پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

پرتره‌ای که پس از شش دهه هنوز زنده است: پزشک روستایی

بدست • 8 نوامبر 2017 • دسته: تیتر اول٬ هنر و پزشکی

ترجمه: دکتر بابک عزیز افشاری

مجله لایف در سال ۱۹۴۸ مقاله مصوری با عنوان «پزشک روستا» منتشر کرد. عکس‌های این مقاله و چند عکس‌ دیگر را که در مجله منتشر نشد، یوجین اسمیت گرفت که طی ۲۳ روز اقامت در کرمینگ، کلرادو، شاهد چالش‌های رودرروی یک پزشک عمومی به نام دکتر ارنست سریانی بود. این عکس‌ها اکنون، پس از حدود شش دهه، همچنان زنده و گویا هستند.

دکتر سریانی در یک خانواده روستایی در وایومینگ متولد شد. او در شیکاگو وارد دانشکده پزشکی لویولا شد ولی تصمیم گرفت پس از اتمام تحصیل از هیاهوی زندگی شهری فاصله بگیرد. وی در سال ۱۹۴۶، پس از اتمام خدمت نظام، به استخدام بیمارستانی در کرملینگ درآمد و به‌همراه همسرش، برنتا، به این منطقه روستایی رفت.

دکتر سریانی تنها پزشک این منطقه به مساحت بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت حدود دو هزار نفر بود. حس صمیمی عکس‌های یوجین اسمیت به‌خوبی گویای چالش‌هایی است که این پزشک متواضع و خستگی‌ناپذیر با آن روبه‌رو بوده است. این مقاله مصور در زمان انتشار یک اثر کلاسیک و بدیع محسوب می‌شد و باعث تثبیت جایگاه یوجین اسمیت به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین عکاسان خبری قرن بیستم شد.

در سال ۱۹۷۹ صندوق خیریه یوجین اسمیت برای حمایت از فعالیت‌های بشردوستانه در حیطه عکاسی خبری، به یادبود این هنرمند بزرگ تاسیس شد.

 

 

دکتر ارنست سریانی، پزشک روستایی، پیاده عازم ویزیت است.

رالف پیکرینگ و فرزند ۵ هفته‌ای او منتظر دکتر سریانی هستند. امروز این اولین ویزیت این پزشک روستایی است. پیکرینگ راهنمای محلی توریست‌هایی است که برای دیدن کوه‌های راکی به این منطقه می‌آیند.

دکتر سریانی بر بالین بیمار، در حال بررسی علایم آنفلوانزا

دکتر سریانی روی صندلی عقب خودرو در حال تزریق مورفین به یک توریست ۶۰ ساله از شیکاگو در کنار نوه‌اش؛ بیمار دچار مشکل قلبی است.

دکتر سریانی در حال معاینه یک کودک مبتلا به تب و التهاب لوزه

دکتر سریانی هیچ تعطیلاتی ندارد و در بیمارستان کوچکی که برپا کرده، با یک دستگاه رادیولوژی و یک اتوکلاو، چادر اکسیژن و تجهیزات اولیه دیگر، کارهای ابتدایی را خود انجام می‌دهد.

این بیمار دچار شکستگی دنده‌ها شده و دکتر با چسب او را بانداژ می‌کند. درآمد دکتر سریانی بسیار کمتر از پزشکان شهری است، ولی اهالی او را دوست دارند و او این‌جا رییس خودش است.

دکتر سریانی در حال شست‌وشوی گوش این پیرمرد است تا شنوایی او بهتر شود.

دکتر بخیه‌های دست این پسربچه را که دچار پارگی شده است، معاینه می‌کند.

دو دوست همراه دکتر عازم ماهیگیری هستند. این فرصت‌ها به‌ندرت پیش می‌آید.

دکتر سریانی در حال ماهیگیری در رودخانه کلرادو

در حین ماهیگیری، یک مورد اورژانسی پیش آمده و دکتر باید برود. یک دختربچه از اسب افتاده و به‌شدت صدمه دیده است.

والدین دختربچه به‌شدت نگران هستند.

دکتر زخم دخترک را بخیه زده تا جای جوش‌خوردگی به حداقل برسد ولی او ناچار است که به والدین اطلاع دهد که مشکل چشم بیمار جدی است و آن‌ها باید او را به دِنوِر نزد چشم‌پزشک ببرند.

پسر جوانی که دچار دررفتگی آرنج شده و دکتر به پدر او کمک می‌کند تا بیمار را به بیمارستان منتقل کنند.

جاانداختن دررفتگی آرنج بسیار دردناک است.

پسر جوان می‌گوید: «دکتر، به مادرم نگو.» او هنوز تحت‌تاثیر اتر (ماده بیهوشی) است و متوجه حضور مادر خود نیست.

دکتر در حال اندازه‌گیری فشار خون این پیرمرد ۸۵ ساله به نام توماس میچل است. او با قانقاریای اندام تحتانی مراجعه کرده و با توجه به این‌که بیمار احتمالاً آمادگی عمل جراحی را ندارد، قطع پا به‌تعویق می‌افتد.

شرایط میچل نسبتاً پایدار شده و دکتر در حال انتقال او به اتاق عمل است. این‌جا آسانسور ندارد.

دکتر برای قطع پای این پیرمرد ۸۵ ساله ناچار است از بیحسی نخاعی استفاده کند.

اواخر شب این پیرمرد ۸۲ ساله در پانسیون دچار سکته قلبی شده است. کلانتر منطقه و مسوول پانسیون هم حضور دارند.

دکتر با توجه به احتمال فوت قریب‌الوقوع بیمار، با کشیش تماس می‌گیرد.

دکتر به کمک کلانتر، بیمار را به آمبولانس منتقل می‌کند.

منطقه بدون درخت و مرتعی کرملینگ، کلرادو، در دامنه کوهستان راکی

دکتر سریانی در کنار همسرش برنتا و فرزندان‌شان گری و فیلیپ، در حال تماشای نمایش سوارکاری

در سال ۱۹۴۷ یک کمیته مالی در کرملینگ تشکیل شد تا این خانه را به بهای سی و پنج هزار دلار از یک پزشک بازنشسته خریداری و به یک بیمارستان ۱۴ تختخوابی تبدیل کند.

ساعت ۲ بامداد است و دکتر پس از اتمام یک جراحی خود را به قهوه و سیگار مهمان کرده است.

برچسب‌ها: ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.