پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

دادگاه صحرایی ژنرال شکست‌خورده

بدست • 30 دسامبر 2017 • دسته: تیتر اول٬ سرمقاله

دکتر مسعود جوزی

انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران حالا دیگر یک «انجمن اسلامی» بدان معنا که در سال‌های پیش از انقلاب و اوایل انقلاب به‌ویژه در دانشگاه‌ها حضور داشت و بدیل نیروهای مبارز غیرمذهبی در نبرد با شاه و امپریالیسم شناخته می‌شد، نیست. این تشکل اکنون حزبی سیاسی از پزشکان و پیراپزشکان است که با وابستگی به یکی از دو جناح اصلی جمهوری اسلامی (چپ پیشین و اصلاح‌طلبان فعلی) دو کارکرد مشخص دارد: پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس و… تلاش برای رای‌آوری و به قدرت رساندن جناح متبوع؛ پس از انتخابات، مدیریت تقسیم قدرت در حوزه نظام سلامت. تقسیم قدرت هم البته در سطوح فوقانی این انجمن علاوه بر اشغال صندلی‌های مهم، کوشش در جهت به کرسی نشاندن سیاست‌های مورد نظر معنی می‌دهد ولی در سطوح تحتانی اغلب معنایی جز تقسیم غنایم و کارآفرینی برای اعضا و پایوران ندارد.

با پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، همان‌گونه که اصلاح‌طلبان به‌عنوان یکی از دو پایه ائتلاف پیروز (در کنار اعتدالیون) به بخشی از قدرت در هیات دولت دست یافتند، انجمن اسلامی جامعه پزشکی نیز به سهمی از قدرت در وزارت بهداشت رسید. کرسی وزارت البته از آن دکتر حسن هاشمی شد که با محبوبیت پیشین در میان همه جناح‌های جمهوری اسلامی، بیشتر به چهره‌های شاخص اعتدالی نظام سلامت (دکتر ایرج فاضل، دکتر علی نوبخت و…) نزدیک بود، اما «همه‌کارگی» وزارتخانه به یکی از شاخص‌ترین انجمنی‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در نیمه دوم دهه ۶۰ رسید: دکتر ایرج حریرچی؛ هم‌او که به‌عنوان قائم‌مقام و نیز در سمت تازه ساخته شده «معاونت کل» وزارت بهداشت، ژنرال اصلی و دست راست وزیر در اجرای طرح تحول سلامت بود و در دولت بعدی هم با وجود آشکار شدن نشانه‌های شکست این طرح، برخلاف تمامی فرماندهان دیگر که جابه‌جا شدند، در کنار هاشمی ماند تا این کشتی شکسته را به مقصد برساند.

از این منظر، مجمع عمومی دیروز، جمعه هشتم دی‌ماه ۹۶ انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، دادگاه صحرایی این ژنرال شکست‌خورده بود؛ محاکمه‌ای که کیفرخواست آن را هم‌حزبی‌های حریرچی، یعنی اصلاح‌طلبان جامعه پزشکی، نوشته بودند؛ همان‌ها که در تمامی ماه‌ها و سپس سال‌های بیراهه رفتن طرح تحول سلامت صدایی جز پشتیبانی همه‌جانبه برنیاورده و گوش بر انتقادات تند تنها ژنرال مخالف‌خوان خود، وزیر پیشین بهداشت دکتر مسعود پزشکیان، بسته بودند؛ و البته چهره‌های شاخص اعتدالی از کمیسیون بهداشت مجلس و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی نیز در این محاکمه نقش توامان شاهد و مدعی را بازی می‌کردند. راست گفته‌اند که پیروزی هزار پدر دارد ولی شکست یتیم است؛ ژنرال تندخوی وزارت بهداشت این جمعه در جایگاه متهم واقعاً تنها بود.

ولی این رسمش نیست! در این شکست همه باید سهم خود را برعهده بگیرند؛ همه آن‌ها که می‌دانستند هر چقدر هم که دیگ طرح تحول عمیق باشد، کفگیر بالاخره به ته آن خواهد رسید؛ چه این‌ طرفی‌ها که چشمان‌شان چیزی جز افزایش چندبرابری تعرفه‌ها و «کا»ها را نمی‌دید و چه آن طرفی‌ها که از باده رضایتمندی بی‌سابقه مردم مست بودند؛ رضایتی که در سایه ارایه خدمات رایگان و تقریباً رایگان درمانی، آن هم عمدتاً تخصصی و بیمارستانی، به‌دست آمده بود.

اما از این «توصیه اخلاقی!» گذشته، به‌نظر می‌رسد در میان مباحث مطرح شده در این نشست دو نکته مهم‌تر بود: نخست اجماع تقریباً همه حاضران (جز البته همان ژنرال متهم) بر شکست طرح تحول سلامت، و دوم پرسش یکی از میهمانان مجمع، دکتر هاشم موذن‌زاده از گروه تلگرامی «پزشکان و قانون»، درباره چگونگی عقب‌نشینی از این طرح. این پرسش که گویی پاسخ روشنی هم بدان داده نشد، از آن رو اهمیت دارد که تجربه نشان داده است در این مرحله اگر تغییر راهبرد و عقب‌نشینی با برنامه و دوراندیشی انجام نشود، آسیب‌های بسیار بیشتری به‌بار خواهد آورد؛ آن هم در مورد طرحی که به‌طور مستقیم با میلیون‌ها از مردم نفر سروکار دارد و هرگونه بازگشت به عقب در خدمت‌رسانی به طبقات مختلف به‌ویژه در شرایط فعلی قابلیت تبدیل به بحران اجتماعی فراگیر را دارد.

از اردیبهشت ۹۳ و آغاز طرح تحول سلامت ۴۴ ماه گذشته است. در این مدت بر پایه طرحی که از آغاز نه برنامه‌ریزی درستی داشت و نه توجهی به واقعیات اقتصادی، میلیاردها تومان از منابع محدود کشور بر سفره نظام سلامت آمده و میلیاردها نیز بدهی‌های انباشته بر بخش‌های مختلف این نظام هوار شده است. افزون بر آن، دیوارهای متعدد بی‌اعتمادی بین مردم و جامعه پزشکی، بخش‌های مختلف درون جامعه پزشکی و نیز جامعه پزشکی و وزارت بهداشت کشیده یا قطورتر شده است. این‌همه هزینه و خسارت را نمی‌شود بخشید یا حتی فراموش کرد ولی می‌توان دل خوش داشت که شاید از پس شکستی این‌چنین سهمگین، خردک نوری از عقلانیت و تفکر علمی در افق پدیدار شده باشد. این کورسوی نور در زبان نظام سلامت چند معادل مشخص دارد: طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع، پرونده الکترونیک سلامت، تدوین گایدلاین‌ها، مدیریت علمی بیمه‌ها و…

امید که در این میانه بالاخره تدبیری اندیشیده شود!

 

 

برچسب‌ها: ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.