دو یادداشت دربارهی طب سنتی
بدست پزشكان گيل • 7 مارس 2015 • دسته: تیتر اول٬ طب مکملدکتر کیارش آرامش
آیا طب سنتی همان طب اسلامی است؟
یکی از طنزآمیزترین مغالطههای برخی از اصحاب طب سنتی این است که «طب سنتی» را مترادف و معادل «طب اسلامی» قلمداد میکنند.
طب سنتی همان «طب مزاجی» است که به مزاجها و اخلاط و طبایع چهارگانه (سرد و گرم و خشک و مرطوب یا دم و صفرا و بلغم و سودا) باور دارد و در یونان باستان مدون و مکتوب شد. در برخی از کشورهای جهان مانند هند و بنگلادش که هنوز اینگونه طب در برخی مدارس سنتی و حاشیهای آموزش داده میشود، با عنوان «طب یونانی» از آن یاد میشود. ابنسینا و رازی و دیگران هم با افتخار توضیح دادهاند که منبع اصلی آموختههایشان کتابهای جالینوس و بقراط و… است. در واقع این طب «یونانی/ جالینوسی» بود که در دوران تمدن اسلامی توسط ابنسینا و جرجانی و اهوازی و دیگران توسعه داده شده و به حد کمال خود رسید.
نکتهی طنزآمیز اینکه در تاریخ علم، مهمترین ویژگی طب «یونانی/ مزاجی» همانا سکولار (دنیوی) بودن آن است. توضیح اینکه تا قبل از آن، بیماری و سلامت به نیروهای ماورای طبیعی نسبت داده میشد. بیماری همانا «خشم خدا/ خدایان» و سلامت هم «مهر و بخشش خدا/ خدایان» تلقی میشد. این تمدن و طب یونانی بود که برای ساولین بار سعی کرد سلامت و بیماری را صرفاً با عوامل طبیعی (همان اخلاط و مزاجها) توضیح دهد و با اتکا به همین دانش درمان کند (با روشهایی مانند حجامت یا مداخلههای تغذیهای در جهت رساندن به تعادل). این طب در هماهنگی کامل با دیگر شاخههای دانش یونان باستان و سدههای میانه بود؛ یعنی فلسفه و اخلاق ارسطویی، هیات بطلمیوسی و مواردی از این دست. بههمین علت هم بود که عدهای از دینداران و صوفیان (مانند مولانا) آن را به شدت طرد و نفی میکردند (مولانا طبیبان «یونانی/ مزاجی» را مبتلا به «بطر» یعنی غرور و ناسپاسی میدانست).
با گذشت زمان و برآمدن دانشهای مدرن از جمله پزشکی مدرن، دانش یونانی که بر فرضیات نادرستی استوار بود، بیاعتبار شد و فروریخت. شیمی مبتنی بر چهار عنصر و هیات مبتنی بر هفت آسمان و طب مبتنی بر چهار خلط، همه و همه به تاریخ علم پیوستند. اما این در تاریخ علم باقی ماند که «این طب مزاجی بود که برای اولین بار طب را سکولار کرد و برای بیماری و سلامت توضیح و تبیین غیردینی ارایه داد».
حالا احیا کردن این دانش مغلوط و تاریخی، آن هم به نام طب دینی یا طب اسلامی (به این خاطر که در دوران تمدن اسلامی این دانش یونانی بود که رواج داشت و اهل علم زمان و طبیبان مسلمان از قبیل ابنسینا در آن قالب کار میکردند) رندی مضاعفی میخواهد که تنها متکی به مدعای گزاف اصحاب آن نیست، بلکه پایههایی نیز روی جهل «مردم/ بیماران» و سکوت آگاهان دارد.
طب سنتی، دستآویز اهالی شبهعلم
برخی از اهالی شبهعلم از نام «طب سنتی» یک سوءاستفادهی رندانه میکنند: طوری جلوه میدهند که انگار دو نوع طب وجود دارد: طب مدرن و طب سنتی. و گویی هر کدام از این دو نوع طب، مبانی و اصول و نظریهها و روشهای خود را دارد و برخی بیماریها را این بهتر درمان میکند و برخی دیگر را آن!
این ادعا بهکلی نادرست است. واقعیت این است که تنها یک طب و پزشکی معتبر وجود دارد که بهکار بستن آن از نظر اخلاقی روا و مجاز است: طب مبتنی بر شواهد (Evidence-based Medicine) که البته محصول دوران مدرن است.
بگذارید چند مثال بزنم:
آیا میتوان دو جور «جغرافی» را تصور کرد؟ جغرافی مدرن (یعنی همین نقشهها و دانشی که محصول ماهوارهها و GPS و خلاصه علم و فنآوری جدید است) و جغرافی سنتی (یعنی جغرافی مبتنی بر نقشههای قدیمی که در موزهها موجودند)؟ آیا کسی میتواند در کنار دانشکدهی جغرافی مدرن، یک دانشکدهی جغرافی سنتی تاسیس کند و در آن بهجای فنآوری جدید از نقشهها و کتابهای جغرافی سنتی استفاده کند و آدمها (و ماشینها و شرکتهای هواپیمایی و کشتیرانی) هم اختیار داشته باشند که برای انتخاب مسیر خود یکی از دو روش فوق را انتخاب کنند؟
آیا میتوان دو جور ستارهشناسی تصور کرد و دو جور دانشکده تاسیس کرد که در یکی علم ستارهشناسی مدرن درس داده شود و در دیگری گفته شود که زمین صاف است و روی شاخ گاو است و گاو روی ماهی است و بالای سر ما هم هفت طبقه آسمان است و…؟ و آنوقت به صنایع فضاپیمایی گفت که میتوانید در محاسبات خود از علم ستارهشناسی سنتی استفاده کنید که دانشمندان بزرگی چون بطلمیوس آن را پدید آوردهاند؟
آیا میتوان دو جور شیمی تصور کرد؟ شیمی مدرن و شیمی سنتی که عالم را متشکل از چهار عنصر غیرقابل تجزیهی باد و خاک و آب و آتش میداند؟ و عدهای را به دانشکدهی شیمی سنتی فرستاد تا محصولاتی را بر اساس علم کیمیای سنتی تهیه کنند؟
در تمامی فرضهای فوق، خوانندهی دانا با لبخند خواهد گفت که: نه! ما یک علم معتبر و بهروز داریم. شیمی و ستارهشناسی و جغرافیای سنتی، تنها به «تاریخ علم» تعلق دارند.
حالا اجازه بدهید یک سوال بپرسم: آیا «جغرافی/ ستارهشناسی/ شیمی سنتی» یکسره نادرست بود و هیچ فایدهای نداشت؟
پاسخ منفی است. آن علوم بخشهای درستی هم داشتند که علم مدرن آنها را پذیرفته و در خود جای داده است. البته آن علوم در زمان خود فایدههایی هم داشتند. راه و چاه را نشان میدادند و حتی خسوف و کسوف را پیشبینی میکردند. اما هرگز با فایدهها و دقت و صحت علم مدرن قابل مقایسه نیستند.
همین معنا در مورد پزشکی هم صادق است. ما یک پزشکی معتبر داریم و تنها همین پزشکی است که اخلاقاً حق استفاده و تجویز آن را داریم: پزشکی مبتنی بر شواهد. آنچه تحت عنوان طب سنتی خوانده میشود بخشی از تاریخ پزشکی است که البته در زمان خود جالب توجه بوده و برخی از بیماران را درمان میکرده و البته سرشار از تئوریهای نادرست و خندهدار هم بوده است. مثلاً فیزیولوژی و آناتومی سرشار از اشکالی که گردش خون را هنوز کشف نکرده است و رگها را جای عبور هوا میداند و قلب را سهبطنه و جگر را محل بخشی از عواطف و مغز را جای خنک شدن خون بهشمار میآورد. نیز تئوری مزاجی که بر شیمی چهار عنصری مبتنی است و همانند همان شیمی و همانند هیات بطلمیوسی سالهاست منسوخ شده و به تاریخ طب پیوسته است.
البته برخی از داروها و روشهای درمانی سنتی را میتوان از محک آزمون گذراند و وارد طب مدرن کرد، اما در این صورت دیگر جزیی از طب مدرن بهحساب خواهند آمد.
درست است که همچنان برخی با مراجعه به طب سنتی بهدرست (یا غالباً بهغلط و در اثر تلقین یا اثر دارونما یا سیر طبیعی بهبود بیماری) احساس میکنند حالشان بهتر شده است. اما این هرگز با دستاوردهای طب مدرن که بهجای روایتهای شخصی و تاثیرپذیر مبتنی بر تجربهی روشمند و علمی است، قابل مقایسه نیست. بنابراین قایل بودن به دوگانهی «پزشکی مدرن/ سنتی» یک خطای جدی است.
ما یک علم پزشکی داریم که معتبر است و اخلاقاً باید برای بیماران مورد استفاده قرار دهیم و البته در کنارش، تاریخ علم را داریم که قابل مطالعه (و نه کاربرد) است اما برخی از اجزای آن هنور معتبرند و بههمین علت وارد طب مدرن شدهاند. و همینطور انواع «شبهعلم» را داریم که سعی میکنند با تظاهر به علم بودن، مردم و بیماران را بهسوی خود جذب کنند. این شبهعلمها بهعلت مبتنی بودن بر مبانی نظری نادرست و استفاده از روشهای گاه خطرناک و غالباً بیفایده، منسوخاند و استفاده از آنها برای بیماران یا دلالت بیماران بهسوی استفاده از آنها غیراخلاقی است.
منبع: سایت گمانه (gomaneh.com) با اجازهی نویسنده
دکتر کیارش آرامش
متخصص پزشکی اجتماعی
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
Weblog: medicalscience.blogfa.com
Email: kiarasharamesh@yahoo.com
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
سلام
من دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی هستم
به دنبال همکاری ادبی با اقای دکتر ارامش هستم
ممنون میشم اگر پیام من رو به ایشون برسونید
۰۹۳۵۸۰۲۰۷۲۳