پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

روزنوشت‌های یک پزشک ایرانی در استرالیا/ آن سوی آب

بدست • 16 ژانویه 2010 • دسته: وب‌نوشت

یادداشت‌های زیر که از وبلاگ یک خانم دکتر ایرانی مقیم استرالیا انتخاب شده است علاوه بر عقاید و خاطرات معمول، بنا به اقتضای شغلی، گه‌گاه هم اوضاع و احوال این «شغل» را در آن‌سو و این‌سوی آب‌ها مقایسه می‌کند. با خواندن این یادداشت‌ها، درخواهید یافت که ماجراهای سریال “All Saints” یا همان «پرستاران» خودمان که در استرالیا ساخته شده است، اصلاً هم تخیلی نیست! (تصاویر ضمیمه را هم از همان سریال برگزیده‌ایم.)

سال نو مبارک!
۸۷/۱۲/۲۹٫ واسه چند هفته‌ای تو بخش هستم. حسابی گیج می‌زنم. ما تو ایران عین بچه‌ی آدم می‌رفتیم دکتر بازی می‌کردیم، واسه مریض نسخه‌ی عریض و طویل می‌نوشتیم؛ کاری هم نداشتیم که پول داره دارو بخره یا نه. کاری نداشتیم که این پیرمردی که تنها زندگی می‌کنه کسی رو داره که داروهاش رو چک کنه که سر وقت می‌خوره یا نه!
که این آدم که خورده زمین آیا شرایط خونه‌اش مناسب هست؟ چند تا پله داره؟ چه جور عصایی لازم داره؟ اصلاً بلده چطور با عصا راه بره؟
اگه این دختر ۱۶ ساله الکل می‌خوره یا سیگار می‌کشه یا زیادی دارو مصرف کرده به‌هر دلیلی، افسردگی یا مستی، کی‌یه که باهاش حرف بزنه؟ مشاوره و کمک برای ترک الکل یا سیگار لازم داره؟
این خانوم پیره که لج کرده می‌خواد خونه‌ی خودش بره و تنها زندگی کنه، آیا اگه اتفاقی واسش بیافته چطور آمبولانس خبر می‌کنه؟ کی خونه‌ش رو تمیز می‌کنه؟
باور می‌کنین که این‌جا همه‌ی این کارها برای مریض‌ها انجام می‌شه؟
یه پرستار مهربون (می‌گم مهربون، جدی می‌گم. همچین بعضی‌هاشون قربون صدقه می‌رن و love و darling می‌گن که من روزای اول واقعاً چشام گرد می‌شد) می‌ره خونه‌شون که داروهاشون رو بده و تزریق اگه دارن انجام بده. یکی دیگه هفته‌ای دوبار می‌ره که خونه‌شون رو تمیز کنه!
در مدتی که بستری هستن یه Occupational therapist (باور کنین این کاردرمانی نیست که مال جوونای شاغل باشه!) ارزیابی می‌کنه که آیا شرایط فیزیکی خونه با توانایی و سن و سالش مطابقت داره یا نه؟
… اینایی که گفتم خواب نیست. همه‌ش این‌جا انجام میشه.
می‌بینی خانوم ۹۰ ساله با ناخن‌های مانیکور شده و لاک قرمز خوشگل دست به دست با فیزیوتراپ صبور ما داره قدم می‌زنه.
سوشیال ورکر داره ترتیبی می‌ده که یکی برای ترتیب و تمیز کردن خونه‌ی اون آقای ۸۶ ساله که خانومش رو ۲ سال پیش از دست داده، بره.
همه‌ی این افراد مسن یه گردنبند گردن‌شون دارن که روش یه دگمه داره. به‌محض این‌که احساس کنن حال‌شون خوب نیست، دگمه را فشار می‌دن، در کمتر از ۵ دقیقه آمبولانس دم خونه‌شونه!
امروز رفتم یه مریض رو که تو خانه‌ی سالمندان چسبیده به بیمارستانه ببینم. همه‌ش حواسم به در و دیوار بود و پیرمرد پیرزن‌هایی که نشسته بودن با هم حرف می‌زدن. چه محیط قشنگی. و دلم سوخت برای مردمی که روی دریایی از نفت زندگی می‌کنن اما حتی به حال خودشون هم رحم نمی‌کنن. تا حالا رفتین خانه‌ی سالمندان؟
خیلی تلخ شروع کردم. اما امروز خیلی دلم سوخت برای همه‌ی اونایی که توی خونه‌های سالمندان تو ایرانن. کاش چشم باز می‌کردم و می‌دیدم همه‌چی یه‌جور دیگه بود!
018پزشک خانواده
۸۸/۱/۱۲٫ اصلاً ما تعریفی از پزشک خانواده در ایران داریم؟
سیستم ارجاع که فقط اسمش رو یاد گرفتیم، در حقیقت یه سیستم بسیار کارآمد و مفیده که البته اجراش در ایران مستلزم بستر سازی فرهنگی‌یه. در این سیستم هر پزشک عمومی یه تعداد مریض داره که کل مسایل بهداشت و درمان اونا رو در نظر داره. مردم خودشون می‌تونن پزشک‌شون رو انتخاب کنن. این پزشکان درمان بیماری‌های ساده و پیگیری درمان بیماری‌های پیچیده را انجام می‌دن. همیشه مریض‌ها باید اول برن سراغ پزشک‌شون مگر در مواقع مشکلات حاد و ناگهانی که مستقیم می‌رن اورژانس.
اگر پزشک تشخیص بده که مریض مشکلش نیاز به ارجاع تخصصی داره اونو هماهنگ می‌کنه. این پزشکان همیشه در تماس با متخصصین هستن. مثلاً اگر در مریضی به ام اس شک کنن اونو برای تشخیص و شروع درمان به متخصص ارجاع می‌دن و بعد پیگیری درمان به‌عهده‌ی پزشک خانواده یا همون پزشک عمومی‌یه. در بیماری‌های مزمن برحسب شرایط گاهی سالی یا چند سال یک‌بار هم ارجاع متخصص رو در نظر می‌گیرن. این پزشکان در مواردی که بیمار نیاز به بستری، مثلاً برای درمان وریدی هم داشته باشه، مجاز هستن که مریض رو در بیمارستان بستری و درمان اونو شخصاً پیگیری کنن.
یه کار جالب “Hospital At Home (HITH)” هستش. مثلاً مریضی حال عمومی‌ش خوبه و فقط برای درمان یه پنومونی (عفونت ریه) ساده یا سلولیت (عفونت نسج نرم) به چند روز درمان وریدی روزی یه‌بار احتیاج داره. خوب منطقی نیست که این مریض رو بستری کنن. یه تیم از پرستارای باتجربه هستن که می‌تونن روزی یه‌بار برن خونه‌ی مریض و تزریقش رو انجام بدن. بیمار با یه شماره‌ی مستقیم به پزشک و پرستارش دسترسی داره. از یه طرف پزشک هم روزی یه‌بار مریض رو در خونه ویزیت می‌کنه. به این ترتیب تخت اضافه پر نمی‌شه و در هزینه‌های درمانی هم صرفه‌جویی می‌شه.
این‌جا پزشک خانواده باید حداقل ۳ سال سابقه‌ی کار بعد از فارغ‌التحصیلی داشته باشه و معمولاً امتحان کالج GP را هم پاس می‌کنن و تحت بازآموزی مداوم (نه از نوع ایرانی‌ش) هستن. اعتبار این پزشک‌ها چیزی در حدود همون متخصص‌هاست. و معمولاً بیمارهاشون رو خیلی خوب می‌شناسن و فایل اطلاعاتی خیلی کاملی از بیمار دارن.
اگه کمتر به مسایلی که منجر به بی‌اعتمادی به دکترا می‌شه دامن بزنیم و اعتمادسازی انجام بشه با این سیستم هم صرفه‌جویی بیشتری در خدمات بهداشتی می‌شه و هم این‌که خدمات مناسب‌تری به بیمارا می‌رسه.
023دنیای دیگران!
۲۶/۱/۸۸٫ تو تریاژ اورژانس مریض‌ها براساس یه‌سری معیارها تقسیم‌بندی می‌شن که بدونیم کدوم‌شون بیشترین اولویت رو برای ویزیت داره. مثلاً درد قلبی یا دیسترس تنفسی یا تشنج می‌رن جزو گروه ۱ که باید بلافاصله ویزیت شن. تا می‌رسیم به گروه ۴ که ممکنه تا ۴-۳ ساعت هم منتظر بمونن. هفته‌ی پیش شیفت خیلی شلوغی تو اورژانس داشتیم. ۲ تا مریض گروه ۱ تقریباً همزمان با ۵-۴ تا گروه ۲ و تعداد زیادی از گروه‌های دیگه که واسه اورژانس کوچولوی ما با داشتن ۲ تا ۳ دکتر در یه شیفت که معمولاً یکی‌شون انترنه کمی سنگینه. من داشتم مریض دیگه‌ای رو می‌دیدم. کارم که تموم شد اومدم دیدم یه ستاره رو اسم مریض نارنجی (گروه ۱) رو صفحه‌ی مانیتور همین‌طور چشمک می‌زنه و نشون می‌داد که مریض اقلاً ۸-۷ دقیقه‌ای هستش که اومده. بچه‌ها داشتن سر این‌که کی اون مریض رو ببینه یه‌جورایی تعارف می‌کردن یا می‌ترسیدن مریض رو ببینن و ۳-۲ تا پرستار تند تند کارهای مریض‌ها رو انجام می‌دادن. فکر کردم واقعاً کار گروهی برای ما آسیایی‌ها و کشورهای در حال توسعه یا توسعه‌نیافته یه مقوله‌ی غیرقابل لمسه. اصلاً بهش عادت نداریم. در حالی که اصلاً یه مزیت کار گروهی تقسیم مسوولیت‌هاست. گروه پزشکایی که بودیم من و یه سریلانکایی و یه اوکراینی! در حالی که پرستارهای استرالیایی ما به‌دقت و با کمک هم داشتن مریض را کاراش رو انجام می‌دادن. اینه فرق ما با از ما بهترون!
یه جنبه‌ی دیگه‌ی کار گروهی را به‌قشنگی در بخش می‌بینم. اون چیزی که می‌گن Multidiciplinary. یعنی این‌جا فقط پزشک نیست که دستور صادر کنه و همه بگن چشم. گاهی حتی ما مانعی برای ترخیص مریض نمی‌بینیم و مثلاً فیزیوتراپ ما نمی‌ذاره مریض مرخص شه. یا مثلاً گاهی داروساز مصرف داروی مریض را متوقف می‌کنه. اوایل برای من عجیب بود. اما دارم می‌بینم چقدر این قضیه کمک‌کننده هستش.
گفتم داروساز. بد نیست کمی از نقش داروسازها در تیم درمانی بگم. تو ایران من فقط داروساز‌ها رو در کارخانه‌ی داروسازی یا شرکت‌های پخش دارو یا داروخانه در حال بیزینس می‌دیدم. بدترین حالت رو من در داروسازهایی می‌دیدم که پشت دخل داروخونه ایستاده بودن یا بدون نسخه‌ی پزشک داروهایی رو که صددرصد احتیاج به نسخه داشت با تجویز خودشون به مردم می‌دادن.
این‌جا تازه می‌فهمم که داروساز تو تیم درمانی چی‌کاره هست. تموم نسخه‌های بیماران می‌ره داروخونه و دکتر داروساز تک‌تک رو چک می‌کنه؛ به‌لحاظ دوزاژ مناسب، اینتراکشن (تعامل دارویی، یعنی تاثیری که داروهای مختلف رو هم دارن) و عوارض روی بیمار. و ما هفته‌ای یه‌بار جلسه‌ای داریم که گروه پزشکا و سرپرستارهای بخش‌ها و دکتر داروساز و یکی از اساتید داخلی جمع می‌شیم و تموم اشکالات در نوشتن یا اصلاً تجویز دارو یا اشکالات مصرف دارو یا سوالامون رو مطرح می‌کنیم. خیلی جالبه که مطمئن باشی اگه مریضت داروی جدیدی که واسش نوشتی احیاناً اختلالی روی بقیه‌ی داروها ایجاد می‌کنه یا عوارضی داره، یکی هست که چک کنه. و همه بدون پیش‌داوری و جبهه‌گیری اشکالای کار خودشون یا همدیگه را مطرح می‌کنن. من تازه دارم می‌فهمم که یه دکتر داروساز چقدر می‌تونه مفید باشه. و چقدر دکترهای داروساز ما با قرار گرفتن در جایگاه نامناسب شان‌شون داره بهشون اجحاف می‌شه.
032

برچسب‌ها: ٬ ٬ ٬ ٬

۵۷ دیدگاه »

  1. سلام.خسته نباشید.من و همسرم در امتحان رزیدنتی ایران قبول شدیم اما قصد داریم انصراف بدهیم و برای استرالیا اقدام کنیم اما می ترسیم چون واقعا نمیدونیم چقدر احتمال قبولی داریم و اشنایی هم در این زمینه نداریم.از زطرفی بعد از انصراف باید ۲سال طرح بریم و بعد اقدام کنیم.ایا ممکنه قوانین پذیرش تااون موقع تغییر کنه ؟اگه بعد انصراف نتونیم پذیرش استرالیا را بگیریم همه چیز رو از دست دادیم.از نظرتئوری قوی هستیم اما عملی نه زیاد.به نظرشما ارزش این همه ریسک رو داره؟ممنون میشم راهنماییمون کنید.

  2. سلام.ایا اکه پزشکی HBS Ag positive باشه میتونه برای mcqاقدام کنه؟ممکنه کسی قبول بشه و به خاطر این مشکل قبولش نکنن؟مرسی.

  3. برای اقامت باید امتیاز لازم را بیارید که گرفتن امتیاز شغلی بخش عمده ای از اون محسوب میشه. مگه همسرتون در شغلی باشه که بتونه اپلای کنه یا … به سایت مربوطه (www.immi.gov.au) مراجعه کنید و بادقت بخونید!…. در حال حاضر پیدا کردن کار خیلی مشکل شده والا مسلما ویزای کار بهترین و سریعترین راه می تونست باشه. در هرحال این بستگی به خودتون داره. من باشخصه کشوری که اقامتش را داشته باشم اما شانس کار نداشته باشم براش اقدام نمی کنم!

  4. من هیچوقت نمی تونم بگم چیکار کنید. اما شما هیچ امتحانی ندادید (منظورم امتحانات استرالیا) و همین الانشم هستند کسانی که با داشتن مدرک قبولی امتحانات دربدر دنبال کار می گردن!…توصیه می کنم تو فیس بوک در -گروه پزشکان ایرانی استرالیا- یه سرچ بکنید. …

  5. برای امتحان دادن این چیزها را چک نمی کنن. اما برای گرفتن ویزای کار پزشکی حتما چک میشه. حالا چکار می کنن نمی دونم. ممکنه ویزای کار صادر نکنن یا حداقل مطمین شن به مریض ها منتقل نمی کنن!

  6. سلام ممنون از اطلاعات مفیدتون – با توجه به با اینکه میگید کار بیمارستانی احتمالش کمه میشه اول شغل جی پی رفت ( مثلا تو مناطق کوچک) وبعدش اروم اروم دنبال پوزیشن بیمارستانی بود تا بشه رزیدنتی رو ادامه داد ؟ ممنونم

  7. بله. مشروط به اینکه ۵ سال سابقه کار عمومی شما ( که ٢ سال گذشته هم شامل باشه) را تایید کنن و امتحانات MCQ و IELTS یا OET را پاس کرده باشید!