پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

جشن‌نامه‌ی م. پ. جکتاجی

بدست • 18 فوریه 2018 • دسته: تیتر اول٬ کتاب

دکتر مسعود جوزی

۱
اول از همه با خودم صادق باشم؛ از این‌که «جشن‌نامه‌ی م. پ. جکتاجی» درآمده و اسم من در فهرست نویسندگان نیست، به‌شدت احساس زیان می‌کنم؛ و وقتی پیگیری بسیار جدی و حرفه‌ای گردآورنده این مجموعه، رحیم چراغی عزیز، را به‌یاد می‌آورم، این احساس زیان‌دیدگی با شرم نیز توامان می‌شود. ظلمی است که به خودم کرده‌ام؛ جکتاجی بزرگ آن‌قدر وقار و مناعت طبع دارد که به ستایش چون منی نیازش نباشد. با این‌همه این چند خط را گذشته از «پیشنهاد کتاب»، ادای دین و اظهار ارادتی دیرهنگام در نظر آورید: سر ارادت ما و آستان حضرت دوست!

۲
از این مقدمه که بگذریم، به خود استاد محمدتقی پوراحمد جکتاجی می‌رسیم که به‌گمان من تندیس زنده روزنامه‌نگاری گیلان است؛ البته نه آن‌گونه که فعلاً هست، بلکه آن‌گونه که باید باشد. متاسفانه جکتاجی معدل روزنامه‌نگاری گیلان نیست، اما شاگرد اول آن است و شاگردها اول‌ها می‌توانند الگویی برای ما بدها و تنبل‌ها باشند که سر آخر اگر کارنامه درخشانی برجا نمی‌گذاریم، لااقل رفوزه و بی‌آبرو هم نباشیم. جکتاجی در ۷۰ سال زندگی و ۵۰ سال زیست فرهنگی و به‌ویژه روزنامه‌نگاری خود نشان داد که حتی در دشوارترین شرایط سیاسی هم می‌توان شرافتمندانه از دل‌خواسته‌ها و بر زبان نیامده‌های مردم نوشت؛ گیرم گاهی به زمزمه و کنایه و گاه به تصریح و بانگ بلند. گذشته از دغدغه‌های فرهنگی و علایق خاص گیلان‌شناسی و گیلان‌پژوهی، بزرگ‌ترین مساله او توسعه گیلان است؛ توسعه استانی که خود به تعریض «استان آخر»ش نامیده است؛ توسعه‌ای که اگر حتی اندکی از آن محقق شود، بسیاری از مشکلات معیشتی مردم آبرودار ولی بی‌چیز و از یاد رفته و معضلات زیست‌محیطی طبیعت مظلوم آن برطرف خواهد شد.

۳
جکتاجی نشان داد در تباه‌ترین و فاسدترین مناسبات اجتماعی و اقتصادی این روزها نیز می‌توان پاکیزه زیست. در این ۵۰ سال چه بسیار به عرصه مطبوعات گیلان آمدند و رفتند که یک‌صدم توان اندیشگی و نوشتاری او را نداشتند؛ ولی در این فاصله کوتاه آمدن و رفتن بار خود بستند و به پشت سر هم نگاه نکردند: آنان که نگاه‌شان هم به قلم و هم به مردم به‌واقع «ابزاری» بود؛ چه آن‌ها که قلم را چون چاقوی باج‌گیران به‌سوی پشت‌میزنشینان گرفتند که اگر حق و حساب نرسد، به‌جای مدح و تملق، باران تهمت و شایعه خواهد بارید؛ و چه آنان که تحریریه را سکویی کردند تا خود را به آن سوی میز پرتاب کنند. پس از همه این سال‌ها، با خاطر جمع می‌توان گفت که جکتاجی نه‌تنها از روزنامه‌نگاری کیسه‌ای ندوخته بود که حتی اگر چیزکی هم از زندگی کارمندی اندوخته داشت، یکسره صرف «عشق» کرد و البته صرفه‌اش را هم برد!

۴
جکتاجی پیش از آن‌که با «دامون» و سپس «گیلان‌نامه» و «گیله‌وا» روزنامه‌نگاری پیشه کند و پس از آن، هم شاعر و نویسنده بوده و هست و هم کتاب‌شناس و پژوهشگر خستگی‌ناپذیر زبان، تاریخ و فرهنگ گیلان‌زمین و هم فعال فرهنگی و اجتماعی (به‌ویژه از بنیان‌گذاران «خانه فرهنگ گیلان» و «خانه میرزا» و…) و البته همین ویژگی‌هاست که به او در روزنامه‌نگاری به‌معنی عام و روزنامه‌نگاری تخصصی در حوزه گیلان‌شناسی و گیلان‌پژوهی جایگاهی چنین بلند بخشیده است. این‌که در این چند خط بیشتر بر روزنامه‌نگاری استاد تاکید می‌کنم، گذشته از رعایت اختصار کلام، بی‌دانشی و کم‌دانشی من در آن عرصه‌های متنوع است و چه خوب که گردآورندگان «جشن‌نامه‌ی م. پ. جکتاجی» به خوبی و کفایت حق مطلب را ادا کرده‌اند تا در پرتو آشنایی با زیست فرهنگی او، با آن زمینه‌های گسترده فرهنگی، حتی فراتر از کارنامه شخصی خود جکتاجی، آشناتر شویم.

۵
«جشن‌نامه‌ی م. پ. جکتاجی» مجموعه یک مقدمه، سه کتاب و یک پیوست است:
مقدمه در ۹۰ صفحه شامل سه مطلب «مقدمه: درباره اندیشه و ابتکار م. پ. جکتاجی (و سه کتاب جشن‌نامه)» از رحیم چراغی، «سال‌شمار زندگی و آثار م. پ. جکتاجی» از سونه جکتاجی و «از دیروز تا امروز» به قلم خود جناب جکتاجی است.
کتاب اول: «روزنامه‌نگار و گیلان‌پژوه (محمدتقی پوراحمد جکتاجی)» در حدود ۲۲۰ صفحه مجموعه‌ای است از آن‌چه دیگر نویسندگان و پژوهندگان درباره جکتاجی نوشته‌اند. در این بخش گزیده‌هایی از نامه‌های منتشرنشده بزرگان فرهنگ ایران‌زمین به جکتاجی نیز پیوست شده است.
کتاب دوم: «مطالعات شمال (در زمینه تاریخ، تمدن، مردم‌شناسی و فولکلور، هنر و…)» در حدود ۶۲۰ صفحه خود به‌تنهایی یک جُنگ بسیار پربار است به قلم نویسندگانی که هر یک در زمینه تخصصی خود به‌راستی عالم و صاحب‌نظرند. از این جُنگ در نشست اول دو مقاله «کسما و گوراب زرمیخ؛ تقابل سنت و مدرنیته در تشکیلات جنبش جنگل» نوشته دکتر ناصر عظیمی و «میرزا کاظم خان فیلسوف‌الدوله» از دکتر هومن یوسف‌دهی را خواندم و گذشته از حظ فراوان، بسیار آموختم.
کتاب سوم: «مطالعات ایرانی (در گستره تاریخ، زبان، هنر، ادبیات و…)» در حدود ۱۵۰ صفحه نیز به‌همان سیاق کتاب دوم، شامل نوشته‌هایی بسیار خواندنی در عرصه ملی است.
پیوست «چهره و چهره‌ها: م. پ. جکتاجی به روایت عکس‌ها» هم در ۶۰ صفحه یک آلبوم دیدنی از خاطره‌هاست.

۶
دست رحیم چراغی درد نکند! یک‌تنه تاوان قدرناشناسی تاریخی به‌ویژه ما گیلانیان را داده و پیداست که برای کاری به این غنا و گستردگی، زحمت فراوان کشیده است. حاصل کار هم چنان است که می‌توانیم با افتخار سرمان را بالا بگیریم، هم به یگانه‌ای چون محمدتقی پوراحمد جکتاجی ببالیم و هم نویسندگان ارجمندی که مجموعه‌ای چنین فاخر و ماندگار فراهم کرده‌اند.

جشن‌نامه‌ی م. پ. جکتاجی
به‌کوشش: رحیم چراغی
نشر فرهنگ ایلیا، رشت ۱۳۹۶
۱۱۵۶ ص، ۸۰ هزار تومان

برچسب‌ها: ٬ ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.