پزشکان گیل

ماهنامه جامعه پزشکی گیلان

باغ گل سرخ، ویژه‌ی مادران باردار و ماما‌ها

بدست • 4 می 2016 • دسته: تاريخ پزشکی٬ تیتر اول٬ زنان و زايمان

به‌مناسبت ۱۵ اردیبهشت، روز جهانی ماما

دکتر بهمن مشفقی midwife_2792084k

تاریخ طب، به‌ویژه تاریخ علم زنان و مامایی، راه دراز و دشواری طی کرده است تا به جایگاه فعلی دست یابد. یکی از دشوارترین مسایلی که دانش مامایی با آن دست به گریبان بود، جهل اصحاب کلیسا بود که تاریک‌اندیشی آنان حد و حدودی نمی‌شناخت. مثلاً اگر مامایی در هنگام زایمان زنی متوجه می‌شد که دیگر از دست او کاری ساخته نیست و باید از یک جراح کمک بطلبد، بیان این مطلب به زائو بسیار محتاطانه و زیرگوشی بود و تاکید می‌کرد که احدی از افراد حاضر در خانه نباید از حضور جراح در خانه مطلع شود و به هر بهانه‌ای بود اطراف زائو را خالی می‌کردند تا وقتی که جراح بر بالین او حاضر شد کسی او را نبیند و نشناسد! در صورت مطلع شدن کلیسا از وجود او، زنده زنده در آتش سوزانده می‌شد!
نقل شده است که دانشمندان مسیحی و علمای علم الهیات، پس از تحقیق و تفحص پیرامون سرگذشت آدم و حوا و تفکر در زمینه‌ی علل طرد شدن آن‌ها از بهشت به این نتیجه رسیده بودند که همه‌ی گناهان انسان از دستگاه تناسلی زن منشا می‌گیرد و زیر شکم زن را کانون معاصی شیطانی و گمراه کننده می‌دانستند و دلیل‌شان این بود که هر گاه غیر از این بود هرگز حوا آدم را اغوا نمی‌کرد و آدم هم گمراه نمی‌شد و مورد غضب الهی قرار نمی‌گرفت!
در قرن سوم بعد از میلاد که مسیحیت به اوج اعتلای خود رسیده بود و کلیسا فعال مایشا به‌شمار می‌آمد، تئوری مخوف غسل تعمید دادن جنین یا نوزاد هم مزید بر علت بود و به‌اندازه‌ی چندین قرن میان زن و پزشک معالج فاصله انداخت.
بانی تئوری مخوف غسل تعمید جنین و نوزاد که فجایع اسفباری به‌وجود آورد، مردی بود به نام اوریژنس (Origenes)، معروف به پدر کلیسا. این مرد متعصب خشک‌مغز غسل تعمید جنین و نوزاد را واجب‌تر می‌دانست و عقیده داشت که نباید به انتظار متولد شدن طفل نشست، بلکه برای نجات روح جنین و نوزاد و مسیحی کردن هر چه زودتر باید وی را در حالی که هنوز در رحم قرار دارد و به پلیدی‌های دنیا آلوده نشده است غسل تعمید داد!
وحشتناک‌ترین تبصره‌ی این تئوری ضد زن، آن قسمتی بود که مقرر می‌داشت مهم نفس غسل تعمید است. در صورت غیرطبیعی بودن زایمان، باید اول مادر را قربانی کرد و بعداً بچه را زنده یا مرده بیرون کشید و غسل تعمید داد.
با کمال تاسف، این قانون سفیهانه‌ی کلیسایی به بهترین وجه به اجرا درمی‌آمد. کلیسا قدرت عامیانه و جابرانه‌ای داشت و به‌خاطر حفظ نفوذ سرسختانه‌اش قدرت خود را به تمام سنت‌ها و آیین‌ها تعمیم می‌داد و بدین سبب با تعصب کورکورانه‌ای سد راه پیشرفت‌ها و نوآوری‌ها و تجدید‌نظرطلبی‌ها می‌شد.
علی‌رغم فسادی که دامنگیر خود کلیسا بود، در قلمرو پزشکی برهنگی را کفر محض می‌دانستند و به هیچ پزشکی اجازه داده نمی‌شد خواه به‌منظور معاینه یا معالجه، به حریم زن نزدیک شود. اطبا مجاز نبودند قدم به داخل اتاق زایمان بگذارند. در بزرگداشت این رسم غلط چنان افراط می‌شد که وقتی یکی از پزشکان هامبورگ به نام فایت فولش (Feit Folsh) گفت تنها به‌خاطر نجات جان یک مادر و جنین دست به چنین کاری زده است، او را دستگیر کردند و برای عبرت سایرین زنده زنده در آتش سوزاندند!
کلیسا به‌منظور تایید این‌گونه جاهلیت‌ها به‌زودی درِ دکان علم را تخته کرد یعنی به نیت پیشگیری از گسترش سواد و فرهنگ و اطلاعات عمومی و به‌قصد ایجاد شکاف عمیق‌تر در روابط اجتماعی زن و پزشک و برای این‌که مبادا ماحصل معرفت و تجربه‌ی اطبا از سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد تا ۱۹۹ میلادی- که عصر درخشان بقراطی را نیز شامل می‌شد- در دسترس مشتاقان و علاقه‌مندان قرار گیرد، تمام کتاب‌هایی را که در زمینه‌ی علم طب تالیف شده بود گردآوری کرد و آن‌ها را در کتابخانه‌ی صومعه‌ها و دیرها محبوس ساخت!
این‌گونه تعصب‌های ابلهانه و سختگیری‌های بی‌جا و نامربوط سبب شد هیچ‌کس نتواند از داخل پیکر زن تجسم درستی پیدا کند.
بی‌اطلاعی عمومی به حدی بود که همه‌، حتی طبیبان، بر این گمان بودند که رحم زن از غرفه‌ها و مجراهای متعددی که انتهای مجراها به پستان‌ها و دهان زن ختم می‌شود تشکیل یافته است و تصور عمومی بر این بود که هوا و شیر از همین راه مجراها به جنین می‌رسد و موجبات زنده ماندن و رشد او را فراهم می‌سازد!
در سال ۱۸۲۰ پدران کلیسا بر پایه‌ی همین تصور جاهلانه فرمان داده بودند هر گاه زنی سر زا رفت به‌خاطر این‌که در داخل شکم او بچه از بی‌هوایی تلف نشود باید ترتیبی داد که جنین اقلاً تا لحظه‌ی غسل تعمید زنده بماند. آن‌گاه نسخه‌ی زیر را برای اطبا و ماما‌ها تجویز کرده بودند: برای آن‌که هوا به بچه برسد باید کاری کرد که دهان مادر باز بماند و برای باز نگه داشتن دهان مادر باید پیش از آن‌که دندان‌ها کلید شود تکه چوبی را بین فک بالا و پایین قرار بدهید.
با این وصف، ماما‌ها از پزشک بی‌نیاز نمی‌ماندند. به‌ویژه آن‌هایی که برای زائو دل می‌سوزاندند، بعضی اوقات از پزشکان مخفیانه کمک می‌گرفتند. مقامات کلیسا این‌گونه دخالت‌های طبی را به‌عنوان فضولی در کار خدا محکوم می‌کردند!
در محیط مسمومی که دست‌آورد کلیسا بود، تلف شدن مادر و بچه، ولو به هر طریق و عنوان، به‌حساب تقدیر یا مشیت الهی گذاشته می‌شد.
این جاهلیت و نابه‌سامانی‌ها و نارسایی‌ها تا قرن پانزدهم ادامه پیدا کرد و تازه در سال ۱۵۱۳ بود که اوخاریوس روسیلنز (Ocharius Rosilenez) اولین کتاب مامایی را تحت عنوان «باغ گل سرخ، ویژه‌ی مادران باردار و ماماها» انتشار داد.

منبع:
سرگذشت زن و زایمان، نویسنده: یورگن توروالد، برگردان: احمد مرعشی، ناشر: عطایی، چاپ اول، سال ۱۳۶۴

دکتر بهمن مشفقی نشانی: لاهیجان، خیابان شهید کریمی تلفن: ۲۲۳۳۳۴۳-۰۱۴۱

Email: vahomanmd@yahoo.com

برچسب‌ها: ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.