پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

رسانه‌های اجتماعی و اخبار کاذب پزشکی

بدست • 16 می 2018 • دسته: تیتر اول٬ یادداشت

دکتر علیرضا مجیدی

اگر ۱۰ سال پیش، بیماری به هنگام ویزیت کنارم می‌نشست و صحبت از این می‌کرد که علایم بیماری‌اش و روش تشخیص و درمان آن را در گوگل جستجو کرده و بر اساس آن سوالاتی در ذهنش مطرح شده، بی‌شک از نفوذ اینترنت به اصطلاح رهایی‌بخش و آگاهی‌رسان در اعماق جامعه بسیار خشنود می‌شدم؛ اما نمی‌دانم چرا مدتی است دیگر این حس و حال سابق را ندارم. ما با بیمارانی روبه‌رو هستیم که به سبب کم‌عمق بودن وب فارسی و شبکه‌های اجتماعی، به‌مانند داستان «پیل در تاریکی» مولانا، تصوری ناقص و اشتباه از بیماری‌ها و حوزه سلامت دارند.

بیماران و خانواده آن‌ها برای جستجوهای اینترنتی با دشواری‌های زیادی روبه‌رو هستند:

– عدم اطلاع از کلیدواژه‌های درست برای جستجو

– آشنایی نداشتن با تکنیک‌های جستجوی درست

– آگاهی نداشتن از منابع مطمئن و دسترسی به منابع خرافی و نابه‌روز

– استنباط نادرست از نوشته‌های درست به‌خاطر کم بودن اطلاعات پایه.

به این دلایل، اغلب جستجوهای‌شان به‌صورت متناقض منجر به آشفتگی یا گمراهی‌های فکری می‌شود و طبعاً برگرداندن آن‌ها به مسیر درست درک از بیماری‌ خود، نیازمند شکیبایی بسیار پزشک و پرسنل پزشکی است که این روزها مطاعی است کمیاب.

متاسفانه وب فارسی این روزها بسیار تجاری شده و جای مدیران دردمند سایت‌ها و وبلاگ‌ها را مدیران کانال‌های تلگرامی گرفته‌اند که تنها به دراماتیک کردن عکس-نوشته‌ها و متعجب کردن بازدیدکننده‌ها برای تشویق آن‌ها به عضو شدن در کانال‌های‌ خود فکر می‌کنند و به گاه ارایه مطالب پزشکی، نوشته‌های‌شان کم‌عمق، بدعت‌آفرین و خیلی اوقات در حد افسانه و خرافه‌پردازی است.

این ماه‌ها شاهد مطرح شدن پدیده اخبار کاذب (fake news) ‌در رسانه‌ها و تحلیل آن هستیم و متاسفانه این اخبار پتانسیل ذاتی زیادی برای همه‌گیر شدن دارد. در حوزه پزشکی هم اخبار کاذب، به‌ خصوص متناسب با وضعیت اجتماعی این سال‌های ما، توانایی خود برای ماندگاری در اذهان را نشان داده‌ است.

عوامل زیادی در این مساله دست به دست هم می‌دهند:

– کمبودهای آموزش کلاسیک: خیلی وقت‌ها تصور می‌کنم که اگر در همان دوره دبیرستان، دانش‌آموزان آشنایی خوبی با ژرفای دانش‌ زیست‌شناسی و فلسفه و چیستی دانش و شیوه‌های درست اندیشیدن پیدا می‌کردند، در بزرگسالی گوش به خرافه نمی‌دادند یا استنباط ناقص از مطالب صایب پیدا نمی‌کردند.

– غیرتخصصی بودن رسانه‌ها: شوربختانه بیشتر- و نه همه- رسانه‌های ما، رسانه‌هایی هستند که به گاه رخ دادن یک مرگ مشکوک بیمارستانی یا فاجعه سلامتی گسترده، تنها به گزارش مورد پیدا کردن مقصر می‌پردازند و سعی نمی‌کنند به‌صورت ریشه‌‌ای علت‌ها را پیدا کنند.

– سرخوردگی آگاهان و کارآمدها از حضور در عرصه اجتماعی و رسانه‌ای، در مقابل جسارت کم‌سوادها برای به‌دست گرفتن روابط عمومی‌ها، سایت‌های اطلاع‌رسانی دولتی و شبکه‌های اجتماعی وابسته غیررسمی آن‌ها.

– باورمندی تاریخی مردم به این‌که به‌جای تلاش مستمر پویا برای نیل به نتیجه در هر عرصه‌ای، راه‌های میان‌بر آسان معجزه‌آسای پنهانی وجود دارد. در همین راستاست که حتی تحصیل‌کردگان دنبال راهی هستند که مثلاً با یک دمنوش به تناسب اندام آرمانی برسند، با یک ماساژ مشکل دیسک‌های کمری برآمده خود را حل کنند و دیابت و تومورهای خود را با یک اکسیر خوراکی دیگر، غیب کنند.

– تنبلی و بی‌تفاوتی پزشکان در ایجاد رسانه‌های مستقل غیرانتفاعی

– منتسب کردن خرافه‌ها به امور مقدس مورد احترام عموم تا به آن حد که مسلم به‌نظر برسند. طبعاً در چنین شرایطی مدیران و مسوولان با نیمه‌عمر محدود دوران تصدی میز کاری، تلاش می‌کنند از ایجاد هرگونه حاشیه به‌خاطر تلاش برای تنویر افکار عمومی، پرهیز کنند.

 

دکتر علیرضا مجیدی

Website: 1pezeshk.com

Email: alirezamajidi@gmail.com

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.