پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

طب سالمندی، نفس یا قفس؟

بدست • 5 نوامبر 2017 • دسته: تیتر اول٬ یادداشت

دکتر فرامرز رفیعی

در هیاهوی تغییر الگوی ارایه خدمات بهداشتی و درمانی در کشور به سمت و سوی انجام روش‌های تشخیصی پاراکلینیکی غیرضروری و درمان و به‌تبع آن انحراف از برنامه‌ریزی برای اجرای طرح‌های بهداشتی و مراقبتی به‌ویژه در سطح اول ارایه خدمات، هر از چند گاهی صداهایی کم‌توان از دلسوزان و اندیشمندان بی بلندگو نیز به گوش می‌رسد.

نبود سیاست‌های مدون و زمان‌بندی شده در زمینه طب سالمندی، زخمی است که هر روز عمیق‌تر و مزمن‌تر می‌شود. همه دنیا با سرعتی کم و بیش مشابه در حال پیر شدن هستند. نکته جالب توجه مشاهده سرعت بالای وقوع این اتفاقات در کشورهای کم‌برخوردار یا با درآمد متوسط است. توجه به بهداشت سالمندی و ارتقای کیفیت سلامت نه‌تنها باید اولویت اصلی نظام‌های بهداشتی باشد بلکه برآورده کردن نیازمندی‌های مورد نظر در این بخش به‌طور پیوسته و ثابت باید از اهداف اصلی مصرف منابع مالی به‌حساب آید.

در سرشماری سال ۱۳۹۰ که جمعیت کل کشور ۷۵ میلیون نفر سرشماری شده بود، ۸/۲ درصد جمعیت یعنی ۶۱۵۰۰۰۰ نفر سالمند بودند. در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ جمعیت کشور ۸۰ میلیون نفر شمارش شد و پیش‌بینی می‌شود جمعیت سالمندان کشور تا سال ۲۰۳۰ میلادی به ۱۴/۴ درصد و در سال ۲۰۵۰ به ۳۱/۲ درصد برسد. در این سال جمعیت سالمند جهان ۲۱/۵ درصد و در آسیا ۲۴ درصد پیش‌بینی می‌شود که تعداد سالمندان کشورمان از میانگین جهان و آسیا بیشتر خواهد بود به‌طوری ‌که طبق بیانات رییس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، در سال ۲۰۵۰ از هر سه نفر ایرانی یک نفر سالمند خواهند بود.

حاصل افزایش امید به زندگی، کاهش میزان مرگ‌ومیر و سالخوردگی برگشت‌ناپذیر جمعیت است و مطمئناً پیری چالشی اساسی برای نظام‌های بهداشتی سراسر جهان و به‌ویژه کشور ما خواهد بود. اگرچه سالمندی پدیده‌ای فیزیولوژیک شامل پیری اندام‌ها و اعضای گوناگون بدن محسوب می‌شود و در نگاهی خوش‌بینانه باید فقط با محدودیت‌ها و کم‌توانی‌های ظاهری همراه باشد، لیکن بروز بیماری‌های مزمن، حوادث قلبی- عروقی و مغزی به‌همراه افزایش آسیب‌های استخوانی و مفصلی و تنفسی در این دوران مخلوطی از بیماری‌های پرهزینه‌ای را معرفی می‌کند که به‌تنهایی قادرند تمام بودجه‌های متصور برای بهداشت و درمان را به کام خود کشند و باعث هزینه‌کرد فراوان و کم‌فایده در سیاه‌چاله بزرگ تشخیص و درمان گردند و برنامه‌های کلان بهداشتی را به حاشیه یا فراموشی بسپارند.

در این میان توجه به بهداشت سالمندی، کم‌توانی، ناتوانی و بیماری‌های مزمن غیرواگیر همچون دیابت و حوادث عروقی، بیماری دمانس و در راس آن آلزایمر، سرطان، عوارض ناشی از تصادفات وسایط نقلیه، آلودگی محیط زیست و هوا باید در کانون توجه مسوولان برنامه‌ریز نظام بهداشت و مراکز کلان تصمیم‌سازی مانند مجلس شورای اسلامی و اولویت اصلی در سندهای توسعه کلان کشور قرار گیرد.

توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل مورد نیاز سالمندان، ارایه الگوی زندگی سالم، افزایش دانش فردی، اجتماعی و حرفه‌ای در این مقوله، توسعه مراکز نگهداری از سالمندان و افراد توان‌پذیر، تربیت علمی و عملی نیروهای مورد نیاز ارایه کننده خدمات بهداشتی و مراقبتی در منزل و مراکز خصوصی باید در اولویت برنامه‌های به‌ویژه وزارت بهداشت کشور ما باشد.

نقش بی‌بدیل پزشکان عمومی و پزشکان خانواده باید به‌شدت مورد تاکید قرار گیرد و با سوق دادن آنان به‌سوی شرکت در برنامه‌های مدون کوتاه‌مدت و میان‌مدت آموزش حرفه‌ای حین خدمت و همچنین تربیت نیروهای علمی مراقبین بهداشت سالمند زمینه توسعه نیروهای عمل‌کننده در این خصوص را فراهم آوریم و با تکمیل و بهبود خدمات بیمه‌ای و تعمیم آگاهی‌های اجتماعی و مسوولیت‌های فردی و اجتماعی افراد جامعه، شرایط پایه‌ای مورد نظر را توسعه دهیم.

راهی که شروع می‌شود باید بر تربیت پزشکان عمومی و خانواده متبحر و نیز آموزش مراقبین بهداشت سالمند و توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز تمرکز داشته باشد و از افتادن چندباره به دام چرخه معیوب متخصص‌سازی در این امر پرهیز شود.

پشت شیشه

سیاهی است.

هوایی است منتظر

بر یک دوراهی

نفس یا قفس!

دکتر فرامرز رفیعی

عضو پیشین هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران

Email: fa_if@yahoo.com

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.