پزشکان عمومی و سونوگرافی؟ بگذارید بیشتر فکر کنیم!/ دکتر مسعود جوزی
بدست پزشكان گيل • 16 جولای 2013 • دسته: تیتر اول٬ سرمقالهدعواهای بین رشتهای در جهان پزشکی چیز تازهای نیست؛ بهویژه آنجا که منافع اقتصادی بیشتر باشد و بازار داغتر. همهمان بحث جراحی زیبایی بینی و دعوایی را که چند سال پیش بر سر آن بین جراحان زیبایی، متخصصان گوش و حلق و بینی و جراحان فک و صورت بالا گرفت و البته هنوز هم ادامه دارد، بهیاد داریم؛ یا اخیراً اختلاف شدید بین همکاران فوق تخصص خون و متخصصان رادیوتراپی را بر سر شیمیدرمانی. اینبار هم دعوای مشابهی بین همکاران رادیولوژیست و پزشکان عمومی درگرفته است، اما با یک تفاوت: دعوا یکطرفه است! انگار یک طرف آن دیگری را گوشهی رینگ گیر انداخته و با مشت بر سر و صورتش میکوبد و اصلاً هم کاری به این ندارد که طرف مقابل یک بار هم دستی به دفاع جلوی صورت آورده است یا نه. یک طرف همکاران رادیولوژیست هستند (از استادان تا رزیدنتها) و نمایندگان مجلس و ماشاءلله خیل رسانههای طرفدار و دلسوز؛ آن طرف پزشکان عمومی بدون هیچ رسانهای… هیچ صدایی.
و جالب اینکه اصل خبر هنوز منتشر نشده و هر چه هست اظهار نظر دربارهی آن و واکنش به آن است. بنا بر شنیدهها، حدود یک ماه پیش در نشست وزیر بهداشت و معاونان وزارتخانه با روسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور، برخی از دانشگاهها از این شکایت داشتند که رادیولوژیستها با شبکهی بهداشت همکاری نمیکنند و بههمین دلیل در بسیاری از مناطق محروم، با وجود مجهز بودن شبکهها به دستگاههای سونولوژی و رادیولوژی که گاه توسط خیرین هم خریداری و اهدا شده است، بهدلیل عدم وجود رادیولوژیست، این دستگاهها حتی از جعبه خارج نشده است و بهناچار بیماران با یک شکستگی ساده هم به شهرهای مجاور اعزام میشوند. آقای وزیر میپرسد یعنی پزشکان شما بهاندازهی یک شکستهبند محلی هم نمیتوانند گرافیها را بخوانند!؟ در نتیجه همانجا پیشنهاد میشود که بهمنظور رفع این مشکل، برای پزشکان (داخلی، جراحی، عمومی، زنان و…) علاقهمند شاغل در شبکهها، دورههای آموزشی برگزار شود تا با داشتن مجوز بتوانند سونوگرافیهای ساده را انجام دهند و گرافیهای ساده را بخوانند و کار در موارد اورژانس لنگ نماند. همین! بعد هم هنوز نه آییننامهای در اینباره نوشته شده و نه دستورالعملی ابلاغ شده، یکی از حاضران در جلسه خبر را به گوش همکاران رادیولوژیست میرساند و… حالا فقط چند تیتر از واکنش این همکاران و رسانههای حامیشان را بخوانید:
خبرگزاری مهر: بحران در رادیولوژی کشور، تبعات انجام سونوگرافی توسط غیرمتخصصین
خبرگزاری خانهی ملت: تنش جامعهی پزشکی در پی ورود پزشکان عمومی به حوزهی رادیولوژی/ هشدار دربارهی واگذاری درمان به غیرمتخصصها
باشگاه خبرنگاران: ورود پزشکان عمومی به رادیولوژی تهدیدی برای سلامت جامعه
خبرگزاری فارس: پزشکان صلاحیت خدمات رادیولوژی ندارند/ سلامت مردم فدای پزشکان عمومی
سینا نیوز: نباید انجام آزمایشها را به پزشکان عمومی و متخصصان غیررادیولوژی سپرد
روزنامهی خراسان: واکنشها به بخشنامهی وزارت بهداشت برای انجام سونوگرافی توسط پزشکان عمومی
خبرگزاری ایسنا: رییس انجمن علمی رادیولوژی ایران مطرح کرد: رایزنی با وزارت بهداشت برای لغو دستور «انجام سونوگرافی توسط پزشکان عمومی»
روزنامهی بهار: رادیولوژى و سونوگرافى را هم عمومی کردند!
خواننده با دیدن این تیترها چه فکری میکند؟ «کار رادیولوژیستها بهطور غیرکارشناسانه به پزشکان عمومی واگذار شده و با این واگذاری، علاوه بر ایجاد بحران در رادیولوژی کشور، سلامت مردم فدای پزشکان عمومی شده است!» اما آیا واقعاً همینطور است؟
این در حالی است که همین حالا در اغلب کشورهای پیشرفته پزشکان عمومی و متخصصان داخلی در مطب خود علاوه بر گوشی و فشارسنج و الکتروکاردیوگرافی (که تا چند سال پیش استفاده از آن هم برای پزشکان عمومی ایرانی ممنوع بود)، یک دستگاه سونوگرافی هم دارند که از آن بهعنوان ابزار کمکتشخیصی استفاده میکنند؛ همانطور که مثلاً متخصصان قلب اکوکاردیوگرافی یا متخصصان اعصاب الکتروانسفالوگرافی دارند. و جالب اینکه این خواسته (بهحق یا نابهحق) تا کنون هیچگاه جزو مطالبات پزشکان عمومی ایرانی نبوده و مورد اخیر هم چنان که گفتیم، برای رفع مشکلات شبکههای بهداشتی- درمانی پیشنهاد شده است، نه پزشکان عمومی شاغل در بخش خصوصی.
شاید تصور کنید که متن خبرها از تیترشان روشنگرتر بوده است، ولی متاسفانه اینطور نیست. فقط در یک مورد آقای دکتر علی کائیدی، نمایندهی محترم مردم پلدختر در مجلس شورای اسلامی و مدافع سختکوش حقوق جامعهی رادیولوژی، مستقیماً به اصل مطلب اشاره کرده و فرموده است: «منبع اصلی درآمد رادیولوژیستها سونوگرافی است و وزارت بهداشت نمیتواند بگوید هر پزشک عمومی در حیطهی کار خودش سونوگرافی هم انجام دهد.» در بقیهی مطالب که شامل اظهارات مسوولان محترم انجمن رادیولوژی و مصاحبهها و نامههای سرگشادهی همکاران محترم رادیولوژیست و کامنتهایشان در صفحات مختلف اینترنتی است،۱ گذشته از توهینها و تحقیرهای آشکار و پنهان در حق پزشکان عمومی، مقصود اصلی در پوشش مضامین مردمپسندی چون دفاع از سلامت مردم و حق آنان در دسترسی به بهترین «متخصص»ها، تخصصی و دشوار بودن رشتهی سونوگرافی و عدم امکان آموزش آن طی چند ماه و نیز لزوم پرهیز از پدیدهی «خودارجاعی» و مفاسد مترتب بر آن پنهان شده است.
در این مورد که اغلب همکاران رادیولوژیستمان دغدغهی سلامت مردم را دارند و نمیخواهند این سلامت فدای منافع پزشکان عمومی شود، شکی نیست؛ فقط بهاجمال و بهعنوان نمونه یادآور میشوم که همین امروز در شهر ۵۰۰ هزار نفری پاکدشت، در ۳۰ کیلومتری تهران، تنها یک مرکز فعال رادیولوژی وجود دارد که همکار رادیولوژیستمان در آن روزانه بهناچار ۱۵۰ تا ۲۰۰ مورد سونوگرافی انجام میدهد و با اینحال هیچ رادیولوژیست دیگری حاضر به رفتن به آنجا نیست؛ نقاط محروم و دورافتاده که بماند!
در مورد این هم که سونوگرافی علمی پیچیده و وابسته به سایر رشتههای پیشرفتهی تصویربرداری است و چنانکه بسیاری از بزرگواران در بیانیهها و مصاحبههای خود گفتهاند، آموختن آن فقط از «نخبگانی که بالاترین رتبههای پزشکی کشور را بهدست آوردهاند» برمیآید، بهگمانم خود همکاران رادیولوژیست بهتر از همه میدانند که هماکنون در بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا و کانادا، نهتنها پزشکان که همکاران پیراپزشک هم میتوانند پس از گذراندن دورههای آموزشی سونوگرافی (که مدت آن بسته به مدرک تحصیلی و آشنایی قبلی کارآموز با آناتومی و فیزیولوژی متغیر است) و موفقیت در آزمون پایان دوره، در این رشته مشغول به کار شوند. اصلاً چرا راه دور برویم؟ مگر در همین ایران خودمان رزیدنتهای عزیز تنها سه ماه پس از آغاز تحصیل، وظیفهی خطیر انجام سونوگرافی بیماران در بهترین بیمارستانهای آموزشی تهران و مراکز استانها را برعهده نمیگیرند؟
دربارهی «خودارجاعی» و اینکه «خودارجاعی» در همهجا فساد در پی دارد، نیز حرف زیاد است. در اینباره چنان بزرگنمایی میشود که اولاً گویی مفهوم خودارجاعی تنها منحصر به این مورد است و مثلاً انجام آنژیوگرافی منجر به آنژیوپلاستی در همکاران قلبی یا تشخیص لزوم انجام پروسیجرهای جورواجور در سایر رشتهها یا حتی (سادهتر بگویم) تشخیص نیاز به جراحی توسط همکاران جراح از مصادیق خودارجاعی نیست، و ثانیاً خودارجاعی در همهی موارد برابر با فساد است. حال آنکه اگر جامعهی پزشکی در هر دو بعد «اخلاق پزشکی» و «نظارت» تقویت شود و عزم جدی برای مقابله با کژروی اقلیت زیادهخواه این جامعه وجود داشته باشد، نیازی نیست که همکاران رشتههای مختلف را به فساد متهم کنیم.
همانطور که در ابتدای این یادداشت نوشتم، تداخل بین رشتههای پزشکی و دعواهای بین رشتهای چیز تازهای نیست؛ اما مهم، مدیریت آن است. همین حالا هم همکاران رادیولوژیست در نتیجهی پیشرفت تکنولوژی و گسترش میدان کاری رشتهی خود، با انجام سیتی آنژیوگرافی وارد حیطهی متخصصان قلب و با انجام اینترونشنهای گوناگون وارد محدودهی رشتههای دیگر شدهاند که البته حقشان است. از طرفی، این ماهیت طب مدرن است که بعضی تجهیزات و استفاده از آنها همگانی میشود. یک زمانی بود که برای فکس یک نامه باید به ادارهی پست میرفتیم، ولی حالا هر کسی توی خانهش یک دستگاه فکس دارد. وقتی نوار تست حاملگی یا تست قند را در داروخانهها هم میفروشند، نباید با آن جنگید، بلکه باید آن را مدیریت و قانونمند کرد. در ماجرای اخیر طوری خط و نشان کشیده شده که انگار پزشکان ایرانی، برخلاف همتاهای غربی و شرقی خود، تا صد سال دیگر هم حق آموزش و توانمندی در زمینههای جدید را ندارند. در همین کشور ما هم تا چند سال پیش استفادهی پزشکان عمومی از نوار قلب برای تشخیص یا کوتر برای درمان ممنوع بود. میتوان تصور کرد پزشکی که دانش و تعهد و انگیزهی لازم را دارد، برای اینکه در تشخیص خود به قطعیت برسد، بتواند بهطور قانونمند از ابزارهای جدید تشخیصی استفاده کند و مسوولیت آن را هم بپذیرد و این البته فرق میکند با اینکه همکار دیگری برایش مثلاً سونوگرافی ارجاع کند.
نمیخواهم و نمیتوانم در اینجا برای نظام سلامت نسخه بپیچم، اما بگذارید روی مسایلی با این درجه از اهمیت بیشتر فکر کنیم؛ بگذارید دربارهی آن در اتاقهای کارشناسی گفتوگو و بررسی کنیم؛ پای روزنامهها و سایتها و محافل عمومی و خدایناکرده برخوردهای عوامفریبانه و توهینآمیز را بهمیان نکشیم. از طرفی بدانیم این برخوردها طرف مقابل را مرعوب نخواهد کرد که هیچ، تلنگری خواهد بود برای پزشکان عمومی و نمایندگان صنفی آنان تا در سالروز رستاخیز پزشکان عمومی (۲۳ تیرماه ۱۳۹۱، انتخابات انجمن پزشکان عمومی ایران) با هوشیاری و جدیتی بیشتر تحقق شعار اصلی آن انتخابات (بازیابی منزلت از دست رفتهی پزشکان عمومی) را پی بگیرند.
۱٫ در یک مورد ۱۵۰ کامنت مشابه اما با امضاهای متفاوت، چند ساعت پس از انتشار یک خبر در سایت روزنامهی بهار.
این یادداشت در هفتهنامهی سپید هم منتشر شده است.

پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
متخصصین اینقدر عرضه دارند که از حقشون (اگه باشه) دفاع کنند، ما پزشکان عمومی چی؟!! هر کسی به خودش اجازه میده دماغشو تو کار ما فرو کنه. کدوم قانون گفته پرستارانی که مجوز تزریقات گرفته اند دارو تجویز کنند! کدوم یکی از ماها یا تشکیلات پزشکی خصوصا تشکیلات پزشکان عمومی به تجویز دارو توسط داروخانه ها و نسخه پیچ ها پرداخته و یا اعتراض کرده! از وقتی مجوز تزریقات رو مستقیما به پرستارها دادند، حضور پزشک بعنوان مسئول فنی، شبیه مترسک شده، تو شهر ما بعضیهاشون چند تا آمپول رو باهم قاطی میکنن و حتی تزریق داخل مفصلی هم میکنن! آیا اینجا سلامتی مردم به خطر نمی افته مسئولین میدونن ما هم میدونیم که میدونن. وقتی هم که اعتراض میکنیم میگن باشه رسیدگی میکنیم ولی ما چیزی ندیدیم ولی وقتی یک پزشک به اصطلاح زیرمیزی میگیره یک میلیون بار اینو تو بوق و کرنا میکنن.