پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

درباره‌ی سرمقاله‌ی شماره‌ی پیش «پزشکان گیل»/ این سرپوش لعنتی!/ دکتر بهمن مشفقی

بدست • 17 ژانویه 2010 • دسته: یادداشت

همکار عزیز و سختکوش ما، دکتر مسعود جوزی، کاتبی است که مکتوباتش مکتبیان را بر سر شوق و ذوق می‌آورد. سرمقاله‌ی شماره‌ی ۷۲ «پزشکان گیل» تحت عنوان «دروغ غیرضروری ممنوع!» از آن‌جمله است.
در این مکتوب تابلوی گویا و روشنی از جامعه‌ای ناهنجار ترسیم شده است که خواننده را به این فکر می‌اندازد تا به موضوع مورد بحث بیاندیشد. البته ایشان نه اولین نفر و نه آخرین نفری هستند و خواهند بود که در این خصوص داد سخن داده‌اند. اما تا زمانی که به این سوال اساسی ایشان که «از کجا باید شروع کرد» پاسخ درستی داده شود و به‌علاوه تنها در مرحله‌ی پاسخ هم باقی نماند و به‌مرحله‌ی اجرا درآید مشکل یادشده مشکل همیشه مطرح جامعه‌ی ما خواهد بود.
یکی از جامعه‌شناسان جهان پیشرفته در پاسخ به این سوال که فرق جهان پیشرفته و جهان توسعه‌نیافته در چیست، می‌گوید: در جهان توسعه‌نیافته فقط مسایل و مشکلات مطرح می‌شوند، در نتیجه اغلب چنین جوامعی با انبوه مسایل و مشکلات مواجه هستند، ولی در جهان پیشرفته همزمان با طرح مسایل و مشکلات، راه حل آن هم نشان داده می‌شود و با جدیت به آن عمل می‌کنند، لذا در چنین جوامعی شاهد انبوه مشکلات نخواهیم بود.
پنجاه سال پیش که در تهران دانش‌آموز دبیرستان بودم و محدوده‌ی تهران به خیابان تخت جمشید سابق و حداکثر بولوار نهر کرج ختم می‌شد و تعداد اتوموبیل‌ها هم چندان زیاد نبود، روزی برادرم در وقت صبحانه خوردن از من پرسید: «بهمن! اگر تو شهردار تهران بودی، مشکل ترافیک تهران را چگونه حل می‌کردی!؟»
صبح امروز که از جلوی کیوسک روزنامه‌فروشی عبور می‌کردم، چشمم به تیتر روزنامه‌ای افتاد که نوشته بود: «دولت در نظر دارد برای حل مشکل ترافیک تهران طرحی به‌اجرا بگذارد!» این می‌رساند که در طول پنجاه سال مساله‌ی ترافیک تهران مساله‌ی همیشه مطرح بوده و همچنان لاینحل باقی مانده است؛ درست همان خصوصیتی که آن جامعه‌شناس جهان پیشرفته برای جهان توسعه‌نیافته برشمرده است.
جالب این‌که پاسخ من در پنجاه سال پیش به برادرم، درست همین پاسخی بود که دکتر جوزی به آن اشاره کرد: تغییر فرهنگ جامعه که کار بسیار سختی است!
مع‌هذا با علم به این مشکل عمده و با توجه به اصل «مشکلی نیست که آسان نشود، مرد باید که هراسان نشود» با مقدمه‌ای مهم‌تر از متن به‌عرض همه‌ی کسانی که به توسعه و پیشرفت میهن عزیزمان می‌اندیشند می‌رسانم که به‌اعتقاد این‌جانب یکی از عمده‌ترین علت بروز و دوام ناهنجاری‌ها در جامعه‌ی ما این است که از تاریخ تاسیس موسسات تمدنی جدید در ایران، که قریب به یک قرن می‌گذرد، روحیه‌ی شوم و خطرناکی در مسوولین و مدیران همه‌ی صنوف و حرفه‌ها و گروه‌ها وجود داشت و هنوز هم دارد که با مشاهده‌ی اولین خلاف و خطا از افراد صنف یا حرفه یا گروه خود به‌جای این‌که بدون هیچ اغماضی فرد خلافکار و خطاکار را به مجازات لازم برسانند و او را به عموم معرفی کنند، آمدند روی خلاف و خطای او سرپوش گذاشتند. این مسوولان در توجیه کارشان گفتند اگر ما دست به افشای آن بزنیم، آن وقت اعتبار حرفه و صنف یا گروه ما در بین مردم از بین می‌رود و با چاشنی «تف سربالا بودن» این کار، سروته قضیه را به‌هم آوردند و عملاً حصار امنیتی برای دیگر همکاران صنف یا حرفه یا گروه ایجاد کردند تا او کوچک‌ترین واهمه‌ای از خلافکاری و خطاکاری نداشته باشد.
کسانی که این بدعت را گذاشتند، تشخیص نداده بودند که تف سربالا اگر چهره‌ی یک نفر را ملوث کند بهتر است تا به‌مرور زمان چهره‌ی جامعه را ملوث سازد! این مساله عمومیت دارد و شامل همه‌ی صنوف و حرف مختلف و گروه‌های گوناگون جامعه می‌شود، خواه بازاری، خواه فرهنگی، خواه پزشکی، خواه روحانی و…
هرچند به قول دکتر جوزی تغییر فرهنگ جامعه بسیار سخت است و مبارزه با ناهنجاری‌های اجتماعی جز با تغییر فرهنگ مردم امکان‌پذیر نیست، مع‌هذا هنوز هم برای اصلاح امور دیر نشده است. اگر از همین امروز مسوولین امور و مدیران صنوف مختلف تصمیم جدی بگیرند که با سرپوش گذاشتن روی خطاها و خلاف‌های اعضای خود مبارزه کنند، بدون شک دوره‌ی جدیدی آغاز خواهد شد که در آن همه‌ی افراد و اعضای گروه‌ها و صنوف و حرفه‌ها خواهند دانست که از این پس مصونیتی در برابر خلاف‌ها و خطاهای‌شان نخواهند داشت و دیگر از آن سرپوش لعنتی خبری نخواهد بود.
این بحث می‌تواند تا رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب، البته نه در مدت زمانی نامحدود، ادامه پیدا کند. به امید رسیدن به چنین هدفی!

دکتر بهمن مشفقی
نشانی: لاهیجان، خیابان شهید کریمی
تلفن: ۲۲۳۳۳۴۳-۰۱۴۱

Email: vahomanmd@yahoo.com

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.