این بیماری مصون ماندهاند و تشخیص داد که آتش در دفع بلا موثر است و دستور داد آتشهای بزرگ در محلهای باز شهر برافروختند و آنها را چندان مشتعل نگه داشتند که بلای همهگیر طاعون تخفیف یافت و کمکم از میان رفت. آهالی آتن بهپاس حقشناسی از این کوشش بقراط، مجسمهای آهنی از او ساختند که زیر آن نوشته شده بود: تقدیم به ناجی و خیرخواه ما، بقراط. و نیز تابعیت آتن و آرگوس را به او عطا کردند.
طولی نکشید که شهرت بقراط به نقاط مختلف جهان از جمله ایران رسید و خشایارشا سعی کرد او را پزشک مخصوص خود کند، اما بقراط که یونانی وطنپرست و متعصبی بود این دعوت را نپذیرفت.
مدت زندگانی او را ۱۰۴ سال نقل کردهاند. بقراط در تسالی چشم از جهان فرو بست و در محلی مابین «لارسیا» و «گیرتون» به خاک سپرده شد. بر مزارش کندوی عسلی بود و عسلی که از آن بهدست میآمد بیماری برفک کودکان را شفا میبخشید.
بقراط دو پسر داشت که یکی تسالوس و دیگری دراکون نام داشت.
شاگردان و پیروان بقراط بیشمار بودند.
در قرن پنجم پیش از میلاد کسانی که حرفهی پزشکی داشتند همواره در حالت مسافرت به فعالیتهای پزشکی میپرداختند و علت هم این بود که تعداد پزشکان بسیار کم بود و فقط شهرهای معتبر قدرت آن داشتند که پزشکانی ساکن محل داشته باشند. این پزشکان اغلب از حکومتهای محلی حقوق دریافت میکردند اما دیگر پزشکان مانند صنعتگران از شهری به شهر دیگر میرفتند و هنر خود را به مردم عرضه میداشتند. هنگامی که پزشک معروفی چون بقراط قصد مسافرت به شهری میکرد، آوازهی هنر و آهنگ سفرش قبل از حرکت او به آن شهر میرسید. در نتیجه استقبال گرمی از او بهعمل میآمد و با تشریفات بسیار پذیرای او میشدند و همهی بیماران نواحی مجاور برای استفاده از معالجات او به اقامتگاهش هجوم میآوردند.
طرز معالجهی امراض در زمان بقراط نشان میدهد که هنر مداوای بیماران در آن روزگاران پیشرفت بسیار کرده و بهخوبی توانسته بود خود را از نفوذ سحر و مذهب- که همچنان طب مشرق زمین را در قبضه داشت- خلاص کند.
در آن دوران در پاسخ این سوال که مرض چیست و چهگونه بهوجود میآید، میگفتند سلامتی بدن متکی بر اعتدال مزاج است و ایجاد هرگونه اختلال در این اعتدال بیماری نام داشت.
وقتی پزشک مکتب بقراط را به بالین بیماری فرامیخواندند، او بیمار را بهدقت معاینه و کوشش میکرد که حداکثر علایم و آثار مرض را در او مشاهده کند و سپس به پیشگویی دربارهی عاقبت مرض یا درمان آن میپرداخت. روش بقراط در درمان بیماریها روش معالجه بهوسیلهی پرهیز غذایی و منظم ساختن روش زندگی و راه و رسم تغذیه و سپس مداوا بهکمک دارو بود. وقتی از پرهیز و دارو هر دو ناتوان میماندند آن وقت دست به دامان بریدن (جراحی) و داغ کردن میشدند. پزشک مریض را رگ میزد تا خون فاسد از بدن او بیرون رود، دمل را سوراخ میکرد و با شکافتن صندوقهی سینه چرک و جراحات مسدود را به خارج باز میکرد.
در نظر قدما بقراط پزشک ایدهآل و نمایندهی همهی کمال و سلوک و اخلاق و دانشی بود که از یک طبیب باید انتظار داشت. پزشکی که بنا به سوگندنامهی بقراط زندگی خود را با آرامش و استوار وقف هنر خود کند.
بقراط بعدها وسیلهی ترغیب دایمی پزشکان و خار وجدان نادرستان و هادی راه پزشکی صحیح و درستکارانه شد و بههمین جهت است که مربی جاودانهی پزشکان خوب خواهد ماند.
خلاصه شده از کتاب: پزشکان نامی، نوشتهی هنری زیگریست، ترجمهی کوکب صورتگر- حسن صفاری، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲
دکتر بهمن مشفقی
نشانی: لاهیجان، خیابان شهید کریمی، تلفن: ۴۲۲۳۳۳۴۳-۰۱۴
Email: vahomanmdd@yahoo.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل