پریود. نقطه سر خط!
بدست پزشكان گيل • 3 مارس 2019 • دسته: تیتر اول٬ جهان پزشکیکامالا تیاکاراجان
ترجمه و تلخیص: دکتر بابک عزیز افشاری
اشاره: این یادداشت پیش از اهدای اسکار بهترین فیلم کوتاه به فیلم «پریود. نقطه سر خط» نوشته، ترجمه و در «پزشکان گیل» منتشر شده بود.
همسایههای آروناکالام موروگانانتام، در کوئیمباتور در جنوب هند، متقاعد شده بودند که این مرد ۵۲ ساله عقل خود را از دست داده است. برخی حتی میگفتند او یک خونآشام است. او خندهکنان میگوید:
همهچیز زمانی آغاز شد که خواستم یک نوار بهداشتی برای همسرم درست کنم.
داستان به سال ۱۹۹۸ بازمیگردد، وقتی آرونا با شانتی ازدواج کرد. او میدید که زنان هنگام قاعدگی از پارچههای کهنه برای جذب خون استفاده میکنند. گاهی برای افزایش قدرت جذب از خاکستر یا خاک هم استفاده میشد. نوار بهداشتی در مغازهها و سوپرمارکتها وجود داشت ولی گران بود و اغلب خانوادهها توان تهیه آن را نداشتند.
وقتی آرونا تصمیم گرفت برای همسر خود و سایر زنان کاری انجام دهد، نمیدانست که این کار میتواند به بهای ۹ سال از زندگی او و حتی از هم پاشیدن کانون خانوادهاش تمام شود. ولی او این کار را انجام داد و ماشینی اختراع کرد که نوار بهداشتی باکیفیت و ارزان تولید میکرد. مجله تایم نام او را در بین ۱۰۰ فرد تاثیرگذار سال ۲۰۱۴ قرار داد. او در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه ملی هند (پادما شری) شد که به پاس خدمت به کشور به شهروندان هندوستان اعطا میشود.
و حال بالیوود بهسراغ آرونا آمده است. در ماه فوریه ۲۰۱۸ فیلمبرداری فیلم «پد من» (Pad Man) شروع شد. در این فیلم، آکشی کومار نقش آرونا را ایفا میکند. یک مستند ۲۶ دقیقهای بهنام «پریود. نقطه سر خط» (Period. End Of Sentence) نیز که پیش از این در فهرست فیلمهای کوتاه نامزد اسکار قرار گرفته، به شرح زندگی و تلاش او میپردازد. در این فیلم زنان و دختران در روستای هارپور هند، در حال کار با دستگاه تولید نوار بهداشتی، از این میگویند که زندگی آنان چقدر با این نوار بهداشتی متحول شده است.
آرونا در کلاس دهم مدرسه را رها کرد. او فرزند یک کارگر بافندگی بود و سالهای بسیاری از جوانی خود را در یک کارگاه جوشکاری سپری کرد. همانجا بود که فهمید استعداد خوبی در ساختن ماشینهای مختلف دارد. او میگوید:
میدانستم که اگر دستگاهی که میسازم مقرونبهصرفه باشد، میتوانم نوار بهداشتی ارزانقیمت تولید کنم.
در ابتدا روی کمک همسرش حساب میکرد. شانتی میگوید:
او همیشه چیزهای سادهای با پنبه و پارچه برایم دستوپا میکرد. اوایل وقتی نظرم را میپرسید، خجالت میکشیدم.
آرونا این موضوع را یک تغییر فیزیولوژیک و طبیعی میدانست ولی سایرین آنرا یک موضوع خصوصی تلقی میکردند که حرف زدن درباره آن مایه شرمندگی است. قرنها تابو و خرافات در زمینه خون قاعدگی وجود دارد. آرونا میگوید:
بسیاری از زنان تصور میکنند در زمان قاعدگی ناپاک هستند. شانتی یکبار به من گفت اگر در حالی که قاعده شده به شیر دست بزند، شیر دَلَمه خواهد بست!
حتی امروز هم تابوهای بسیاری برای زنان هندی وجود دارد. زن قاعده نمیتواند وارد یک معبد هندو شود. در برخی روستاهای هند زنان قاعده حق ورود به داخل خانه خود را ندارند و یک هفته در اتاقی جداگانه، بیرون از خانه میمانند.
آرونا میگوید:
مصمم بودم این دستگاه را بسازم چون میدانستم که رعایت بهداشت میتواند به نبرد با این خرافات کمک کند. ولی هر بار که تلاش میکردم، مشکلی پیش میآمد و نتیجه خوب نبود. و هر بار باید یک ماه صبر میکردم تا محصول جدید را امتحان کنم.
او برای سرعت دادن به کار ناچار شد از داوطلبان دیگر هم کمک بگیرد ولی بیشتر زنان حتی از حرف زدن با آرونا خجالت میکشیدند. او حتی با دانشجویان پزشکی یک دانشگاه در آن حوالی هم صحبت کرد چون فکر میکرد دیدگاه روشنتری دارند. ولی آنها هم مثل بقیه زنان تمایلی به کمک به او نداشتند.
و شایعاتی پخش شد. شانتی میگوید:
همه، حرفهای بدی میگفتند. اینکه او با زنهای دیگر پرسه میزند. اینکه آدم منحرفی است. دوران سختی بود.
این سوءتفاهمها در نهایت در سال ۲۰۰۰ به جدایی آنان منجر شد؛ ولی آرونا آزمایشهای خود را ادامه داد. او کمکم فهمید که در انواع تجاری نوار بهداشتی از الیاف سلولز مشتق از چوب درختان و کناف استفاده میشود که قدرت جذب بیشتری دارد و حتی در حالت مرطوب شکل اولیه خود را حفظ میکند.
آرونا برای حل مشکل کمبود داوطلب برای امتحان محصولات خود، تصمیم گرفت از خون بز استفاده کند. او یک کیسه لاستیکی را به کمر خود بست که خون تازه بز را در آن میریخت. این کار باید سریع انجام میشد تا خون لخته نشود. خون توسط یک لوله روی نوار بهداشتی که آرونا خود پوشیده بود میچکید. خون بز همیشه در دسترس نبود. تعداد بزهایی که در قصابیها سلاخی میشد کم بود. بوی تعفن خون حیوان نیز برای اطرافیان آزارنده بود. همسایهها او را یک فرد گمراه و خونآشام لقب داده بودند.
آرونا خندهکنان میگوید:
آن انزوا بهنفع من شد. به من کمک کرد تا بیشتر تمرکز کنم.
او بالاخره پاداش پافشاری خود را گرفت و توانست اولین دستگاه قابلحمل و نیمخودکار برقی تولید نوار بهداشتی را در سال ۲۰۰۶ بسازد. ابعاد این دستگاه طوری بود که در فضایی به ابعاد ۳/۵ متر در ۳/۵ متر جا میشد و هر دقیقه ۲ نوار بهداشتی تولید میکرد.
شیوه کار دستگاه مانند یک مخلوطکن آشپزخانه بود. الیاف کناف خرد میشد و بهشکل مستطیل در میآمد. سپس این نوارها در پارچه پیچیده و در نهایت در یک محفظه فرابنفش ضدعفونی میشد. هزینه تولید هر دستگاه ۱۵۰۰ دلار بود. قیمت فروش هر نوار بهداشتی فقط ۲ تا ۳ سنت بود، یعنی یکدهم قیمت انواع موجود در بازار. او میگوید:
پس از آن همه سال انزوا و گوشهگیری که مردم حتی مسیر خود را عوض میکردند تا مرا نبینند، ابتدا باورش برایم سخت بود.
آرونا در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه بنیاد ملی اختراعات هند شد و توانست برای تولید انبوه دستگاه، سرمایه جذب کند. او «شرکت جایشری» را تاسیس کرد. جایشری در زبان هندی بهمعنی افتخار پیروزی است. وی و همسرش در همین سال دوباره ازدواج کردند.
از آن زمان تاکنون بیش از ۴ هزار دستگاه تولید نوار بهداشتی در هند فروخته و بیش از ۲۰۰ دستگاه به ۲۷ کشور صادر شده است. توینکل خانا، بازیگر و نویسنده بالیوود، داستانی درباره موفقیت آرونا نوشت و فیلم «پد من» را براساس همین داستان ساخت. خانا میگوید:
انگیزه اصلی من از ساخت فیلمی با موضوع قاعدگی این بود که نظر همگان را به موضوعی که همیشه در سایه بوده جلب کنم. امیدوارم پد من بیشتر از یک فیلم باشد. این بخشی از یک حرکت است تا محدودیتها و انزوا و خجالتزدگی فقط بهدلیل زن بودن متوقف شود.
همسر خانا، آکشی کومار، در این فیلم نقش آرونا را بازی میکند. او پیش از این نیز در فیلمهای اجتماعی مانند «توالت- یک داستان عشقی» با موضوع اهمیت فاضلاب بهداشتی نقش ایفا کرده است.
مانند اغلب فیلمهای بالیوود، پد من نیز پنج ترانه دارد که یکی از آنها به عشق قهرمان داستان به همسرش میپردازد. در ترانه دیگر، پد من نوار بهداشتی پوشیده است. متن ترانه میگوید او هرگز فرصت نداشته به دانشگاه برود ولی اکنون دانشجویان دانشگاه درباره کار او مطالعه میکنند.
در یکی از ترانهها به رسوم اولین قاعدگی یک زن در هندوستان اشاره شده که شامل ریختن آب زردچوبه روی بدن و مالیدن زردچوبه روی صورت است. متن ترانه میگوید اولین پریود یک واقعه مهم در زندگی است که باید جشن گرفته شود.
آرونا خندهکنان زمانی را بهیاد میآورد که خانا چند سال پیش با او تماس گرفته بود تا درباره امتیاز فیلم صحبت کند. او میگوید:
پیشنهادش را جدی نگرفتم. سعی کردم ردش کنم. گفتم برای مسافرت به لندن رفتهام. و او گفت چه خوب. من هم در لندن هستم. بیا ببینمت!
امروز فیلم توجه رسانههای اجتماعی را جلب کرده است. تصویر بزرگترین ستارههای بالیوود، در حالی که نوار بهداشتی در دست دارند، با هشتگ #چالش_پد_من منتشر شده است. واکنشها مختلف بوده است. برخی آن را یک حرکت احمقانه برای بازاریابی قلمداد کردهاند. ولی آرونا توئیت کرده:
مساله این عکس نیست. مساله این است که تابو بشکند و دربارهاش حرف بزنیم، نقطه!
(جناس: کلمه پریود [period] به دو معنی نقطه و قاعدگی)
From
A Menstrual Pad Movie Earns An Oscar Nomination
Kamala Thiagarajan
NPR, December 31, 2018
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
در کلمه sentence هم از جناس استفاده شده به دو معنی “جمله” و “حکم یا محکومیت” و به همین دلیل ترجمه های متعددی از عنوان این فیلم در نشریات مختلف فارسی در فضای واقعی و مجازی منتشر شده است: پریود انتهای جمله، پریود پایان محکومیت، قاعدگی ختم کلام، … ولی به نظر بنده اگر بخواهیم جناس را در برگردان فارسی نیز رعایت کنیم دو راه بیشتر نداریم: یا معادل های فارسی بیابیم که دارای چنین معانی دوگانه ای باشند و یا عنوان را طوری ترجمه کنیم که با معنی اصلی یعنی قاعدگی سازگارتر باشد و تا حدی جناس را هم برساند. به همین دلیل تصور می کنم “پریود نقطه سر خط” معادل بهتری است.