حزب در برابر صنف
بدست پزشكان گيل • 14 ژوئن 2017 • دسته: تیتر اول٬ سرمقالهدکتر مسعود جوزی
بازخوانی یک یادداشت پس از ۱۳ سال
اشاره: این یادداشت در شهریورماه ۱۳۸۳ منتشر شده بود؛ یک سال پس از کنار رفتن گفتمان اصلاح طلبی از قدرت و در آستانه انتخاباتی که سازمان نظام پزشکی را هم بهمدت ۸ سال به اصولگرایان سپرد.
از همان روز که زندهیاد دکتر علیرضا نوری نتوانست در شورایعالی نظام پزشکی آرای لازم را برای معرفی به رییس جمهور بهعنوان اولین نامزد تصدی ریاست کل سازمان بهدست آورد، استراتژی حزب «جبههی مشارکت ایران اسلامی» در مواجهه با نهادهای صنفی آشکار شد.
دکتر نوری که تنها یک سال قبل معاونت درمان وزارت بهداشت را رها کرده بود تا بهعنوان نمایندهی سوم مردم تهران به مجلس ششم (و ریاست کمیسیون بهداشت آن) راه یابد، نه تنها در انتخابات نظام پزشکی چهارم آذر ۷۹ موفق به کسب بیشترین آرای پزشکان تهرانی شده، بلکه در انتخابات ورود به شورایعالی نظام پزشکی نیز بیشترین آرای نمایندگان نظام پزشکیهای سراسر کشور را بهدست آورده بود.
این جراح جوان اگرچه پیشینهی سیاسی مهمی نداشت و بیشترین شهرت و محبوبیت خود را وامدار برادر دربندش (عبدالله نوری) بود، اما بههر روی و با تکیه بر نتایج سه انتخابات در طول یک سال، در آن زمان شایستهترین نمایندهی جامعهی پزشکی برای ریاست کل نظام پزشکی بهشمار میرفت؛ نکتهای که رییسجمهور نیز در انشای حکم ریاست جدید سازمان تلویحاً بدان اشاره کرد.
اما در جمع ۲۲ نفرهی شورایعالی اوضاع سیاسیتر از آنچه بود که تصور میشد. در یکسو اقلیتی از نمایندگان منسوب به جناح اقتدارگرا حضور داشتند که انتخاب طبیعی آنان دکتر شهابالدین صدر- رییسکل دورهی پیشین سازمان و رییس بعدی سازمان پزشکی قانونی- بود. اما در اکثریتی که متمایل به جناح اصلاحطلب بودند، دو گرایش کاملاً متفاوت پدیدار شد و از میان این دو گرایش، سرانجام نمایندگان منسوب به حزب مشارکت بودند که توانستند دکتر محمدرضا ظفرقندی- رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران و سرپرست تیم جراحی سعید حجاریان- را به ریاست کل سازمان برسانند و کرسی ریاست شورایعالی نظام پزشکی را به دکتر علی شکوری راد- از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت و عضو هیئت رییسهی مجلس شورای اسلامی- بسپارند؛ انتخابهایی که با توجه به مشاغل و مشغولیتهای بسیار حساس و وقتگیر این دو پزشک در دانشگاه تهران، مجلس و حزب مشارکت، از همان آغاز با انتقادهای فراوان مواجه شد.
بههر تقدیر گردونه آنگونه چرخید که نمیبایست: دکتر نوری تا آن روز که سانحهی دلخراش مرگش فرا رسید، در بیشتر جلسات شورایعالی به نشانهی قهر حضور نیافت، رییسکل و رییس شورایعالی مسوولیت صنفی خود را بهعنوان مشغلهای پارهوقت ادامه دادند و سازمان نظام پزشکی از فرصتی تاریخی که برای گذار آن به یک تشکیلات تمامعیار صنفی و حرفهای- با هویت، استقلال و اقتدارِ مورد نیاز- فراهم شده بود، بینصیب ماند.
احزاب سیاسی- بهویژه آنگاه که بر سر قدرتاند- در مواجهه با نهادهای صنفی دو انتخاب متفاوت پیشِ رو دارند:
در رویکرد نخست، میتوانند این نهادها را بهمثابه شعبات و «دنباله»های غیررسمی خود در نظر آورند و با مهرهچینی دقیق و هوشمندانه تشکیلات آشکار یا مخفی خود را تا اعماق دورترین آحاد صنفی گسترش دهند. در اینصورت رفتار سیاسی حزب عیناً به «واحد»های صنفی آن منتقل خواهد شد و در مقابل، ضربهپذیری نهاد صنفی نیز تابعی از ضربهپذیری حزب متبوع خواهد بود.
دومین رویکرد اما از آنِ احزابی است که دموکراسی را عمیقاً و بهعنوان «روشی معین برای دستیابی به نتایجی نامعین» پذیرفتهاند. در این رویکرد، نهاد صنفی جایگاه تمامی اعضای صنف است و رفتارِ آن نه از ایدهآلهای حزب، که از تعامل دموکراتیک منشهای متنوع داخل صنف- با هر عقیده و مرام سیاسی- جهت و نیرو میگیرد. این رویکرد در کوتاهمدت جوابگوی کلیهی امیال سیاسی حزب- ولو حزب حاکم- نیست، اما در منظری کلانتر و راهبردیتر نه تنها از ضربهپذیری صنف در برابرِ تندبادهای در راه میکاهد، بلکه به تعمیق و نهادینهسازی رفتار و منش دموکراتیک در آحاد اجتماع میانجامد.
رفتارشناسی احزاب اقتدارگرا در برابر نهادهای صنفی چندان دشوار نیست، اما بهراستی رفتار حزب اصلاحگرای مشارکت را در مواجهه با سازمان نظام پزشکی در کدامیک از مدلهای پیشگفته میتوان جای داد؟
حالا که «طبلِ توفان از نوا افتاده» و «آبها از آسیا افتاده است»، قصد سرزنشِ شخص یا گروهی در میان نیست. اینکه در چهار سال گذشته- علیرغم تمامی شعارهای سرداده شده- متاسفانه رویکرد دوم مجال آزمایش نیافت، شاید واقعاً دلیلی جز ناپختگی رفتار تشکیلاتی کنشگران حاضر در صحنهی سیاسی و صنفی این مرز و بوم نداشته باشد. اما لااقل میتوان تصور کرد که اگر اینگونه رفتار نمیشد، اینک پس از پایان دورهی چهارسالهی نظام پزشکی، این سازمان به درجهای از شخصیت و استقلال دست یافته بود که نگرانِ دستبهدست شدنِ آن نباشیم!
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل