برای تائب شدن دیر نیست/ دکتر مسعود جوزی
بدست پزشكان گيل • 25 آوریل 2010 • دسته: ویژه دکتر تائب (76)۱- ۱۳۷۸ بود گمانم. در انتشار خبرنامهی انجمن پزشکان عمومی وقفهای افتاده بود و من که آن روزها در حاشیهی رشت مطب داشتم و کلی وقت اضافی در فواصل بین ویزیت بیماران، به فکر پژوهش بر تاریخ پزشکی گیلان افتادم. از فیشبرداری از سفرنامهها و مطبوعات قدیمی شروع کردم (بدون کامپیوتر و بهسبک مرحوم علامه دهخدا) و وقتی خواستم برای مطالعات میدانی سراغ پزشکان پیشکسوت بروم، اول از همه دکتر محمدعلی فائق را انتخاب کردم که هم پزشک بود، هم فعال صنفی و اجتماعی و هم روزنامهنگار، و در همهی این زمینهها پیشکسوت من. اما دکتر فائق مرا به «پزشک- نویسنده»ی دیگری حواله داد که کار تاریخنویسی پزشکی گیلان را خیلی پیشتر آغاز کرده بود: دکتر سیدحسن تائب.
۲- این آغاز آشنایی من با بزرگمردی بود که در اولین دیدار دیدم گنجینهای است از فرهنگ و تاریخ پزشکی گیلان. قرار دوم در خانهی دکتر بود و رونمایی از یادداشتهای دستنویسی که شش سال بعد شد «بیمارستانهای رشت، از مشروطه تا ۱۳۵۷» و ده سال بعد شد «واژهنامهی طب سنتی گیلان» و یک مجموعهی «گیاهان دارویی گیلان» که هنوز منتشر نشده است. چند ماه بعد و با شروع کار «ماهنامه» از صرافت پژوهش تاریخ پزشکی افتادم، اما ارتباطم با استاد قطع نشد که بیشتر هم شد و حاصل این ده سال ارادت من و محبت ایشان دهها مقاله است که در دو ماهنامهی «پزشکان» (نشریهی داخلی انجمن پزشکان عمومی رشت) و «پزشکان گیل» بهعنوان سردبیر افتخار انتشارش را داشتهام و کتاب ارزشمند «بیمارستانهای رشت…» که افتخار ویراستاریاش را.۳- در مورد دکتر تائب و آنچه از او آموختهام خیلی حرفها برای زدن دارم. ولی در این مجال اندک فقط حیفم میآید به یک نکته اشاره نکنم: دکتر تائب اولین نوشتههای فرهنگی و تاریخی خود را چند سالی پس از بازنشستگی و در حدود ۵۵ سالگی منتشر کردند. این را برای همکاران دانشمندم میگویم که علیرغم مطالعات گسترده و متنوع و تجربیات گرانقدر، تا کنون بههر دلیل فرصت نیافتهاند دست به قلم ببرند: برای نویسنده شدن دیر نیست.
۴- اما نویسندگی تنها یک وجه از تائب است؛ منشور زندگی او وجوه دیگری هم دارد که در صفحات بعد با آن بیشتر آشنا خواهیم شد؛ مجموعهای از خصال نیکو که بهعنوان مثال میتوان به شهامت اخلاقی، وارستگی، حقجویی و شجاعتی اشاره کرد که دکتر بهمن مشفقی در صفحهی ۱۰ همین ویژهنامه سندش را رو کرده است. این مجموعه نیز میتواند برای مایی که گاه از اخلاقیات رایج این روزها بهتنگ میآییم، الهامبخش و انگیزهآفرین باشد. فردوسی بزرگ میگوید: «فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و ز عنبر سرشته نبود/ به داد و دهش یافت آن نیکویی/ تو داد و دهش کن فریدون تویی.» تائب نیز همچون فریدون «فرشته» نیست، «آدم» است با اخلاقیاتی که سزاوار «آدمی» است. این یک جمله را خطاب به خودم میگویم: برای «آدم» شدن دیر نیست.
۵- فکر برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر تائب از یک تماس تلفنی شروع شد. دکتر سیدمحمد گلباغی، جراح باذوق و دست به قلم رشتی بود که پس از انتشار دومین کتاب دکتر تائب میپرسید برای قدردانی از چنین مردی منتظر چه هستید. این پیشنهاد در هیات مدیرهی رشت تصویب و به «بنیاد فرهنگ پزشکی گیلان» سپرده شد. به پیشنهاد و تاکید دکتر انوش برزیگر، رییس نظام پزشکی و بنیاد فرهنگ پزشکی گیلان، قرار شد برگزاری آیینهای قدردانی از دیگر بزرگان عرصهی پزشکی استان نیز در سال آینده با تدوین آییننامهی جامعی تداوم یابد. برای برگزاری این مراسم، سازمان نظام پزشکی رشت، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، انجمن پزشکان عمومی رشت، انجمن داروسازان گیلان، جامعهی جراحان گیلان، انجمن دندانپزشکان گیلان، انجمن فیزیوتراپی گیلان، انجمن مهرورزان گیل، خانهی فرهنگ گیلان، نشر فرهنگ ایلیا و موسسهی راش فیلم هر کدام بهنوعی در کنار بنیاد فرهنگ پزشکی بودهاند. این همکاریها را بهفال نیک میگیریم تا سنت قدردانی از مفاخر پزشکی ما در زمان سرزندگی و تندرستیشان تداوم یابد.
۶- و در آخر سپاسی ویژه از سرکار خانم اکرم سیگارچی، همسر گرامی دکتر تائب. هر کس که در آن خانه پا گذاشته باشد درمییابد که کامیابی دکتر، چه در خدمت به خلق (در آن سالهای سخت طبابت) و چه در خدمات فرهنگی اخیر، جز با پشتگرمی ۶۰ ساله به تدبیر این بانوی نمونهی ایرانی ممکن نبوده است. چون دکتر در شرح حال خود نگفته است، من میگویم که این زوج فرهیخته سه دختر و یک پسر دارند، همگی با تحصیلات عالیه و با مهری فراوان به پدر و مادر که یک روز نشده است من در آن خانه میهمان باشم و زنگ تلفن به نشانهی خبرگیری یکیشان از یک گوشهی دنیا بهصدا نیامده باشد.
مطالب این ویژهنامه:
کار خیر بی روی و ریا/ دکتر محمدحسن صالحی
چند خاطره از پنجاه و پنج سال/ دکتر هدایت یزدانی
استادان ما و دانشگاه/ دکتر ابوالقاسم پیروزی
یاد سالهای وبایی/ دکتر سعید فرزد
پزشكان گيل
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای پزشكان گيل
[…] دارید که فهرست کامل این مقالات را ذیل یادداشت خودمان («برای تائب شدن دیر نیست») برایتان گذاشتهایم؛ اگر هم دکتر تائب را نمی شناسید […]
[…] دارید که فهرست کامل این مقالات را ذیل یادداشت خودمان («برای تائب شدن دیر نیست») برایتان گذاشتهایم؛ اگر هم دکتر تائب را نمی شناسید […]
تست