تو رو خدا کمک کنید
بدست پزشكان گيل • 5 دسامبر 2015 • دسته: تیتر اول٬ یادداشت
به بهانهی انتشار تصاویر لحظات پایانی زندگی دکتر عزتالله صادقی در فضای مجازی
دکتر شهریار خاقانی
همهی فیلم بیش از چند ثانیه نیست و من بهعنوان یک پزشک که خود خاطرهی تصادف وحشتناکی در سر دارد، هر لحظه از آن را پر از سخنان ناگفته و دردناک میبینم.
این ویدئو را در فضای مجازی با عنوان «کلیپ» منتشر کردهاند! فیلمی که در آن یک هموطن تنها و زخمی روی زمین افتاده و از مردمی که دورش حلقه زدهاند تقاضای کمک میکند؛ ولی مردم هیچکدام نمیتوانند نقش یک انسان را برای او بازی کنند: یک نفر که در کنار بیمار زخمی و تصادفی روی دو زانو بنشیند و به او در مورد کارهایی که انجام شده، اینکه نیروهای امدادی بهزودی خواهند رسید، حرف بزند… یک نفر که دست مهربانی روی شانهاش بگذارد تا او در میان اینهمه فیلمبردار غریب و دور از انسانیت احساس تنهایی نکند…
لحظات پایانی زندگی یک انسان با نگاه به چهرهی مردمی که تلاش میکنند این تصاویر را برای گوشی تلفن همراهشان بهیادگار ثبت کنند به پایان میرسد.
نوع تلاش زخمی و تقاضای کمک او ناامیدیاش را از این مردم نشان میدهد. استفاده از عباراتی مثل «تو رو خدا» نشان میدهد که دیگر نمیتوان به احساس صرف انسان بودن تکیه کرد و باید از نام خدا یاری خواست.
دکتر عزتالله صادقی که غروب اول آذر در کرمانشاه جان باخت، تنها جراح فوقتخصص عروق در استان کرمانشاه و چهار استان مجاور بود. ارابهی مرگ این پزشک خودرویی داخلی بود که علیرغم تبلیغات صدا و سیما و برخی مسوولان نشان میدهد پزشکان گرانقدری که در شهرهای کوچک این کشور خدمترسانی میکنند و معمولاً بهدلیل کمبود نیروی متخصص مجبور به جابهجایی میان شهرها هستند، بهعلت بضاعت مالی اندک مردم، نمیتوانند آنچنان هم از امکانات رفاهی بهرهمند باشند.
در چند روز اخیر حرفهی پزشکی در کشور ما حوادث بسیاری پشت سر گذاشته است از جمله درگذشت چند پزشک در جادهها در حین خدمترسانی به بیماران، ضرب و شتم و بیحرمتی به چندین پزشک دیگر از سوی همراهان بیماران و گاه افراد دارای مسوولیت و… که همهی اینها نشان میدهد آخرین جملهی دکتر صادقی سخن همهی ماست. به سپیدی روپوشمان نگاه نکنید؛ هر لحظه احتمال سرخی هست.
دکتر شهریار خاقانی
دبیر انجمن پزشکان عمومی ایران
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
میخواستم نطرمو راجب پست شما بدم من فکر میکنم علت ایستادن مردم بالای سر دکتر این بوده که همیشه گفتن بعد از تصادف به بیمار نباید دست زد و اتفاقا در حالتی که زیر سرش چیزی گداشته بودن و اینکه کنارش خم شدو باهاش حرف زد اموزشی از سمت همین کادر درمانی به مردم نشده و بیمار معمولا در شوک به سر میبره و نمیشه چیزی بهش گفت این باوری که مردم دارن و از بیتفاوتی نیست