پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

حمام حاجی

بدست • 30 آگوست 2015 • دسته: تیتر اول٬ هنر و پزشکی

Dr Hajforooshدکتر رقیه حج‌فروش

۲۲ مرداد امسال «خانه‌ی فرهنگ گیلان» در محله‌ی ساغریسازان رشت پذیرای نمایشگاهی بود که به بزرگداشت و یادآوری یکی از قدیمی‌ترین و پرآوازه‌ترین نمادهای این محله‌ی سنتی و تاریخی اختصاص داشت؛ حمامی که از ۱۱ سال پیش به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به‌ثبت رسیده و به‌ویژه کاشی‌کاری‌های سردرش شهرتی فرهنگی و هنری دارد: حمام حاجی. این نمایشگاه شامل ۱۷ پرده از زوایای مختلف این حمام ۱۲۵ ساله بود و نقاش آن هم از اعقاب حاجی ابوالقاسم حج‌فروش: دکتر رقیه حج‌فروش!
اولین نمایشگاه نقاشی دکتر حج‌فروش که ترکیبی از کار با قلم سیاه و آبرنگ بود، حتی فراتر از پیش‌بینی‌های اولیه، با استقبال بسیار خوبی از سوی هم اهالی فرهنگ و هنر گیلان و هم اهالی محله‌ی تاریخی ساغریسازان روبه‌رو شد. و این برای ما ‌که همکار خود را این‌بار در کسوت یک هنرمند می‌بینیم، فرصتی مغتنم است تا علاوه بر انتشار چند اثر از این نمایشگاه ، دو یادداشت از بروشور آن را هم بازنشر کنیم. 

676

حمام حاجی
ساغریسازان از محله‌های قدیمی رشت است که بین رودخانه‌ی زرجوب و محله‌های خواهر امام، رودبارتان، یهودی تپه و جیرباغ واقع شده و جزو اولین خاستگاه‌های شهری رشت بوده است. در حال حاضر این محله در شرق رشت قرار دارد و مشرف به خیابان مطهری است. ساغریسازان در گذشته از محلات اعیان‌نشین رشت به‌حساب می‌آمد و به‌سبب سکونت ساکنان متمول و بانفوذش اعتبار فراوانی داشت و ساختمان‌هایش از نمونه‌های شاخص معماری گیلان به‌شمار می‌رفت. از جمله‌ی این بناها می‌توان از خانه‌ی رحمت سمیعی‌، ساختمان حوزه‌ی علمیه (تخریب شده) و حمام حاجی نام برد که هر سه مربوط به دوره‌ی قاجاریه است.
«گرمابه‌ی اکبریه» معروف به «حمام حاجی» از حمام‌های قدیمی رشت است که به‌دلیل معماری خاص و کاشی‌کاری‌های زیبای خود ارزش هنری دارد. این حمام در ابتدای کوچه‌ی تحویلی قرار گرفته و در قدیم چون روزهای دوشنبه‌ی هر هفته زنانه و بقیه‌ی روزها مردانه بود به ‌نام «دوشنبه حمام» نامیده می‌شد. نقش و نگار سردر حمام کار «مشهدی یوسف کاشی‌ساز» است. در دو طرف سردر کا‌شی‌های گل‌بته‌دار رنگین و در بالا صحنه‌ی جنگ رستم با دیو سفید و زیر آن مناظری از باغ و بوستان و خانه و افراد مختلف دیده می‌شود. بر بالای صحنه‌ی جنگ رستم و دیو سفید و نیز در پایین سمت راست عبارت «عمل مشهدی یوسف کاشی‌ساز بتاریخ بارس ییل سنه‌ ۱۳۰۸» دیده می‌شود که نشان می‌دهد تاریخ ساخت آن ۱۲۶۹ خورشیدی یعنی ۱۲۵ سال پیش است. این حمام را بعدها حاجی ابوالقاسم حج‌فروش (پدربزرگ پدر من) خرید.
600
بنا دارای دو ورودی است که ورودی اصلی مردانه‌ی حمام در چوبی کرم‌رنگی است که به‌همراه پنجره‌های متقارن چوبی در دو طرف آن، نمای جنوبی را تشکیل می‌دهد. یک در ورودی دیگر هم در امتداد کوچه‌ی تحویلی قرار دارد که سال‌ها استفاده نمی‌شد. وقتی که حمام به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم شد، ورودی سومی برای قسمت زنانه در داخل کوچه‌ی تحویلی باز شد.

674
در بخش مردانه «رختکن» (سربینه) با دو سکوی یک متری در دو طرف از قسمت میانی جدا شده و در مرکز این فضا حوضی قرار گرفته است. پس از آن «میان‌در» راهرویی است با یک طاق گهواره‌ای پیوسته که آبریزگاه در این قسمت قرار دارد. در راهروی میان رختکن و گرمخانه نیز «حوض لنگ» قرار داشت که اکنون دیگر نیست. دو دریچه‌ی سقفی نور این فضا را تامین می‌کنند.
«گرمخانه»‌ی حمام فضایی هشت ضلعی است که به چند محل برای کیسه‌کشی و خزینه تقسیم می‌شد. فضای اصلی گرمخانه با یک گنبد اصلی دارای نورگیر، مسقف شده است. گنبد اصلی گرمخانه روی دو طاق کوچک‌تر به‌صورت قرینه قرار گرفته است که هر کدام ازاین طاق‌ها در سمت چپ و راست با یک عقب‌نشینی فضایی را خلق کرده‌اند که در آن در گذشته حوض‌هایی وجود داشت. در این قسمت‌ها دلاک به استحمام و نظافت مشتری می‌پرداخت. البته زمانی که استفاده از دوش به‌جای خزینه متداول شد، این حمام به دوش نیز مجهز شد تا حدود سال‌های ۴۹-۱۳۴۸ که خزینه بسته شد.673
حمام حاجی تا سال ۱۳۷۹ همچنان دایر بود اما کم‌کم از یک‌سو شروع گازکشی منازل، راه افتادن حمام‌های خانگی و کم شدن مراجعه‌ی مردم و از سوی دیگر گران ‌شدن گازوییل که سوخت اصلی حمام بود، سبب تعطیلی آن شد.
ساختمان حمام در برابر زلزله‌ی ۱۳۶۹ گیلان مقاومت خوبی از خود نشان داد اما در برف بهمن ۱۳۸۳ سقف رختکن زنانه‌ی آن فروریخت و در حال حاضر عملاً دسترسی به بخش زنانه غیرممکن شده است.
این اثر در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۸۳ با شماره‌ی ثبت ۱۱۱۴۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به‌ثبت رسیده است.
دو بار در سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۸ شرایط خرید حمام توسط سازمان میراث فرهنگی فراهم شد که هر بار به سرانجام نرسید. سرانجام از سال ۱۳۹۱ به‌دنبال درخواست‌های مکرر از این سازمان و به‌دنبال شکایت همسایگان، به‌دلیل احتمال تخریب و ریزش سقف، تعمیرات مختصری در حمام صورت گرفت.

منابع:
– ساغریسازان یکی از قدیمی‌ترین محله‌های رشت، جعفر خمامی‌زاده، گیلان‌نامه، جلد ۷

hammihan.com/post/232464 –
nasirmahaleh.persianblog.ir/post/1466 –

– اطلاعات خانوادگی.672

روزی که قرار شد حمام پدری را نقاشی کنم، می‌دانستم با این تجربه‌ی کوتاه هنری، کاری سخت در پیش دارم و شاید حتی نتوانم یکی از نماهای دلخواه را به سرانجام برسانم.
سراغ حمام رفتم که تماشایش کنم. مدت‌ها بود آن‌جا را ندیده بودم. بنای باشکوهی که در ذهن داشتم، حالا مخروبه‌ای بیش نبود. دیوارهای همیشه‌ سفید آن را سبزی خزه‌ها پوشانده و بر کاشی‌‌ها تنها ردی از آب مانده بود. درها زنگ زده، کمد‌ها پوسیده، شیشه‌ها شکسته و حتی بخشی از کاشی‌های زیبای سردری- همان رستم و دیو بالای دکه‌ی سیگار «فریدون»- از جا درآمده بود. سفال‌های سقف یک در میان ریخته و خزینه‌ها خشک شده بود. حوض‌های آب سرد بی ماهی‌ و دودکش مثل پیرمردی سیگار ترک کرده بود که حتی توان آه کشیدن نداشت. تنها درخت انجیر پیری که از لای سنگ‌های سقف سربرآورده همچنان پابرجا بود؛ گرچه او هم چون پیرزنی یائسه دیگر بار نمی‌داد. فقط کبوتران سفید «عمو هرمز» به بام حمام وفادار مانده بودند‌.
حمام حاجی حالا خود شهری ویران بود! ویران مثل خاطرات کودکی همه‌ی ما، ویران مثل گذشته‌‌ای که از به‌یاد آمدن می‌گریزد. اما… مگر نه این‌که گذشته همان است که به‌یاد می‌آوری؟ پس سعی کردم به‌یاد آورم. سعی کردم ساغریسازان به‌یاد آورد حمامی را که ۱۲۵ سال چشم و چراغش بوده، حمامی را که چند نسل در آن تن شسته و با جانی تازه و صورتی گلگون از زیر سردر رستم و دیو سفیدش بیرون زده و چشم از آفتابش دزدیده بودند؛ حمامی که «عروسی حمام»ها و «ده شوران»ها به خود دیده بود.
نتیجه این است که می‌بینید! بخشی از آن گذشته اینک بر کاغذ نقش بسته است.
هنر است یا نه، نمی‌دانم. چشم‌نواز یا دل‌آزار، نمی‌دانم. بخشی از کودکی ماست؛ میراث مشترک همه‌ی ما ساغریسازانی‌ها…
به حمام حاجی خوش آمدید!670

 

برچسب‌ها: ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.